خرده فروشی ، عمده فروشی ، لجستیک

آخرین نظرات
  • ۰
  • ۰

پیش بینی‌های زیر توسط ایان پیرسون (Ian Pearson) انجام شده است؛ ایان پیرسون در پیش‌بینی آینده تکنولوژی چهره‌ای شناخته شده به شمار می‌رود و دقت ۸۵ درصدی باعث شهرت وی در این زمینه شده است.


تا دو سال آینده ارسال کالا توسط پهپادها صورت می‌گیرد

 

شاید مسائل قانونی را بتوان یکی از اصلی‌ترین موانع استفاده از پهپادها برای ارسال کالا دانست. با این وجود پیرسون معتقد است تا سال ۲۰۱۸ شاهد استفاده از پهپادها برای ارسال بسته‌ها خواهیم بود. استفاده از پهپادها طبق نظر پیرسون بیشتر به ارسال بسته‌های خاص (مانند ارسال بسته به بیمارستان‌ها) خلاصه خواهد شد و خیلی نباید انتظار داشت که این ابزارها را در حال ارسال بسته‌هایی مانند پیتزا و مواردی از این دست ببینیم.


تا شش سال آینده هایپرلوپ ما را بین دو شهر جابه‌جا خواهد کرد

 

استفاده از هایپرلوپ را می‌توان یکی از نزدیک‌ترین انقلاب‌ها در عرصه‌ی حمل و نقل به شمار آورد. هایپرلوپ و نام ایلان ماسک به یکدیگر گره خورده‌اند، هایپرلوپ قرار است با سرعتی بیشتر از یک هواپیمای مسافربری معمولی مسافران را جابه‌جا کند. ایان پیرسون معتقد است تا شش سال آینده شاهد استفاده از هایپرلوپ کوتاه برای انتقال افراد بین دو شهر خواهیم بود، چرا که هایپرلوپ آزمایش‌های اولیه را با موفقیت پشت سر گذاشته است.

 

کامپیوترها از اوایل سال ۲۰۲۵ همانند انسان‌ها فکر می‌کنند

 

پیرسون معتقد است کامپیوترها راه زیادی تا رسیدن به هوشیاری در پیش ندارند و تا سال ۲۰۲۵ این امر میسر می‌شود. شاید هنوز گوگل با دیپ‌مایند به این درجه نرسیده باشد ولی پیرسون اطمینان دارد به زودی با تلاش‌های در حال انجام در این زمینه شاهد پیشرفت‌ّهای بزرگی خواهیم بود.


سفرهای فضایی طراحی شده برای انتقال انسان به مریخ را می‌توان از سال ۲۰۳۰ آغاز کرد

 

ایلان ماسک سال ۲۰۲۵ را برای انتقال انسان به مریخ پیش‌بینی کرده است، طبق برنامه‌ریزی‌ وی فضانوردان در سال ۲۰۲۴ به سیاره سرخ فرستاده خواهند شد. پیرسون سال ۲۰۳۰ را برای رسیدن به این رویا پیش‌بینی کرده است. او معتقد است پس از این که اولین انسان‌ها بر سطح این سیاره پا بگذارند شاهد استفاده از ربات‌ها برای انجام برخی کارهای پایه‌ای در مریخ خواهیم بود. برای پاسخ به این سوال که آیا ایلان ماسک موفق خواهد شد رویایش را تا قبل از سال ۲۰۳۰ عملی سازد یا خیر چاره‌ای جز صبر نیست.


پروتز تا ۱۰ سال آینده بسیار پیشرفت خواهند کرد و توانایی‌های جدیدی به انسان خواهد بخشید

 

استفاده از پروتز‌های پیشرفته شروع شده است و با سرعت بیشتر و تکنولوژی‌های جدیدتری ادامه خواهد داشت. استفاده از دست‌های پروتزی و ... شاید در دهه‌ی آینده دیگر باعث تعجب ما نشوند. پیرسون معتقد است این ابزار به نقطه‌ای خواهند رسید که مردم با ادغام تکنولوژی در بدنشان مشکلی نخواهند داشت. برای مثال مردم می‌توانند از ایمپلنت‌های سایبرنتیک برای قوی‌تر کردن پاهایشان استفاده کنند.


تولید لباس‌هایی تا ۱۰ سال آینده که به انسان‌ها قابلیت‌های اَبرانسانی می‌دهد

 

یکی از مثال‌های ملموس مرتبط با این موضوع، لباس رباتیک معرفی شده توسط هیوندای است که به انسان اجازه می‌دهد تا اجسام سنگین را بسیار راحت‌تر بلند کند. پاهایی که راه رفتن و دویدن را ساده‌تر می‌کنند و لباس‌هایی شبیه به لباس اسپایدرمن که باعث افزایش قدرت فرد می‌شود، نمونه‌هایی هستند که پیرسون به آن‌ها اشاره می‌کند.


در ۱۰ سال آینده کتاب‌های فیزیکی جای خود را به واقعیت مجازی خواهند داد

 

پیرسون معتقد است تا ۱۰ سال آینده می‌توان دانش‌آموزان را به کمک واقعیت مجازی به گذشته برد و اتفاقات و جنگ‌ها را از نزدیک به آن‌ها نشان داد. این تنها یک مثال از جادوی واقعیت مجازی در ساده‌سازی آموزش بود، گستره‌ی توانایی‌های واقعیت مجازی بسیار وسیع‌تر از تصور خواهد بود. اپلیکیشن Expeditions شرکت گوگل که نسخه‌ی بتای آن سپتامبر گذشته عرضه شد، سفرهای مجازی برای دانش‌آموزان را ممکن ساخته است.


گوشی‌های هوشمند تا سال ۲۰۲۵ منسوخ خواهند شد

 

طبق پیش‌بینی پیرسون تا سال ۲۰۲۵ به لطف پیشرفت‌های عرصه‌ی واقعیت افزوده (augmented reality)، گوشی‌های هوشمند به فراموشی سپرده می‌شود به طوری داشتن گوشی هوشمند در سال ۲۰۲۵ موجب خندیدن دیگران به شما خواهد شد. در آینده نزدیک روزی فرا خواهد رسید که یک دستبند کوچک با کمک واقعیت افزوده نیازهای شما را برطرف خواهد کرد و دیگر ضرورتی برای حمل یک گوشی هوشمند وجود نخواهد داشت. شرکت‌هایی مانند مجیک لیپ تمرکز ویژه‌ای روی این بخش و عملیاتی ساختن ایده‌های واقعیت افزوده دارند.


احتمالا تا ۱۰ سال آینده شاهد فراگیر شدن ماشین‌های خودران خواهیم بود

 

این روزها بحث پیرامون اتومبیل‌های خودران بسیار داغ است و شرکت‌های بزرگ و کوچکی از سراسر جهان کار روی این نوع اتومبیل‌ها را آغاز کرده‌اند. به نظر می‌رسد زمان زیادی تا یک انقلاب جدید در عرصه خودروسازی باقی نمانده است.


تا ۲۰ سال آینده شاهد استفاده گسترده از پرینت سه‌بعدی در ساخت خانه‌ها خواهیم بود

 

معماران از سراسر جهان به شدت در تلاش هستند که اولین خانه ساخته شده توسط فناوری پرینت سه‌بعدی را به نام خود ثبت کنند. شرکت چینی Winsun ادعا می‌کند که در یک شبانه روز ۱۰ خانه را به کمک این فناوری ساخته است (هزینه ساخت هر کدام ۵۰۰۰ دلار). محققان دانشگاه کالیفرنیای جنوبی روی تولید پرینتر سه بعدی غول‌پیکری کار می‌کنند که توانایی ساخت یک خانه کامل (با لوله‌کشی و سیم‌کشی برق) را دارد. پیرسون معتقد است به لطف پرینت سه‌بعدی شاهد ساخت‌وساز ارزان‌تر و در نتیجه ازدحام بیشتر در شهرها خواهیم بود.


استفاده از ربات‌ها در انجام کارهای خانه و یاری انسان‌ها از سال ۲۰۳۰ آغاز خواهد شد

 

یکی از اهداف مهم و پایه‌ای ساخت ربات‌ها یاری رساندن به انسان است. امروزه پتانسیل بالای هوش مصنوعی و علم رباتیک بر کسی پوشیده نیست و در آینده نه چندان دور شاهد حضور گسترده ربات‌ها در خانه‌ها خواهیم بود. افراد زیادی به تنهایی زندگی می‌کنند و تعداد آن‌ها رو به افزایش است به همین دلیل وجود یک ربات برای یاری آن‌ها مفید خواهد بود. شرکت ژاپنی تویوتا مدتی قبل برنامه‌ی خود را برای ساخت اینگونه ربات‌ها اعلام کرده است.


زندگی در دنیای مجازی مانند فیلم ماتریکس تا سال ۲۰۴۵ ممکن خواهد شد

 

یرسون بر این باور است که به کمک پیشرفت‌های عرصه نانوتکنولوژی امکان اتصال مغز به کامپیوترها و زندگی در دنیای شبیه‌سازی شده وجود خواهد داشت. ایده‌ی جنجالی ایلان ماسک در مورد Natural Lace را باید یکی از مفاهیمی دانست که محققان نانوتکنولوژی هم اکنون روی آن کار می‌کنند. Natural Lace در واقع یک سیستم مغز-کامپیوتری بی سیم است که یک لایه دیجیتالی از هوش را به مغز ما اضافه می‌کند.


تا سال ۲۰۴۵ انسا‌ن‌ها می‌توانند سایبورگ شوند

 

اگر بتوان تا سال ۲۰۴۵ بین مغز انسان و کامپیوتر ارتباط برقرار کرد این امکان وجود خواهد داشت که از تکنولوژی مشابهی برای تبدیل افراد به موجودی نیم-ماشین و نیم-انسان استفاده کنیم. پیرسون معتقد است که تا سال ۲۰۴۵ محدودیت‌های تکنولوژیک این کار برداشته خواهد شد با این وجود پیش‌بینی می‌شود قوانین مهمترین عامل محدودکننده تبدیل شدن ما به سایبورگ‌ باشد.


تا سال ۲۰۴۰ شاهد کنترل تنظیمات خانه توسط انسان با استفاده از هوش مصنوعی خواهیم بود

 

شاید شما نیز نام آمازون اکو را شنیده باشید محصولی که به کاربرش اجازه می‌دهد تا روشنایی خانه را کنترل کرده و به اطلاعات مختلفی دسترسی پیدا کند. تا سال ۲۰۴۰ اینگونه سیستم‌ها در خانه‌ها تعبیه خواهد شد به طوری که شما قادر به صحبت با ساختمان و درخواست مواردی مانند تعدیل دما و روشنایی باشید.


تا ۲۵ سال آینده شاهد ساختمان‌های بلندی خواهیم بود که مشابه یک شهر کوچک عمل می‌کنند

 

ایان پیرسون در گزارشی که به شرکت Hewden داده است به موضوع ساختمان‌های مرتفع اشاره کرده است. پیرسون پیش‌بینی می‌کند تا سال ۲۰۴۰ شاهد ساختمان‌هایی مشابه شهر باشیم به طوری که نیازهای ساکنان در خود ساختمان برطرف شود برای مثال طبقاتی برای ورزش، سکونت و کار در آن گنجانده می‌شود.


تا سال ۲۰۵۰ می‌توان به طور کامل به انرژی‌های تجدیدپذیر اتکا کرد

 

استفاده از سوخت‌های فسیلی در خودروها و خانه‌ها تا سال ۲۰۵۰ از بین خواهد رفت ولی نیروگاه‌ها همچنان به این نوع سوخت‌ها نیاز خواهند داشت. با گذر زمان استفاده از انرژی‌ خورشیدی افزایش خواهد یافت به طوری که پیرسون پیش‌بینی می‌کند تا سال ۲۰۳۰ شاهد مزارع بزرگ خورشیدی در مناطقی مانند صحرای ساهارا باشیم. استفاده بیشتر از گداخت هسته‌ای نیز به اتکای کمتر ما به انرژی‌های تجدیدناپذیر کمک زیادی خواهد کرد.


گردشگری فضایی تا سال ۲۰۵۰ برای افراد ثروتمند امکان‌پذیر خواهد بود

 

 

موشک‌های ساخته شده توسط بلو اوریجین و اسپیس ایکس راهی را آغاز کرده‌اند که گردشگری فضایی را تا سال ۲۰۵۰ امکان‌پذیر می‌کند. پیرسون معتقد است این سفرها هزینه زیادی خواهد داشت و فقط برای افراد ثروتمند و خاص ممکن خواهد بود و نمی‌توان به این زودی‌ها انتظار یک گردش ارزان در فضا را داشت.

پیش‌بینی شما برای آینده‌ی گره خورده‌ی انسان و تکنولوژی چیست؟ به نظر شما پیش‌بینی‌های ایان پیرسون در زمان‌بندی اعلام شده توسط او ممکن خواهند شد؟

 

منبع: زومیت


 

  • نیما
  • ۰
  • ۰

ترامپ

میلیاردر جهان در ۲۵ سالگی
او که اکنون رییس جمهور ایالات متحده امریکا است وقتی بسیار جوان بود مدیریت شرکت پدرش یعنی «الیزابت ترامپ‌اند سان» را به‌دست گرفت. این رییس جمهور و میلیاردر جهان در ۲۵ سالگی با موفقیت آژانس مسکن پدرش را اداره می‌کرد و بعدها به یکی از چهره‌های سرشناس تلویزیونی تبدیل شد.

 

دونالد ترامپ یک میلیاردر واقعی است که قدر پولش را به خوبی می‌داند. دونالد البته این را مدیون پدرش است، چرا که پدرش او را مجبور می‌کرد بطری‌های خالی نوشابه در محل‌های ساخت‌وساز را جمع‌آوری کند. پدر دونالد در ازای این کار حتی به او پول می‌داد تا ارزش پول را به دونالد بفهماند.

 

 

  الون ماسک

میلیاردر جهان در ۲۵ سالگی

او در ۲۵ سالگی نخستین شرکت اینترنتی خودش را راه انداخته بود. الون در ۲۴ سالگی از دوره دکتری دانشگاه استنفورد انصراف داد و سپس شرکتی به نام Zip۲ را تاسیس کرد که چهار سال بعد به قیمت ۳۰۷ میلیون دلار به شرکت کامپک (Compaq) واگذار شد.

 

شرکت Zip۲ در حوزه تهیه راهنمای تجارت و نقشه فعالیت می‌کرد. الون ماسک این پول را صرف تاسیس شرکت بعدی‌اش کرد که PayPal نام داشت. پیپال یکی از مشهورترین شرکت‌های جهان است.

 

مارک کوبان

میلیاردر جهان در ۲۵ سالگی
این میلیاردر جهان در ۲۵ سالگی در کافه‌ای در دالاس مشغول به کار بود. مارک پیش از آن از دانشگاه ایندیانا فارغ‌التحصیل شده بود.

 

او پس از این شغل به عنوان فروشنده به استخدام یک شرکت فروش رایانه رومیزی درآمد.

 

 

 اریک اشمیت

میلیاردر جهان در ۲۵ سالگی
اریک اشمیت، مدیر اجرایی شرکت گوگل بود که توانست در علوم کامپیوتری خوش بدرخشد. اشمیت شش سال در دانشگاه برکلی بود و مدرک ارشد و دکتری خودش را تا سن ۲۷ سالگی گرفت.

 

او در ۲۵ سالگی در شرکت زیراکس مشغول به کار بود.

 

 

 جف بزوس

میلیاردر جهان در ۲۵ سالگی
جف بزوس مدیرعامل پایگاه آمازون.کام است که با تاسیس این پایگاه، نقش کلیدی در زمینه رشد و ارتقا تجارت الکترونیک ایفا کرد. او در سن ۲۵ سالگی یک شغل بی‌دردسر در زمینه مالی داشت.

 

جف در سن ۲۴ سالگی به «باکنرز تراست» رفت و قرار شد تا یک نرم‌افزار بسیار مهمِ موسسات بانکیِ آن زمان را توسعه دهد. دو سال بعد، او به جوانترین نائب رییس آن شرکت تبدیل شد.

 

 

ریچارد برانسون

میلیاردر جهان در ۲۵ سالگی
ریچارد برانسون در سن ۲۵ سالگی مدیرعامل موفق شرکت ویرجین بود. این شرکت از جندی قبل شروع به کار کرده بود و درحال‌حاضر، عنوان بیش از ۴۰۰ شرکت در سراسر دنیا را از آن خود کرده است.شرکت برانسون در ۳۰ سالگی او دارای وجهه‌ی بین‌المللی شده بود.

 

 

 

 لری الیسون

میلیاردر جهان در ۲۵ سالگی
لری الیسون مدیرعامل شرکت اوراکل است که در سن ۲۵ سالگی به عنوان برنامه نویس فعالیت می‌کرد و مرتب شغل عوض می‌کرد.

 

لَری برنامه نویسی را خودش یاد گرفته بود. او در سن ۲۲ سالگی به برکلیِ کالیفرنیا رفت و هشت سال پس از آن را در چندین شرکت نظیر فایرمنز فاند، ولز فارگو و امپکس مشغول به کار بود. او در نهایت به شرکت «امدال» رفت و بر روی نخستین آی‌بی‌ام مین‌فریم (بزرگ‌رایانه‌ی‌ای بی‌ام) کار کرد.

 

 

 

مریسا مایر

میلیاردر جهان در ۲۵ سالگی
مریسا مایر مدیر تجاری و مدیرعامل یاهو است. او در ۲۵ سالگی به بیستمین کارمند گوگل و نخستین مهندس زن این شرکت تبدیل شد.

 

خانم مایر ۱۳ سال در کنار شرکت گوگل ماند و سپس به شرکت یاهو پیوست. میزان دارایی‌های خالص خانم مایر حدود ۳۰۰ میلیون دلار است.

 

 

 

مارک زاکربرگ

میلیاردر جهان در ۲۵ سالگی
مارک زاکربرگ از حدود ۲۰ سالگی بر روی ایده فیسبوک کار می‌کرد. او در سن ۲۵ سالگی (۲۰۰۹) به موفقیت‌های بی‌شماری رسیده بود.

 

تعداد کاربران فیس‌بوک در آن سال به ۳۰۰ میلیون نفر رسیده بود. زاکربرگ در سنین پایین توانست به باشگاه میلیاردرهای جهان بپیوندند.

 

شریل سندبرگ

میلیاردر جهان در ۲۵ سالگی
شریل سندبرگ در سن ۲۵ سالگی مشغول گذراندن دوره کارشناسی ارشد خود در دانشکده اقتصاد دانشگاه هاروارد بود.

 

خانم سندبرگ درحال‌حاضر مدیر ارشد عملیاتی فیسبوک است. او پیشتر زیر نظر استادش در بانک جهانی مشغول به کار شد.

 

 

 

استیو جابز

میلیاردر جهان در ۲۵ سالگی
باید در مورد او کتاب‌ها خواند تا زندگی پر فراز و نشیبش را با جزییات درک کنیم. او در سن ۲۱ سالگی به همراه یکی از دوستانش شرکت اپل را تاسیس کرد و توانست در ۲۵ سالگی، آن را مشهور کند و میلیونر شود.

 

در پایان نخستین روز فعالیت تجاری شرکت اپل در دسامبر ۱۹۸۰، ارزش این شرکت به ۱.۲ میلیارد دلار رسید. استیو جابر به والتر ایساکسون، زندگی‌نامهنار، گفت که در همان روزها قول داده که اجازه ندهد پول زندگی‌اش را خراب کند.


متن کامل در: http://inpia.ir/shownews/6987

  • نیما
  • ۰
  • ۰

شعار «ردبول به شما بال می دهد» را اگر کسی نشنیده باشد به این معنی است که نمی توان او را مخاطب رسانه به حساب آورد. نام بزرگ‌ترین شرکت تولیدکننده نوشیدنی های انرژی زا را تقریبا همه با همین شعار به ذهن سپرده اند. اما بال‌های واقعی این نوشیدنی نصیب صاحبان شرکت شده، از جمله دیتریش ماتسیتس، بنیان گذار 72 ساله آن که حالا جزو میلیاردرهای صاحب نام جهان است.

این شرکت اتریشی که دفتر مرکزی آن در شهر سالزبورگ قرار دارد در سال 2016 بیش از 6 میلیون قوطی از محصولاتش را فروخت و درآمدی در حدود 6.6 میلیون دلار برای خود به ثبت رساند. نام ردبول حالا با تبلیغاتی که در مسابقات فوتبال و رقابت های اتومبیل رانی فرمول یک انجام می شود عجین شده است.

دیتریش در سال 1944 در شهر سنت مارین در اتریش به دنیا آمد، والدینش هر دو معلم ابتدایی بودند و زمانی که او هنوز به سنین نوجوانی نرسیده بود از هم جدا شدند. او در دانشکده اقتصاد و کسب وکار وین تحصیل کرد و 10 سال از عمرش را به مطالعه در خصوص تجارت گذراند و از طریق مربیگری اسکی خرج تحصیلش را پرداخت.

پس از اینکه در سال 1972 فارغ التحصیل شد، یک دهه به عنوان بازاریاب محصولات شرکت یونیلیور (مالک نام های تجاری در زمینه موادغذایی، نوشیدنی، محصولات بهداشتی) و شرکت آلمانی تولید خمیردندان بلنداکس کار کرد.

دهه 80 پی به وجود محصولی برد که از آنجا به بعد زندگی اش را تغییر داد. سال 1982 بود که کشف کرد یک کنستانتره انرژی زای تایلندی وجود دارد که توسط فردی به نام چالئو یوویدهیا و با لیسانس تایلندی شرکت بلنداکس تولید می شود، نام محصول کریتینگ دائنگ بود، معنایش می شد: گاو سرخ (ردبول).

از همان زمان بود که یوویدهیا تبدیل شد به شریک تجاری ماتسیتس، دو شریک نفری 500 هزار دلار سرمایه گذاری کردند و دو سال بعد برند ردبول خلق شد، هریک صاحب 49 درصد از سهام شرکت شدند و قرار شد تا یک درصد باقی مانده در اختیار پسر یوویدهیا باشد. بنا بر توافق، ماتسیتس مدیریت شرکت را بر عهده گرفت و کار تولید از سال 1987 در اتریش آغاز شد.

حامی خطر و هیجان

در طول سال های بعد ردبول کم کم تبدیل به برندی جهانی شد و رفته‌رفته به خاطر حمایتش از رخدادهای بزرگ ورزش های مخاطره آمیز اسمی به هم زد.

در سال 1999 تیم آکروبات هوایی با نام گاوهای پرنده در سالزبورگ بنیان گذاشته شد و چهره ردبول را به عنوان حامی ورزش های استقامتی، مخاطره‌آمیز و مسابقات فرمول یک تکمیل کرد.

یکی از دلایلی را که باعث شد تا ردبول هوانوردی را به یکی از نمادهای تبلیغاتی اش تبدیل کند شاید بتوان علاقه شخصی ماتسیتس دانست، او گواهی‌نامه خلبانی دارد و صاحب مجموعه ای از هواپیماهای تاریخی متعلق به نسل های مختلف صنعت پرواز است که آنها را در آشیانه ای در فرودگاه سالزبورگ نگاه می دارد.

رابطه میان ردبول و ورزش بسیار فراتر از حمایت تبلیغاتی است. در سال 2005 این شرکت، تیم مسابقات اتومبیل رانی فرمول یک ردبول را تشکیل داد که در فاصله سال های 210 تا 2012 موفق شد سه دوره متوالی عنوان های جهانی این مسابقات را از آن خود کند.

این شرکت دست به خرید تیم های ورزشی دیگری هم زده است از جمله خرید یک تیم در لیگ دسته یک فوتبال نیویورک و همچنان به حمایت و شرکتش در ورزش های مخاطره آمیز مانند اسکیت روی یخ و پرش از صخره ادامه می دهد.

تا سال 2013 شرکت ردبول دامنه کارش را به عرضه محصولات در 166 کشور توسعه داد، این شرکت به صورت میانگین سالانه 5 میلیون قوطی از نوشیدنی هایش را به فروش می رساند.

چالئو یوویدهیا، شریک ماتسیتس در سال 2012 درگذشت و 49 درصد سهمش از شرکت ردبول به خانواده  اش به ارث رسید. در همان سالی که او درگذشت، ردبول پس از کسر مبلغی که صرف حمایت از رشته های مختلف ورزشی شده بود و تبلیغات مختلف در رویدادهایی از جمله پرش فضایی که به صورت زنده پخش شد، مبلغی بالغ بر 97 میلیون دلار به ماتسیتس پرداخت. او در همان سال مبلغ 92 میلیون دلار صرف حمایت از تحقیقات مربوط به حوزه آسیب های نخاعی کرد.

ماتسیتس صاحب جزیره ای در فیجی است که در سال 2006 آن را به مبلغ 13 میلیون دلار خرید و 30 میلیون خرج کرد تا جزیره اش را تبدیل به یک جزیره استراحتی و تفریحی کند. ارزش جزیره توسط معروف‌ترین شرکت خرید و فروش جزایر شخصی معین شده است، شرکتی که صاحبش با نام فرهاد ولادی، شهروند آلمان (فرزند پدری ایرانی و مادری آلمانی) مشهورترین مشاور این حوزه شناخته می شود.

ردبول چگونه به اوج رسید؟

نشریه بیزینس اینسایدر نگاهی انداخته است به کسب وکار موفق شرکت ردبول و تلاش کرده تا توضیح دهد این شرکت چگونه به چنین موفقیتی دست پیدا کرده است:

کریتینگ دائنگ که پایه اولیه شکل گیری ردبول بود یک نوع نوشیدنی انرژی زای بدون گاز بود متشکل از: آب، نیشکر، کافئین، تورین، اینوزیتول و ویتامین های B. این نوشیدنی بر اساس نوع مشابهی که در ژاپن و کره جنوبی تولید می شد در تایلند عرضه شد.

قبل از اینکه کار رسمی ردبول آغاز شود، ماتسیتس یک شرکت مشاوره تحقیقات بازار را به کار گرفت کرد تا میزان آمادگی برای پذیرش برند ردبول را ارزیابی کند. نتیجه کار فاجعه بار بود. خود او بعدها با خنده از این رخداد یاد کرد: «مردم طعم نوشیدنی را قبول نداشتند، برند را نمی شناختند و لوگو برایشان ناآشنا بود، تا آن موقع چنین فاجعه ای در زندگی ام ندیده بودم.» اما با وجود تمامی مخالفت ها و توصیه هایی که به او شد کارش را ادامه داد.

ماتسیتس به همراه شریکش از شرکت دارویی TCBG کمک گرفتند تا محصولشان را برای عرضه در بازار کشورهای غربی مناسب کنند. در سال 89 ردبول در کشورهای نزدیک مانند مجارستان و اسلوونی عرضه شد اما تا سال 1997 نتوانست وارد امریکا شود.

آنچه باعث تفاوت برند ردبول شده نحوه تبلیغات آن است. این شرکت از فرم های گوناگون برای کار تبلیغات استفاده می کند و بر استفاده از نامش تاکید ویژه­ دارد، آن قدر که دیگر سخت می شود رویداد مهم ورزشی‌ای را پیدا کرد که لوگوی این شرکت در گوشه و کنار آن دیده نشود. از حمایت از مسابقات هوانوردی و هلیکوپترسواری گرفته تا ورزش های مخاطره آمیز، حالا نام ردبول با قدرت و سرعت مترادف شده است. همین است که میان خریداران جوان در سراسر جهان بسیار پرطرفدار است. تبلیغات شرکت به آنها القا می کند که اگر ردبول بنوشید، متفاوت، غیرقابل پیش بینی و بااعتماد به نفس دیده می شوید.

هر قوطی ردبول تقریبا دو برابر یک قوطی کوکاکولا قیمت دارد و دلیل این تفاوت قیمت به خاطر گران بودن مواد اولیه نیست، دلیلش علاقه این شرکت به متفاوت بودن است. ردبول می خواهد با همه نوشیدنی های غیرالکلی دیگر متفاوت باشد و از آنجا که ادعا دارد این نوشیدنی حامل فاکتورهای انرژی زا است می تواند این تفاوت قیمت را توجیه کند.

هر از گاهی ردبول مجبور شده است تا با دعواهای حقوقی در خصوص تاثیر محصولاتش بر سلامت دست و پنجه نرم کند. این نوشیدنی مدتی در فرانسه، دانمارک و نروژ ممنوع بود اما دوباره در هر سه کشور فروخته می شود و جالب اینکه ممنوعیت ردبول همیشه باعث شده تقاضا برای آن بیشتر شود. انگار ممنوع بودن آن با روحیه حاکم بر برند این شرکت سازگار است، کسانی که به دنبال هیجان هستند بدشان نمی آید از نوشیدنی ممنوعه بنوشند.

ماتسیتس می گوید که هرگز قصد عرضه عمومی سهام شرکت را ندارد: «به لطف فلسفه اقتصادی ردبول، ما نه در گذشته و نه در آینده قصدی برای عرضه عمومی سهام شرکت را نداشته‌ایم و احتیاجی به مشارکت سرمایه دیگران نداریم. عرضه سهام تنها مایه زیان ما می شود.»

پرش از مرز فضا

ماجرای پرش فضایی چه بود؟ ردبول نه تنها حامی ورزش های پرخطری مانند انواع مسابقات سرعت و پرش و جهش و شیرجه است بلکه در سال 2012 تصمیم گرفت تا رکورد جدیدی در این حوزه به ثبت برساند.

پرش فضایی عنوانی است که به پریدن از هواپیما یا فضاپیما به درون جو و سقوط آزاد تا پیش از استفاده از چتر نجات برای رسیدن به سطح زمین است. این کار اولین بار توسط جوزف کیتینگر، کلنل بازنشسته نیروی هوایی ارتش امریکا در سال 1959 انجام شد. سال 2012 در پروژه ای با عنوان ردبول استراتوس، فلیکس بامگارتنر چترباز اتریشی با بالن هلیوم خود را به ارتفاع 39 کیلومتری جو زمین رساند و اول درون یک کپسول بخشی از پرش آزاد خود را انجام داد و سپس با استفاده از چتر نجات سالم به زمین نشست.

این عملیات باعث شد تا بامگارتنر به همراه نام ردبول رکورد بلندترین پرواز با بالن، طولانی ترین زمان سقوط آزاد، و رسیدن به سرعت صوت بدون کمک از وسایل سرعت دهنده را بشکند. این رویداد به صورت زنده از تلویزیون ها و وب سایت های مختلفی در سراسر جهان پخش شد.

 

  • نیما
  • ۰
  • ۰

کیچیرو تویودا فرزند ساکیچی تویودا، مؤسس کارخانه‌ تولید ماشین‌آلات نساجی تویودا است. کیچیرو از دل کارخانه‌ی پدر، شرکتی را تأسیس کرد که امروزه به بزرگ‌ترین خودروسازی جهان تبدیل شده است.

 

ساکیچی تویودا که کارخانه‌ی Toyoda Loom Works را برای تولید ماشین‌آلات ریسندگی و بافندگی تأسیس کرده بود، کمی قبل از مرگ به پسرش توصیه کرد که این شرکت را در صنعت اتومبیل نیز وارد کند. کیچیرو به نصیحت پدر گوش کرد و Toyota Motors را در سال ۱۹۳۷ بنیان نهاد.

او تا سال ۱۹۵۰ به‌عنوان رئیس تویوتا فعالیت کرد و دو سال پس از استعفا، از دنیا رفت. برادرزاده‌ی او، ایجی تویودا کسی بود که راه کیچیرو را در توسعه‌ی بازارهای بین‌المللی تویوتا ادامه داد و برند لوکس خودروهای این شرکت یعنی لکسوس را تأسیس کرد.


تولد و تحصیل
کیچیرو تویودا در ‍۱۱ ژوئن سال ۱۸۹۴ در شهر شیزوکای ژاپن به دنیا آمد. پدر او، ساکیچی تویودا یک کارآفرین و مخترع مشهور در ژاپن بود. کیچیرو به دلیل استعداد و هوش بالا، در سنین نوجوانی وارد دانشگاه شد. او تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه توکیو و در رشته‌ی مهندسی مکانیک به پایان رساند.

 

ساکیچی تویودا

پس از پایان تحصیلات، کیچیرو به انگلستان مهاجرت کرد تا زندگی کاری خود را شروع کند. او که در سنین نوجوانی با صنایع نساجی آشنا شده بود، در انگلستان نیز در یک کارخانه‌ی نساجی به نام Platt Brothers مشغول به کار شد. این شرکت بزرگ‌ترین کارخانه‌ی تولید تجهیزات و ماشین‌آلات نساجی را در انگلستان راه‌اندازی کرده بود. پس از مدتی، کیچیرو به ایالات متحده‌ی آمریکا مهاجرت کرد. در داستان زندگی او آمده که دلیل اصلی مهاجرت کیچیرو، مطالعه‌ی روش‌های ساخت و تولید ماشین‌آلات آمریکایی بوده است.

 

بازگشت به ژاپن
پس از پایان دوره‌های آموزشی در ایالات متحده، کیچیرو به زادگاهش در ژاپن بازگشت. در آن زمان کسب و کار پدرش یعنی کارخانه‌ی ماشین‌آلات نساجی تویودا دوران خوبی را سپری می‌کرد. محصولات آن‌ها با استقبال بالای ژاپنی‌ها روبرو شده بود و تولید ماشین‌آلات، سودآوری بالایی برای این خانواده داشت.

 

کیچیرو که به کسب و کار پدرش علاقه‌مند شده بود، در کارخانه مشغول به کار شد. در دوران فعالیت او، نوآوری‌های متعددی در روش‌های تولید کارخانه ایجاد شد و پتنت‌های متعددی نیز به نام کیچیرو ثبت شد. یکی از اختراعات او، ماشین اتوماتیک نساجی با نام TypeG بود.

 

تویودا

پس از ثبت اولین اختراع، کیچیرو به تحقیقات بیشتر علاقه‌مند شد. او زمینه‌ی مطالعات خود را به موتور و لوکوموتیو تغییر داد. شیوه‌ی عجیب تحقیقات او به این صورت بود که موتورسیکلت‌های وارداتی را دمونتاژ و دوباره مونتاژ می‌کرد.با این روش، کیچیرو با ساختار داخلی موتورها و نحوه‌ی مونتاژ آن‌ها آشنا می‌شد.

 

تأسیس شرکت تویوتا
در سال ۱۹۲۹، سوکیچی تویودا با فروش تعدادی از ماشین‌آلات نساجی، سرمایه‌ای به ارزش یک میلیون ین در اختیار پسرش قرار داد. تنها شرط او برای این سرمایه‌گذاری، تولید خودرویی کاملا ژاپنی به دست کیچیرو بود.

 

پس از مرگ پدر، کیچیرو به‌عنوان رئیس کارخانه‌ تویودا مشغول به کار شد. او به کمک برادر ناتنی‌اش که به‌نوعی سرمایه‌گذار شرکت نیز بود، کسب و کار پدر را ادامه داد. تحقیقات تویودا روی موتورها و وسایل نقلیه به قوت خود باقی بود.

او پس از مدتی تحقیقات را روی خودروهای چهار چرخ انجام می‌داد. کیچیرو برای پیشرفت هرچه سریع‌تر، تعدادی از برترین مهندسان ژاپنی را استخدام کرد تا با همان روش او، تحقیقات روی خودروها را ادامه دهند. اولین خودرویی که در جریان تحقیقات کیچیرو دمونتاژ شد، یک شورولت بود.

 

model a

در سال ۱۹۳۴، اولین خودروی طراحی‌شده در کارخانه به‌صورت یک نمونه‌ی اولیه آماده شد. این خودرو از گازوئیل به‌عنوان سوخت استفاده می‌کرد. سرمایه‌گذاران شرکت تویودا به کیچیرو پیشنهاد دادند که همین روش تحقیقات و تولید را پی بگیرد.

 

او نیز با قدرت بیشتر به طراحی خودروها مشغول شد و نمونه‌ی اولیه را خودش در سال ۱۹۳۵ و در آرامگاه پدر مورد آزمایش قرار داد. کیچیرو نام اولین خودروی تولیدی را Model A1 گذاشت. این خودرو ترکیبی از قطعات محصولات شرکت‌های مختلف بود.

 

ورود تویودا به صنعت خودروسازی در ابتدای جولای سال ۱۹۳۵ اتفاق افتاد. یک سال پس از تأسیس زیرمجموعه‌ی خودروسازی شرکت تویودا، او تصمیم گرفت نام آن را به تویوتا تغییر دهد. تویوتا کلمه‌ای بود که هم آسان‌تر تلفظ می‌شد و هم نام خانوادگی تویودا را در خود داشت. در نهایت در سال ۱۹۳۷ بخش خودروسازی به‌طور کامل مستقل شد و کیچیرو به‌عنوان معاون تویوتا موتورز منصوب شد.

toyota model aa

در انتهای دهه‌ ۱۹۳۰، کیچیرو تصمیم گرفت که بخش تحقیقات را به شرکت تویوتا اضافه کند. دلیل او برای تأسیس این بخش کاملا معقول بود. او دلیل تأسیس بخش تحقیق و توسعه را اینگونه بیان کرده است:

 

من می‌خواهم به دورانی پایان دهم که با استفاده از تلاش دیگران، مسیری آسان را برای تولید طی می‌کردیم. ما تا امروز به دنیای غرب اتکا کرده بودیم. اگر می‌خواهیم صنعت ژاپن را به‌طور کامل مستقل کنیم، باید به این دوران و این سبک از تولید پایان دهیم.


شرکتی که کیچیرو تأسیس کرد، در سال‌های بعدی با فراز و نشیب‌های زیاد تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین خودروسازی‌های جهان تبدیل شد. برند خودروهای لوکس لکسوس نیز از دل این شرکت زاده شده و یکی از بزرگ‌ترین خودروسازی‌های لوکس جهان است. تویوتا در حال حاضر بیش از ۳۰۰ هزار نیروی استخدامی دارد.

 

زندگی شخصی و مرگ
کیچیرو در سال ۱۹۴۱ به ریاست شرکت تویوتا منصوب شد. در سال ۱۹۵۰ و به‌ دلیل وقوع جنگ، تویوتا موتورز با مشکلات مالی زیادی دست و پنجه نرم می‌کرد. کیچیرو که شرکت خود را در معرض ورشکستگی می‌دید، مجبور شد تعداد زیادی از کارگران خود را اخراج کند. این تصمیم او باعث شورش کارگران شد که در نهایت کیچیرو و بسیاری مدیران رده بالای دیگر را مجبور به استعفا کرد. او دو سال بعد و در ۲۷ ژوئن سال ۱۹۵۲ در توکیو از دنیا رفت.

 

منبع: زومیت


 

  • نیما
  • ۰
  • ۰

اقامت آنها در مدفورد تا زمان فارغ التحصیلی مایکل از کالج به طول انجامید. هوش سرشار مایکل سبب شده بود تا در تمامی دروس مدرسه نمراتی بسیار عالی کسب کند و به همین دلیل پس از دوران مدرسه به راحتی توانست وارد دانشگاه شود.

مایکل مدرک کارشناسی خود را در سال 1964 در رشته مهندسی برق از دانشگاه جانزهاپکینز دریافت کرد. دانشگاه جانزهاپکینز یکی از مراکز علمی پر افتخار و خصوصی در آمریکا به شمار می رود که در شهر بالتیمور ایالت مریلند قرار دارد. رقابت برای کسب جایگاه در این دانشگاه به شدت فشرده است، به طوری که از میان 11 هزار دانشجو که برای کسب کرسی در جانزهاپکینز رقابت می‌کنند، فقط یک هزار نفر موفق می‌شوند .

پس از آن در سال 1966 موفق شد مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته MBAاز دانشگاه هاروارد دریافت کند.

حضور در وال استریت
پس از فارغ التحصیلی از هاروارد، به مجموعه بورس وال استریت کمپانی سالمون برادرز پیوست و در سال 1973 به یکی از شرکای عمومی آن مبدل شد. مایکل طی مدت زمان کوتاهی ناظر تمام معاملات سهام سالمون در کنار فروش و سیستم های اطلاعاتی آن شد. او در سال 81 از این شرکت اخراج شد.

اگر چه این رویداد خاطره‌ای تلخ در ذهن او باقی گذاشت، اما به دست آوردن مبلغ 10 میلیون دلار از فروش سهامش در بورس مطلبی نبود که نتواند تلخی ترک وال استریت را از کام او بزداید.

در طول دوران مسئولیتش در وال استریت همیشه درصدد بود تا با ترکیب تکنولوژی روز و اطلاعات موجود، سیستمی طراحی کند تا دسترسی به اطلاعات اقتصادی و بررسی روند صعودی و نزولی سهام شرکت‌های مختلف را آسان‌تر و قابل اطمینان‌تر نماید. به عقیده او این بزرگترین نیاز زمان وال استریت محسوب می‌شد که هیچ کس توانایی برطرف کردن آن را نداشت. از همین رو تصمیم گرفت تا دست به کار شود. تمام اندوخته‌های علمی و تجربیات شغلی گذشته‌اش را کنار هم گذاشت تا شاید بتواند از معجون حاصله معجزه‌ای پدید آورد.

سیستم‌های بازار نوآور
وی از پولش برای تاسیس شرکتی به نام سیستم‌های بازار نوآور (innovative market systems) استفاده کرد. در سال 1982، مریل لینچ به عنوان اولین مشتری شرکت، 22 عدد از نرم‌افزارهای شرکت را به قیمت 30 میلیون دلار خریداری کرد.

وی با بررسی نحوه مدیریت و اطلاعات امنیتی، راه دشوار سرمایه‌گذاری بی‌خطر در بورس را هموار می‌ساخت. البته در آن زمان کمتر کسی به ارزش این سیستم پی برد، اما تولید آن شروع انقلابی در این مسیر را نوید می‌داد.

تنها با گذشت دو دهه از شکل‌گیری بلومبرگ بیش از 8000 نفر در قریب به 100 دفتر این شرکت در سراسر دنیا مشغول به کار شدند که درآمد سالانه بیش از 5/2 میلیارد دلار را دربر داشت و گفته می‌شود که سرمایه خود او در این مدت به بیش از 4 میلیارد دلار افزایش پیدا کرده بود.

نام شرکت در سال 86 به بلومبرگ ال. پی تغییر کرد و تا سال 1987 حدود 5000 نرم‌افزار این شرکت به فروش رفت. تا سال 2009 نیز بیش از 250000 نرم‌افزار شرکت در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار گرفته بود. این شرکت صاحب یک شبکه رادیویی نیز می‌باشد. دیگر کسب و کارهای بلومبرگ شامل بلومبرگ ال. پی، تلویزیون بلومبرگ، و بلومبرگ ترمینال می‌شوند.

تلویزیون بلومبرگ
تلویزیون بلومبرگ یک شبکه 24 ساعته و جهانیست که اخبار مالی و تجاری پخش می‌کند. برنامه‌های این تلویزیون برای حدود 200 میلیون بیننده پخش می‌شود. این تلویزیون در اختیار و اداره شرکت بلومبرگ ال. پی بوده و اداره‌های مرکزی آن در نیویورک، لندن و هنگ کنگ قرار دارند.

شهردار نیویورک
وی در سال 2001 در انتخابات شهرداری نیویورک شرکت کرد و رکوردی جدید را در زمینه هزینه های مبارزات انتخاباتی به ثبت رساند. وی در تاریخ ۱ ژانویه ۲۰۰۲ توانست جایگزین رودی جولیانی شود .

بلومبرگ زمانی به شهرت کامل رسید که توانست در رقابت برای کسب کرسی شهرداری نیویورک، مرد سال 2001 را از پیش رو بردارد و خود به این مقام نائل گردد. با این پیروزی بود که شبکه سی.ان.ان هفته‌ها برنامه‌های ویژه خود را به او اختصاص داد و از او چهره‌ای سرشناس در سیاست همچون تجارت ساخت.

مایکل پس از انتخاب شدن به عنوان شهردار نیویورک، پستش را به عنوان مدیر ارشد اجرایی شرکت رها کرد. بعد از آن شرکت توسط دان داکتوروف؛معاون قبلی شهردار، اداره می‌شود.

وی یک‌صدوهشتمین شهردار کلان‌شهر نیویورک و صاحب شبکه بورسی بلومبرگ و از ثروتمندترین مردان آمریکا است.او اقدامات زیادی را برای منع کشیدن سیگار در محیط ‌های عمومی انجام داده که با حمایت‌های خوبی نیز روبرو شد.

بلومبرگ هرگز قبول نکرد که به عنوان شهردار نیویورک حقوقی دریافت کند و تنها یک پاداش سالانه به خاطر خدماتش دریافت می‌کند.

خروج از حزب جمهوریخواه
مایکل بلومبرگ در سال 2001 هنگامیکه قصد نامزدی برای انتخابات شهرداری نیویورک را داشت وابستگی خود را از حزب دموکرات به حزب جمهوریخواه تغییر داد و به این ترتیب توانست در این انتخابات پیروز شود.

به گفته برخی کارشناسان این تصمیم آقای بلومبرگ برای خروج از حزب جمهوریخواه حاکی از آن بود که او خود را برای یک انتخابات دیگر یعنی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آماده می کرده است.

بسیاری از نظرسنجی ها در آمریکا حاکی از آن بود که مردم نسبت به عملکرد هر دو حزب دمکرات و جمهوریخواه ناراضی بوده و یک نامزد مستقل ممکن بود بتواند رای قابل توجهی را از آن خود کند.

مایکل گفت یک رهیافت مستقل از وابستگی های حزبی، کارآمدی او بعنوان شهردار نیویورک را افزایش می دهد.

وی در ژوئن 2007 ، با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که دیگر عضو حزب جمهوریخواه آمریکا نیست و از این پس مستقل خواهد بود.

اما خروج از حزب جمهوریخواه موجی از گمانه زنی ها درباره زمینه سازی وی برای ورود به رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا در سال 2008 به راه انداخت.

اما وی تاکید کرد که تا پایان دوره مسئولیت خود یعنی تا سال 2009 به عنوان شهردار نیویورک باقی می ماند و قصد ورود به مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری را ندارد: «من هیچ برنامه ای برای اعلام نامزدی ندارم، چون قصدم این است که برای 926 روز آینده شهردار بمانم».

او بیش از 150 میلیون دلار از سرمایه خود را صرف مبارزات انتخاباتی شهرداری نیویورک در سال های 2001 و 2005 کرد و در هر دو انتخابات نیز پیروز شد.

 امور نیکوکارانه
پس از رشد چشمگیر فعالیت های شرکت در زمینه های مختلف و افزایش درآمدهای آن، مایکل بلومبرگ بیش از پیش به فعالیت های بشردوستانه اقدام کرد. اشتیاق وی برای ارتقای سطح آموزش، تحقیقات پزشکی و افزایش دسترسی به هنرهای مختلف، انگیزه بسیاری را برای فعالیت های خیریه و کمک های بشردوستانه در وی ایجاد نمود.

بلومبرگ از سال 1996 تا سال 2002 به عنوان رئیس هیئت امنا دانشگاه جانزهاپکینز به فعالیت پرداخته و بیش از 300 میلیون دلار را در قالب کمک های خیریه به این دانشگاه اهدا کرده است. به مناسبت قدردانی از رهبری و اقدام های بشردوستانه مایکل در راستای ارتقای شرایط زندگی انسان ها، "دانشکده بهداشت و سلامت عمومی" به نام "دانشکده سلامت عمومی بلومبرگ" نامگذاری شده است.

همچنین وی از طریق بنیاد خانوادگی بلومبرگ در سال 2004 مبلغ 138 میلیون، در سال 2005 مبلغ 144 میلیون، در سال 2006 مبلغ 165 میلیون و در سال 2007 مبلغ 205 میلیون دلار را به کارهای مختلف خیریه و بشردوستانه اختصاص داد که وی را به هفتمین اهداکننده شخصی بزرگ در سال 2007 مبدل کرد. در سال 2009 نیز مبلغ 254 میلیون دلار را به هزار و 400 سازمان غیر انتفاعی اهدا کرد.

وضعیت نابسامان شهر نیویورک حتی پیش از رسیدن به سمت شهرداری این شهر نیز وجود داشت. او مقادیر ویژه‌ای از سرمایه‌اش را خرج کمک به آوارگان و بی‌سرپناهان و همچنین قربانیان حوادث خشونت آمیز شهری می‌کرد. علاوه بر این حضور گسترده در میان هیات امنای موسسات مختلف همانند مرکز هنرهای نمایشی لینکلن، موزه هنر متروپلیتن و نیز دانشگاه جانزهاپکینز و بسیاری موسسات آموزشی و هنری دیگر نشان از کمک‌های شایان او به این مراکز دارد.

زمانی هم که در پست شهردار شهر قرار گرفت، اقدامات وسیعی را جهت بهبود اوضاع اجتماعی، اقتصادی نیویورک پس از واقعه یازده سپتامبر آغاز نمود و از قدرت خارق‌العاده‌اش در تجارت و فن آوری برای سامان دهی به شرایط نامناسب بهره جست.

همکاری با واشنگتن پست
سرویس خبری واشنگتن پست و لس‌آنجلس تایمز که در سال 1962 راه‌اندازی شد، بیش از 600 مشتری در سراسر جهان دارد.

واشنگتن پست و بلومبرگ که توسط مایکل بلومبرگ، شهردار نیویورک تاسیس شده، دارای صفحه خبری اقتصادی در وب سایت WashingtonPost.comهستند که با داشتن برند این روزنامه و بلومبرگ، دربردارنده محتوا از واشنگتن پست و Bloomberg.comمی باشند.

به علاوه کل محتوای واشنگتن پست به شکل فوری برای مشتریان پروفشنال بلومبرگ که سرویس داده، خبر و تحلیل برای متخصصان مالی ، موجود خواهد بود.

همکاری بلومبرگ با واشنگتن پست در حالی صورت گرفت که او از جمله پیشنهاددهندگان برای خرید مجله بیزنیس ویک بوده که ناشر آمریکایی‌اش به دنبال فروش آن است.

بلومبرگ به قلم بلومبرگ
در سال 1997 مایکل بلومبرگ زندگینامه خود را با عنوان "بلومبرگ به قلم بلومبرگ" منتشر کرد. تمام حق امتیاز فروش این کتاب به کمیته حمایت از روزنامه نگاران اختصاص پیدا کرد.

بلومبرگ ؛ مدافع سرسخت استفاده از اسلحه
وی به یکی از صریح ترین مدافعان سخت تر شدن محدودیت های استفاده از اسلحه در آمریکا تبدیل شده است.

او در مراحل پایانی مبارزات انتخاباتی 2012 یک کمیته ارشد اقدام سیاسی تشکیل داد .«جو باکا» جمهوری خواه گفت که معتقد است بلومبرگ هزینه سنگینی علیه مخالفت او با کنترل سلاح انجام داده که در این رقابت به برنده شدن حریف کمک کرده است.

شهردار میلیاردر نیویورک، اوباما را در انتخابات تایید کرد، ولی او یکی از مخالفان سرسخت عدم تمایل اوباما در خرج سرمایه سیاسی در جهت کنترل سلاح در آمریکا به ویژه بعد از تیرباران دسته جمعی در طول تصدی خود است.

بلومبرگ عنوان کرد که اوباما را نسبتا تایید می کند؛ به خاطر اینکه او دیدگاه های مثبتی در کنترل اسلحه دارد ولی تاکید کرد که رئیس جمهور باید این دیدگاه ها را به عمل تبدیل کند.

نبرد مایکل بلومبرگ با سناتورها:شهردار نیویورک، 12 میلیون دلار خرج تبلیغات تلویزیونی برای حمله به 13 سناتور صرف کرد.در این تبلیغات سوابق این سناتورها در رابطه با مسئله حمل سلاح بررسی شده است.

این تبلیغات به منظور فشار آوردن به این افراد، برای مذاکراتی بود که در رابطه با اقدامات جدید برای محدودیت حمل سلاح انجام گرفت.

ثروت:ثروت او در سال ۲۰۱۲ نزدیک به ۲۲ میلیارد دلار تخمین زده شد

فوربس در سال 2013 در مطلبی به معرفی ثروتمندترین سیاست مداران دنیا پرداخت. در این فهرست مایکل بلومبرگ با اختلافی چشمگیر نسبت به سایر سیاست مداران در رده ی نخست قرار داشت.

 

  • نیما
  • ۰
  • ۰

استارلینک که گام بزرگ اسپیس‌ایکس در ورود به عرصه‌ی ارتباطات محسوب می‌شود، در آینده‌ی نزدیک اینترنت ماهواره‌ای فراگیر و ارزان‌قیمت را در دسترس جهان قرار خواهد داد.

 
 

در بهار امسال، اسپیس‌ایکس یک راکت فالکون ۹ را به‌همراه ۶۰ ماهواره به فضا پرتاب کرد. ارسال این ماهواره‌ها، سرآغاز پروژه‌ی جاه‌طلبانه‌ی جدیدی به‌نام استارلینک بود که هدف آن، ارائه‌ی اینترنت پهن‌باند باکیفیت برای مناطق دورافتاده‌‌ی جهان و در عین حال، فراهم‌کردن اتصال کم‌تأخیر برای شهرهای به‌خوبی متصل کنونی است.

اسپیس‌ایکس قصد دارد دسترسی به اینترنت پهن‌باندش را تا حد ممکن افزایش دهد و در همین راستا ادعا می‌کند هر کس با خرید آنتن کوچک ساخته‌شده به دست این شرکت، قادر به اتصال به شبکه‌ی استارلینک خواهد بود. ۶۰ ماهواره‌ای که تقریبا ۶ ماه پیش پرتاب شدند، نخستین دسته از مجموعه‌ای بسیار عظیم محسوب می‌شوند. اسپیس‌ایکس طبق برنامه می‌خواهد ۱۲ هزار ماهواره را تا میانه‌ی دهه‌ی ۲۰۲۰ به فضا بفرستد و قصد دارد در صورت امکان تعداد نهایی آن‌ها را به ۴۲ هزار عدد برساند. این شرکت با تحقق هدف بلندپروازانه‌اش، تعداد فضاپیماهای درحال گردش به دور زمین را به‌نحو چشمگیری افزایش خواهد داد.

پیشبرد پروژه‌ی استارلینک میلیاردها دلار خرج روی دست اسپیس‌ایکس خواهد گذاشت؛ درنتیجه آن‌ها از ارسال این تعداد عظیم از ماهواره به فضا باید دلیل خوبی داشته باشند. در ادامه با زومیت همراه باشید تا با هدف اسپیس‌ایکس از توسعه‌ی اینترنت ماهواره‌ای، نحوه‌ی کارکرد ماهواره‌های استارلینک و دیگر ابعاد و جزئیات این پروژه آشنا شوید.

چرا ماهواره؟

Starlink / استارلینک

نخستین گروه از ماهواره‌های استارلینک که در خرداد امسال به فضا ارسال شدند

اسپیس‌ایکس در دهه‌ای که گذشت، با توسعه و تکامل راکت‌های چندبارمصرف خانواده‌ی فالکون، تحول بزرگی را در عرصه‌ی پرتاب‌های فضایی به‌وجود آورد و در چند سال آینده نیز با ساخت سامانه‌ی راکتی استارشیپ – سوپر هوی، در دسترسی به فضا به سلطه‌ای بیش‌ازپیش دست خواهد یافت. با این حال، صنعت مرسوم ماهواره‌سازی نتوانست در مسیر افزایش پیوسته‌ی ظرفیت و کاهش قیمت‌ها، هم‌پای اسپیس‌ایکس حرکت کند و به همین دلیل، این شرکت در موقعیت دشواری قرار گرفت. از یک سو، اسپیس‌ایکس در حال اشباع بازاری حداکثر چند میلیارد دلاری بود و از سوی دیگر درحال ایجاد اشتهایی سیری‌ناپذیر به پول برای ساخت راکت غول‌پیکری بود که تقریبا هیچ مشتری و استفاده‌کننده‌ای ندارد تا بعدا بدون بازگشت فوری سرمایه، صدها عدد از آن‌ها را برای استعمار مریخ به سیاره‌ی سرخ بفرستد.

اسپیس‌ایکس با ساخت ماهواره‌های خود می‌تواند جریان درآمد و محموله را برای راکت‌های اختصاصی‌اش شکل دهد

پاسخ اسپیس‌ایکس به دو مشکل اشاره‌شده، استارلینک است. اسپیس‌ایکس با ساخت ماهواره‌های خود می‌تواند بازار جدیدی را برای دسترسی به ارتباطات فضایی آزاد و بسیار توانمند ایجاد و تعریف کند و جریان درآمد و محموله را برای راکت‌های اختصاصی‌اش شکل دهد. هرچند از این اقدام اسپیس‌ایکس در علم اقتصاد با عنوان «همجنس‌خواری» یاد می‌شود، درنهایت این شرکت می‌تواند به تریلیون‌ها دلار ارزش اقتصادی دست پیدا کند. درحال حاضر، تنها چند صنعت تریلیون دلاری در دنیا وجود دارد که شامل انرژی، حمل‌ونقل سریع، ارتباطات، فناوری اطلاعات، مراقبت‌های پزشکی، کشاورزی، اسلحه‌سازی و... است. برخلاف تصورات غلط معمول، معدن‌کاوی فضایی، استخراج آب از روی ماه و انرژی خورشیدی فضایی، کسب‌وکارهای قابل اطمینانی نیستند. ایلان ماسک هم‌اکنون با تسلا در حوزه‌ی انرژی ایفاگر نقش است؛ اما تنها عرصه‌ی ارتباطات، بازاری مطمئن و عمیق را برای ماهواره‌ها و پرتاب‌های فضایی ایجاد می‌کند. مسکونی‌سازی مریخ تریلیون‌ها دلار هزینه دربرخواهد داشت؛ درنتیجه استارلینک، گزینه‌ی مطلوب اصلی ماسک برای ایجاد دریایی از پول مورد نیاز برای ساخت شهری پایدار روی سیاره‌ی سرخ به‌شمار می‌آید.

در سال ۲۰۱۵، ایلان ماسک با بیان اینکه تقاضای برآورده‌نشده‌ی بسیار بالایی برای ظرفیت‌های پهن‌باند ارزان‌قیمت در مقیاس جهانی وجود دارد، اعلام کرد که اسپیس‌ایکس کار روی یک شبکه‌ی ماهواره‌ای ارتباطی را آغاز کرده است. در همان حوالی، اسپیس‌ایکس با هدف توسعه و ساخت ماهواره‌های ارتباطی جدیدش، تأسیسات تازه‌ای را در ردموند واشنگتن بازگشایی کرد. برنامه‌ی اولیه، پرتاب دو ماهواره‌ی آزمایشی به درون مدار تا سال ۲۰۱۶ و آماده‌سازی و راه‌اندازی مجموعه‌ی اولیه از ماهواره‌ها تا سال ۲۰۲۰ بود؛ اما این شرکت در تلاش برای توسعه‌ی گیرنده‌ای که بتواند به‌آسانی و با هزینه‌ای پایین به‌دست کاربر نصب شود، با چالش مواجه شد. به‌همین دلیل، برنامه‌ی اسپیس‌ایکس به تأخیر افتاد و ماهواره‌های آزمایشی اولیه تا سال ۲۰۱۸ پرتاب نشدند.

پس از پرتاب موفقیت‌آمیز دو ماهواره‌ی آزمایشی به‌نام‌های تن‌تن A و B که به اسپیس‌ایکس امکان داد تا طراحی ماهواره‌اش را آزمایش و اصلاح کند، این شرکت در مورد گام بعدی‌اش برای پیشبرد پروژه‌ی استارلینک اطلاع‌رسانی چندانی انجام نداد. این سکوت همچنان ادامه داشت تا اینکه در نوامبر ۲۰۱۸، اسپیس‌ایکس تاییدیه‌ی استقرار ۷۵۰۰ ماهواره در مدار را از کمیسیون ارتباطات فدرال (FCC) دریافت کرد. این کمیسیون پیش‌تر با پرتاب ۴۴۰۰ ماهواره‌ی دیگر از مجموعه‌ی استارلینک موافقت کرده بود. در تاریخ ۲۴ مه ۲۰۱۹ (سوم خرداد ۹۸) نخستین گروه از ماهواره‌های ارتباطی به درون مدار پرتاب شدند و مردم سرتاسر جهان نیز به‌سرعت موفق شدند حرکت قطارمانند ماهواره‌ها را در امتداد آسمان شب رصد کنند.

Starlink / استارلینک

وظیفه‌ی ارسال بخش اعظم ماهواره‌های استارلینک بر دوش استارشیپ خواهد بود

پرتاب ۶۰تایی نخست، نشانه‌ای از مجموعه‌ی بزرگ‌تری بود که در آینده از راه خواهد رسید. اسپیس‌ایکس می‌خواهد تا انتهای سال ۲۰۲۷ استقرار تمام ۱۲ هزار ماهواره‌ی استارلینک را به پایان برساند؛ بدین معنا که به‌طور متوسط هر ماه باید نزدیک به ۱۲۰ ماهواره را به فضا بفرستد. همچنین هر ماهواره به‌نحوی طراحی شده است که چرخه‌ی عمر تقریبا ۵ ساله‌ای داشته باشد؛ درنتیجه ارسال ماهواره‌ها همچنان تداوم خواهد داشت و اسپیس‌ایکس باید متعهد شود که هر ۵ سال یک‌بار ۱۲ هزار ماهواره را در مدار مستقر می‌کند. واضح است که راکت‌های فالکون برای ارسال منظم این تعداد از ماهواره‌های استارلینک کافی نخواهند بود؛ از این‌رو، اهمیت و پیوند استارشیپ با استارلینک بار دیگر در اینجا برجسته می‌شود. سامانه‌ی پرتاب نسل بعدی اسپیس‌ایکس در آینده علاوه بر سفر به اجرام فضایی، وظیفه استقرار ماهواره‌های استارلینک را نیز برعهده خواهد داشت. استارشیپ نه‌تنها می‌تواند در هر پرتاب تا صدها ماهواره را به فضا برساند، بلکه در مقایسه با فالکون ۹ این کار را با هزینه‌ای بسیار کمتر انجام می‌دهد.

نخستین گروه از ماهواره‌های استارلینک هنوز به‌طور کامل فعال نیستند. این ماهواره‌ها برای آزمایش مواردی نظیر سامانه‌های ارتباطاتی زمین و پیشرانه‌های کریپتونی به‌کار خواهند رفت. این پیشرانه‌ها برای اجتناب خودکار ماهواره از برخورد با زباله‌های فضایی و خروج فضاپیما از مدار در پایان چرخه‌ی عمرش مورد استفاده قرار خواهند گرفت. در ادامه با نحوه‌ی کارکرد ماهواره‌های استارلینک آشنا خواهیم شد.

نحوه کارکرد استارلینک

پیشرانه‌های یونی ماهواره‌های استارلینک در اصل از پتانسیل الکتریکی استفاده می‌کنند تا یون‌ها را برای ایجاد پیشرانش به بیرون از فضاپیما پرتاب کنند. در این موتورها ترجیحا زنون به‌کار می‌رود؛ زیرا این عنصر جرم اتمی بالایی دارد و از همین‌رو بی‌اثر و دارای چگالی بالا است و می‌تواند برای ذخیره‌سازی در حجم گسترده در فضاپیما مناسب باشد.

با این حال، اسپیس‌ایکس به استفاده از کریپتون روی آورده است؛ زیرا کمیابی زنون آن را به سوخت بسیار گران‌قیمت‌تری تبدیل می‌کند. این پیشرانه‌ی یونی درابتدا برای بالابردن ماهواره‌های استارلینک از مدارهای اولیه در ارتفاع ۴۴۰ کیلومتر به مدارهای نهایی در ارتفاع ۵۵۰ کیلومتری مورد استفاده قرار خواهند گرفت. آن‌ها همچنین هم‌زمان با ابزاری به‌نام ژیروسکوپ کنترل گشتاور (CMG) در درون فضاپیما و سامانه‌ی پیش‌بینی برخورد زباله‌های فضایی دولت ایالات متحده به‌کار گرفته خواهند شد تا به ماهواره‌ها امکان دهند، به‌منظور اجتناب از برخورد با بقایای سرگردان در فضا، مدارهای‌شان را تنظیم کنند.

سامانه اجتناب از برخورد (راست)؛ پیشرانه یونی ماهواره‌های استارلینک (چپ)

هنگامی که عمر خدمات‌دهی ماهواره‌ها به پایان برسد، می‌توان با استفاده از همان پیشرانه‌ها و کنترلگرهای ارتفاع، آن‌ها را از مدارهای‌شان خارج کرد. اسپیس‌ایکس تمام سخت‌افزارهای لازم برای به‌حداقل‌رساندن خطر تولید بقایای مداری را در ماهواره‌های استارلینک گنجانده است. این شرکت در درخواست خود از کمیسیون ارتباطات فدرال برای دریافت تاییدیه، ادعا کرد که ۹۵ درصد از ماهواره‌ها هنگام ورود مجددشان به جو خواهند سوخت و تنها احتمال دارد که ساختار داخلی پیشرانه‌ی یونی و اجزای ساخته‌شده از کاربید سیلیسیوم دوام بیاورند. این قطعات کاربید سیلیسیومی احتمالا دچار سوختگی نخواهند شد؛ زیرا آن‌ها مواد ضروری برای کارکرد لیزرها به‌شمار می‌آیند و از این‌رو نقطه‌ی ذوب بسیار بالای ۲۷۵۰ درجه‌ی سانتی‌گراد را دارند. لیزرها کارکرد اصلی ماهواره‌ها یعنی توانایی برقراری ارتباط را امکان‌پذیر می‌کنند.

اسپیس‌ایکس از ارائه‌ی بسیاری از جزئیات ماهواره‌های استارلینک خودداری کرده است؛ اما به لطف اسناد FCC ما می‌دانیم که ماهواره‌ها حاوی ۵ قطعه‌ی ۱/۵ کیلوگرمی کاربید سیلیسیومی هستند که نشان می‌دهد هر ماهواره دربردارنده‌ی ۵ لیزر مجزا خواهد بود. این لیزرها همانند کابل‌های فیبر نوری مستقر روی زمین از پالس‌های کوتاه بهره می‌گیرند تا اطلاعات را بین ماهواره‌ها مخابره کنند. با این حال، انتقال داده‌ها به‌کمک نور در فضا در مقایسه با انجام همین کار روی زمین دارای مزیتی بسیار بزرگ است. سرعت نور در هر ماده ثابت نیست؛ درواقع نور هنگام حرکت در شیشه در مقایسه با خلاء ۴۷ درصد آهسته‌تر حرکت می‌کند. این ویژگی به ماهواره‌های استارلینک مزیتی درخورتوجه می‌بخشد و احتمال اقبال به آن‌ها را به‌شدت افزایش می‌دهد. قابلیت مورد بحث ظرفیت تأخیر کمتر را در انتقال داده‌ها در مسافت طولانی فراهم می‌کند.

Starlink / استارلینک

مزیت اصلی شبکه‌ی استارلینک، تأخیر کمتر در انتقال داده‌ها است

کاهش تأخیر در انتقال داده‌ها شاید چندان برای کاربران خانگی به چشم نیاید؛ اما شرکت‌های مالی و اشخاص فعال در بازارهای بورس برای دریافت قدری سریع‌تر اطلاعات حیاتی از هر گوشه‌ی جهان، مایل به پرداخت مبالغ بالا هستند. به‌عنوان مثال، کاربری در لندن خواهان قیمت اصلاح‌شده‌ی سهامی در بازار بورس نزدک در نیویورک است. اگر این اطلاعات از مسیری معمول به‌عنوان مثال کابل ارتباطی زیردیایی AC-2 بین ایالات متحده و بریتانیا استفاده کند، برای برقراری ارتباط باید مسافتی به طول تقریبا ۱۲٬۸۰۰ کیلومتر را از درون کابل فیبر نوری شیشه‌ای طی کند. نور در خلاء با سرعت نزدیک به ۳۰۰ میلیون متر بر ثانیه حرکت می‌کند؛ درحالی که سرعت حرکت آن درون شیشه به ضریب شکست بستگی دارد. مقدار ضریب شکست نیز به طول موج وابسته است؛ اما ما این کاهش سرعت را ۱/۴۷ برابر سرعت نور در خلاء یعنی ۲۰۳٬۹۴۰٬۴۴۸ متر بر ثانیه درنظر می‌گیریم؛ بدین معنی که سفر رفت و برگشت بسته‌ی شبکه ۰/۰۶۳ ثانیه طول می‌کشد و از این‌رو تأخیر آن ۰/۰۶۳ ثانیه یا ۶۲/۷ میلی‌ثانیه است. با احتساب مراحل اضافی که میزان تأخیر را افزایش می‌دهند، نظیر تبدیل سیگنال‌های نوری به سیگنال‌های الکتریکی در هر دو طرف کابل نوری، صف‌های ترافیک و انتقال به رایانه‌ی نهایی، مجموع زمان تأخیر به تقریبا ۷۶ میلی‌ثانیه می‌رسد.

محاسبه‌ی میزان تأخیر ماهواره‌های استارلینک قدری پیچیده‌تر است؛ زیرا امکان سنجش آن هنوز امکان‌پذیر نیست؛ اما می‌توان مقدار مورد بحث را به‌طور تقریبی حدس زد. نخستین منبع تأخیر برای استارلینک، درخلال فرایند فراسو و فروسو خواهد بود؛ یعنی زمانی‌که باید داده‌های‌مان را از ایستگاه زمینی به ماهواره و بالعکس مخابره کنیم. ما می‌دانیم که این عمل با نوعی آنتن رادیویی به‌نام آنتن آرایه‌ی فازی انجام خواهد شد که می‌تواند بدون قطعات متحرک، مسیر حرکت داده‌ها را کنترل کند؛ درعوض آن‌ها برای کنترل جهت موج رادیویی از تداخل سازنده و مخرب استفاده می‌کنند. هر ماهواره مجهز به پرتویی مخروطی با ۸۱ درجه دامنه‌ی دید است و می‌تواند با قرارگیری در مدار واقع در ارتفاع ۵۵۰ کیلومتری ناحیه‌ای مدور به شعاع ۵۰۰ کیلومتر را پوشش دهد. این محدوده‌ی پوشش در مدارهایی که اسپیس‌ایکس درابتدا قصد قراردادن ماهواره‌ها را در آن‌ها داشت، دایره‌ای به شعاع ۱۰۶۰ کیلومتر بود. پایین آوردن ارتفاع ماهواره، وسعت ناحیه‌ی تحت پوشش آن را کاهش می‌دهد؛ اما در عین حال موجب کاهش تأخیر می‌شود. افزایش تأخیر در ارتفاع بالا به‌ویژه برای ماهواره‌های ارتباطاتی رایجی قابل ملاحظه است که در مدار زمین‌ثابت در ارتفاع تقریبا ۳۶ هزار کیلومتری مستقر هستند.

 

Starlink / استارلینک

مقایسه ارتفاع مدار، شعاع پوشش و تأخیر استارلینک با دیگر ماهواره‌های ارتباطاتی

در ارتفاع ۳۶ هزار کیلومتری، تقریبا ۲۴۰ میلی‌ثانیه طول می‌کشد تا داده‌ها با سرعت نور به ماهواره برسند و از آنجا به زمین بازگردند که این مقدار، ۳۶۹ درصد آهسته‌تر از سرعت حرکت نور در کابل زیردریایی است. با این حال، ازآنجاکه استارلینک قصد دارد ماهواره‌ها را در ارتفاع بسیار پایین‌تری مستقر کند، تأخیر فراسو و فروسو از نظر تئوری می‌تواند تنها ۳/۶ میلی‌ثانیه باشد. به همین خاطر، اسپیس‌ایکس به‌منظور فراهم‌کردن پوشش جهانی به ماهواره‌های بسیار زیادی در منظومه‌اش نیاز دارد.

هر ماهواره‌ی استارلینک مجهز به چهار آنتن آرایه‌ی فازی است و پرتو جهت‌داری که آن‌ها ساطع می‌کنند، بخشی ضروری از درخواست تاییدیه‌ی FCC اسپیس‌ایکس بود؛ زیرا هزاران ماهواره‌ای که امواج رادیویی هدایت‌نشده را پخش می‌کنند، حجم درخورتوجه‌ای از تداخل را با دیگر روش‌های ارتباطی ایجاد خواهند کرد. به محض آنکه داده توسط یک ماهواره‌ی استارلینک دریافت شود، می‌توان آن را بین ماهواره‌هایی انتقال داد که از لیزر استفاده می‌کنند. هر زمان ما از یک ماهواره به ماهواره‌ای دیگر پرش می‌کنیم، تاخیری اندک درمیان خواهد بود؛ زیرا نور لیزر به سیگنال الکتریکی و بالعکس تبدیل می‌شود؛ اما مقدار آن بسیار ناچیز است.

Starlink / استارلینک

آنتن‌های آرایه‌ی فازی چهارگانه‌ی ماهواره‌های استارلینک

با استفاده از لیزر وضعیت در پیرامون زمین پیچیده می‌شود؛ زیرا برای مخابره‌ی داده‌ی مورد نظر، ارسال آن به گیرنده‌ی ماهواره‌های همجوار باید به‌درستی انجام شود. برای درک این مسئله، نحوه‌ی کارکرد منظومه‌ی ماهواره‌ای پیشنهادی اسپیس‌ایکس را بررسی می‌کنیم. فاز نخست اسپیس‌ایکس که متشکل از ۱۵۸۴ ماهواره است، ۲۴ صفحه‌ی مداری را با ۶۶ ماهواره اشغال خواهد کرد و شیب هر صفحه ۵۳ درجه خواهد بود. نحوه‌ی حرکت ماهواره‌ها به تصویر زیر شباهت خواهد داشت.

ارتباط بین ماهواره‌های همجوار در صفحه‌ی مداری یکسان نسبتا ساده است؛ زیرا ماهواره‌ها در موقعیتی تقریبا ثابت نسبت به یکدیگر باقی خواهند ماند. با این نحوه‌ی استقرار، خط ارتباطی پایداری در امتداد یک صفحه‌ی مداری وجود خواهد داشت؛ اما در اغلب موارد یک صفحه‌ی مداری واحد، دو موقعیت را متصل نخواهد کرد؛ درنتیجه باید بتوان اطلاعات را بین صفحات مداری نیز انتقال داد. انجام این کار، نیازمند ردیابی دقیق است؛ زیرا ماهواره‌های مستقر در صفحه‌های مداری همجوار با سرعت بسیار زیادی حرکت می‌کنند؛ از این‌رو ماهواره‌ی استارلینک نیازمند آن خواهد بود که جریان را به ماهواره‌ای جدید در شبکه انتقال دهد. این کار می‌تواند زمان‌بر باشد و تا چند ده ثانیه به طول بیانجامد. بهترین رکورد انتقال جریان متعلق به سامانه ماهواره‌ای ردیابی و بازپخش داده‌های سازمان فضایی اروپا با نزدیک به یک دقیقه است. این سامانه یک منظومه‌ی ماهواره‌ای اینترنتی فعال در مدار زمین‌ثابت است که با هدف خدمت به ماهواره‌های تصویربرداری اروپایی طراحی شده است و کاربردهای حیاتی دیگری نیز نظیر کمک به نیروهای امدادی در نواحی دوردست همچون جنگل‌های درحال آتش‌سوزی دارد.

استارلینک ممکن است سریع‌تر باشد؛ اما بی‌وقفه قادر به انتقال جریان نخواهد بود و از این‌رو مجهز به ۵ سامانه‌ی ارتباطی نوری است تا در تمام اوقات ارتباطی پایدار را با ۴ ماهواره حفظ کند. اگر ما هم‌اکنون از استارلینک استفاده کنیم، برای مخابره‌ی داده از نیویورک تا لندن و بالعکس در کوتاه‌ترین مسیر ممکن و با بهره‌گیری از سرعت نور در خلاء به‌عنوان سرعت انتقال، می‌توانیم به تاخیری به اندازه‌ی ۴۳ میلی‌ثانیه دست یابیم. حتی اگر از کوتاه‌ترین مسیر ممکن با فیبر نوری استفاده کنیم – که فعلا موجود نیست – انتقال داده تقریبا ۵۵ میلی‌ثانیه طول خواهد کشید که کاهش ۲۸ درصدی سرعت به‌حساب می‌آید؛ اما همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم، رفت و بازگشت داده در مسیر بین نیویورک تا لندن ۷۶ میلی‌ثانیه طول می‌کشد که ۷۷ درصد از بهترین عملکرد استارلینک آهسته‌تر است.

Starlink / استارلینک

فاز نخست استارلینک متشکل از ۱۵۸۴ ماهواره خواهد بود که در ۲۴ صفحه‌ی مداری به دور زمین خواهند چرخید

کاهش درخور توجه تأخیر برای دو بازار مالی مستقر در نیویورک و لندن که در آن‌ها میلیون‌ها دلار در کسری از ثانیه جابه‌جا می‌شود، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. دراختیار داشتن تأخیر کمتر، مزیتی بسیار بزرگ در کسب سود از نوسانات قیمت‌ها است. درواقع، این نخستین بار نیست که یک شرکت ارتباطاتی، سرمایه‌گذاری عظیمی انجام می‌دهد تا به‌طور ویژه به گروه‌های یادشده خدمات بدهد. در حال حاضر، کابل هایبرنیا اکسپرس که یک شرکت خصوصی ارائه‌دهنده‌ی فیبر نوری است، با تنها ۵۹/۹۵ میلی‌ثانیه، کم‌ترین تأخیر را در ارتباط بین پایگاه داده‌ی NY4 در شهر سیکوکس نیوجرسی و پایگاه داده‌ی LD4 در شهر اسلاو انگلستان دارد که همچنان ۳۹/۴ درصد از بهترین زمان محاسبه‌شده با استارلینک آهسته‌تر است.

اسپیس‌ایکس سامانه استارلینک را به‌عنوان ابزاری برای اتصال تمام افراد روی زمین به اینترنت تبلیغ می‌کند

بهترین زمان پیشین متعلق به کابل AC-1 با ۶۵ میلی‌ثانیه بود. برای تحقق این ۵ ثانیه افزایش در سرعت، ۳۰۰ میلیون دلار هزینه شد تا ارتباط بین دو سوی اقیانوس اطلس با تأخیر کمتری برقرار شود. درنتیجه تصور کنید برخی صنایع حساس برای افزایش ۱۷ میلی‌ثانیه‌ای سرعت، تا چه میزان مایل به پرداخت هزینه خواهند بود. وقتی دریابید که این تفاوت زمانی با افزایش مسافت انتقال افزایش می‌یابد، بهبود سرعت برایتان اهمیت و ارزش بیشتری خواهد یافت.

فاصله‌ی بین نیویورک تا لندن نسبتا کوتاه است. اهمیت افزایش سرعت برای مسافت بین دور شهر دوردست‌تر نظیر لندن تا سنگاپور، به‌مراتب برجسته‌تر خواهد بود. با این حال، اسپیس‌ایکس تنها قصد ارائه‌ی اینترنت فوق سریع را برای برخی از مشتریان ندارد، بلکه این شرکت سامانه‌ی استارلینک را به‌عنوان ابزاری برای اتصال تمام افراد روی زمین به اینترنت تبلیغ می‌کند و از این‌رو باید پهنای باند فراوانی را برای ارائه به افراد معمولی باقی بگذارد.

چه نیازی به اینترنت ماهواره‌ای است؟

هرچند اینترنت در مقایسه با دیگر فناوری‌ها، یکی از سریع‌ترین رشدها را در تاریخ بشر داشته است، تا پایان ۲۰۱۹ بیش از نیمی از جمعیت جهان (۴ میلیارد نفر) همچنان به اینترنت دسترسی نخواهند داشت. امروزه تقریبا تمام کاربران سرتاسر دنیا، اینترنت‌شان را از انگشت‌شمار شرکت‌های انحصارگر و محدود از نظر جغرافیایی تهیه می‌کنند. به‌عنوان مثال در ایالات متحده، AT&T، تایم وارنر، کامست و معدود بازیگران کوچک‌تر، کل کشور را بین یکدیگر تقسیم کرده‌اند تا از رقابت اجتناب کنند و برای خدمات نامناسب‌شان، نرخ‌های گزاف از مشتریان بگیرند. علاوه بر طمع بیش از حد، دلیلی قانع‌کننده برای رفتار ضدرقابتی در بین ارائه‌دهندگان خدمات اینترنت وجود دارد. هزینه‌ی ساخت زیرساخت‌های اصلی اینترنت از جمله برج‌های سلولی ریزموج و فیبر نوری بسیار بالا است؛ درنتیجه سرمایه‌گذاری در این عرصه از عهده‌ی هرکس برنمی‌آید.

اکنون آنچه برای خارج‌کردن انحصار از دست شرکت‌های کنونی ارائه‌دهنده‌ی اینترنت لازم است، ارسال چند ماهواره به مدار زمین و برقراری جریانی مطمئن برای ارسال و دریافت داده است. ظاهرا ساده و بدیهی به‌نظر می‌آید؛ پس چرا قبلا هیچ‌کس آن را امتحان نکرده بود؟ منظومه‌ی ماهواره‌ای ایریدیوم که اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ به‌دست موتورولا ساخته و مستقر شد، نخستین شبکه‌ی جهانی ارتباطاتی مبتنی بر مدار نزدیک زمین بود. وقتی این شبکه در زمان یادشده در مدار قرار گرفت، معلوم شد که قابلیت اصلی‌اش، توانایی دریافت بسته‌های داده‌ی کوچک از ردیاب‌های شخصی است؛ زیرا گوشی‌های همراه سلولی چنان ارزان شدند که کاربرد گوشی ماهواره‌ای هیچ‌گاه فراگیر نشد. شبکه‌ی ایریدیوم ۶۶ ماهواره در ۶ صفحه‌ی مداری مجزا داشت که حداقل تعداد لازم برای برقراری پوشش کامل جهانی است. اما اگر ۶۶ ماهواره برای ایریدیوم کافی بود، چرا اسپیس‌ایکس قصد ارسال هزاران ماهواره را دارد؟ تفاوت استارلینک با شبکه‌ی ایریدیوم چیست؟

اسپیس‌ایکس درواقع از جهت دیگر و از سمت پرتاب به کسب‌وکار تولید و ساخت ماهواره وارد شده است. آن‌ها درنتیجه‌ی تلاش‌های پیشگامانه‌شان در بازیابی بوسترها، بازار پرتاب‌های فضایی ارزان و چندبارمصرف را قبضه کرده‌اند. با این حال وقتی در رقابت با دیگران نرخ را بیش از حد می‌شکنید، نمی‌توانید انتظار سود چندانی داشته باشید؛ درنتیجه تنها راه برای بهره‌برداری از ظرفیت اضافی ناوگان فالکون‌ها این است که اسپیس‌ایکس مشتری خودش بشود. ازآنجاکه اسپیس‌ایکس قادر است ماهواره‌هایش را به یک‌دهم قیمت (به ازای هر کیلوگرم) منظومه‌ی ایریدیوم به فضا بفرستد، می‌تواند بازار بسیار فراگیرتری را مدیریت کند. دراختیار داشتن بهترین ناوگان پرتابگرهای چندبارمصرف دنیا، مزیتی است که هیچ سازنده‌ی ماهواره‌ی دیگری در دنیا از آن برخوردار نیست.

Internet / اینترنت

داشتن بهترین ناوگان پرتابگرهای چندبارمصرف دنیا، مزیتی است که هیچ سازنده ماهواره دیگری در دنیا از آن برخوردار نیست

کاربران با استفاده از یک پایانه‌ی استارلینک با اندازه‌ای در حد جعبه‌ی پیتزا و قیمت حدودی ۲۰۰ دلار به این اینترنت متصل خواهند شد. هرچند اسپیس‌ایکس تلاش زیادی برای کاهش قیمت انجام داده است، اغلب شهروندان کشورهای جهان سوم با قدرت خرید محدودشان قادر به پرداخت قیمت یادشده نخواهند بود. با این حال، استارلینک هنوز در ابتدای راه قرار دارد و گیرنده‌ی آن بسیار ارزان‌تر از نمونه‌های مشابه کنونی نظیر نسخه‌ی شرکت کایمتا با قیمت ۳۰ هزار دلار است.

در نواحی دوردست و روستایی، ایستگاه‌های زمینی برای به حداکثر رساندن پهنای باند به آنتن‌های آرایه‌ی فازی نیاز نخواهند داشت؛ درنتیجه استفاده از پایانه‌های کاربری کوچک امکان‌پذیر است. موارد استفاده می‌تواند از ردیاب‌های شخصی اینترنت اشیا گرفته تا گوشی‌های ماهواره‌ای جیبی، چراغ‌های اضطراری یا تجهیزات ردیابی حیوانات متغیر باشد.

ایلان ماسک می‌گوید گیرنده‌های استارلینک به اندازه‌ی کافی مسطح خواهند بود تا روی سقف خودروها و دیگر وسایل نقلیه نظیر کشتی یا هواپیما نصب شوند. این ویژگی به استارلینک امکان می‌دهد تا با ارائه‌دهندگان سنتی اینترنت رقابت کند. برآورد می‌شود که مهاجرت ایالات متحده از اتصال نسل چهارم شبکه‌ی تلفن همراه (4G) به 5G در طول ۷ سال آتی، نزدیک به ۱۵۰ میلیارد دلار تنها در کابل‌کشی فیبر نوری هزینه خواهد داشت؛ درحالی که اسپیس‌ایکس قصد دارد کل پروژه‌ی استارلینک را با حدود تنها ۱۰ میلیارد دلار به سرانجام برساند.

اگر همه‌چیز طبق برنامه پیش برود، برآورد می‌شود سود حاصل از استارلینک به پشتوانه‌ی حق عضویت، هر ساله بین ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار باشد. درآمد به‌دست‌آمده از استارلینک بدین معنی خواهد بود که اسپیس‌ایکس نسبت به ناسا منابع مالی بسیار عظیم‌تری دراختیار خواهد داشت. این سرمایه می‌تواند برای تحقیق و توسعه‌ی راکت‌ها و فناوری‌های جدید مورد نیاز برای احداث سکونتگاه‌های قمری و مریخی هزینه شود.

درنهایت، اینترنت ماهواره‌ای استارلینک، دسترسی به اینترنت با کیفیت بالا را برای هر گوشه از جهان امکان‌پذیر می‌کند. برای نخستین بار، دسترسی به اینترنت به میزان نزدیکی به کشور یا شهری مشخص یا مسیر فیبر نوری راهبردی بستگی نخواهد داشت، بلکه هر کس که آسمان را ببیند، می‌تواند به شبکه‌ی استارلینک متصل شود. به‌لطف استارلینک، کارآفرینان سرتاسر جهان باوجود انحصارگران دولتی ناکارآمد یا فاسد، دسترسی بی‌وقفه به اینترنت جهانی خواهند داشت. توانایی استارلینک در شکستن انحصار، سرعت‌بخش وقوع تغییرات مثبت و بزرگی خواهد شد.

تأثیر استارلینک

بارزترین تأثیر استارلینک، افزایش دسترسی به اینترنت است. همان‌طور که اشاره شد، امروزه حتی در برخی از مهم‌ترین شهرهای ایالات متحده به‌عنوان کشوری پیشرفته نیز گزینه‌های محدودی برای تأمین اینترنت وجود دارد. وقتی بحث دسترسی به اینترنت در کشورهای کمترتوسعه‌یافته به میان می‌آید، همان اینترنت محدود موجود معمولا با کیفیت پایین و قیمت بالا ارائه می‌شود. در حال حاضر، در سرتاسر ایالات متحده و دیگر نقاط جهان، ارائه‌دهندگان اینترنت به شرکت‌هایی رانت‌خواه تبدیل شده‌اند که مایل‌اند در فضایی آرام و غیررقابتی از خدمات اغلب بی‌کیفیت‌شان کسب درآمد کنند.

توانایی استارلینک در شکستن انحصار اینترنت، سرعت‌بخش وقوع تغییرات مثبت و بزرگی خواهد شد

اینترنت فناوری جوان و درحال ظهوری محسوب می‌شود که کیفیتش در مقایسه با دیگر صنایع نظیر آب، برق یا گاز یکنواخت نیست. ما همچنان در حال تغییر روش‌های استفاده از اینترنت هستیم و دگرگون‌کننده‌ترین کاربرد آن را هنوز ابداع نکرده‌ایم. در این میان، طرح‌های اینترنت بسته‌بندی‌شده‌ی محدود، امکان رقابت و نوآوری را از بین می‌برد. میلیاردها نفر از مردم صرفا به‌خاطر زندگی در کشورهای جهان سوم یا دوری از کابل‌های زیردریایی مهم از مزایای انقلاب دیجیتال بی‌بهره مانده‌اند. همچنین، اینترنت در بخش‌های وسیعی از جهان همچنان توسط ماهواره‌های مستقر در مدار زمین‌ثابت و با قیمت گزاف ارائه می‌شود.

استارلینک با ارائه‌ی اینترنت باکیفیت از آسمان، الگوی کنونی در دسترسی به اینترنت را به‌کلی برهم‌ خواهد زد. اسپیس‌ایکس در مسیر تبدیل‌شدن به یک شرکت ارائه‌دهنده‌ی اینترنت قرار دارد و بالقوه می‌تواند به‌عنوان شرکتی اینترنتی به رقیبی جدی برای گوگل و فیسبوک بدل شود. نباید از یاد برد که از بین تمام شرکت‌ها تنها اسپیس‌ایکس قادر به ساخت یک منظومه‌ی ماهواره‌ی عظیم است؛ زیرا تنها این شرکت بود که با تلاشی خستگی‌ناپذیر یک دهه‌ی گذشته را صرف شکستن انحصار دولت و نیروهای نظامی در پرتاب‌هایی فضایی کرد و توانست ناوگانی مطمئن و قابل اتکا از راکت‌های پرتابگر خانواده‌ی فالکون را بسازد.

Orbital Debris / بقایای مداری

تصویری هنری از بقایای مداری در مدار نزدیک زمین

دومین تأثیر استارلینک بر آسمان شب و ستاره‌شناسی خواهد بود. اسپیس‌ایکس پس از پرتاب ۶۰ ماهواره‌ی نخست در معرض سیل انتقادات از سوی جامعه‌ی بین‌المللی ستاره‌شناسان قرار گرفت. منتقدان با نگرانی استدلال می‌کردند که با افزایش تعداد ماهواره‌ها و ایجاد آلودگی نوری، امکان رصد اجرام فضایی در آسمان شب از بین خواهد رفت. همچنین، نگرانی‌های معتبر دیگری مبنی بر ورود استارلینک به باندهایی رادیویی مورد استفاده در ستاره‌شناسی رادیویی وجود دارد.

مقاله‌های مرتبط:

تأثیر بعدی استارلینک، احتمال افزایش بقایای مداری است. زمانی‌که تمام ماهواره‌های منظومه‌ی اسپیس‌ایکس به فضا پرتاب شوند، تعداد آن‌ها از مجموع تمام دیگر ماهواره‌های فعال و غیرفعال موجود در مدار بیشتر خواهد بود. این افزایش چشمگیر فضاپیماهای درحال گردش در اطراف زمین به‌معنای افزایش احتمال برخوردهای فضایی است. اسپیس‌ایکس در واکنش ادعا می‌کند که پیشرفته‌ترین سامانه‌ی موجود را برای کاهش زباله‌های فضایی دراختیار دارد. همان‌طور که اشاره شد، ماهواره‌های استارلینک به‌طور خودکار قادر به اجتناب از برخوردها هستند و پس از پایان چرخه‌ی عمر نیز از مدار خارج می‌شوند؛ با این حال، ادعای اسپیس‌ایکس هنوز در عمل ثابت نشده است. اواخر تابستان امسال، یک فضاپیمای متعلق به سازمان فضایی اروپا برای جلوگیری از برخورد با یکی از ماهواره‌های استارلینک ناگزیر به تغییر جزئی مدار خود شد. تصور کنید با افزایش چندین برابری ماهواره‌های استارلینک در سال‌های آتی، احتمال برخوردها تا چه حد افزایش خواهد یافت.

نگرانی نهایی این است که اسپیس‌ایکس احتمالا انحصار کنونی در عرصه‌ی اینترنت را با انحصاری دیگر جایگزین کند. این شرکت همین‌ حالا در بازار رقابتی پرتاب‌های فضایی یکه‌تاز است و نهادهای خصوصی و دولتی مختلف در خاک آمریکا و سرتاسر دنیا مشتری پرتابگرهای خانواده‌ی فالکون هستند. به‌طور قطع می‌توان تصور کرد که تا سال ۲۰۳۰، اسپیس‌ایکس سالانه ۶ هزار عدد از ماهواره‌های خودش را به فضا پرتاب کند و در این بین تعدادی مأموریت متفرقه نیز برای دیگر مشتریان دولتی انجام دهد. درواقع، ماهواره‌های ارزان و قابل اطمینان این شرکت می‌توانند به‌عنوان یک پلتفرم برای مشتریان شخص ثالث، فروش بالایی را تجربه کنند؛ بدین ترتیب هر شخص یا نهادی که بخواهد ابزار و وسایلش را به فضا بفرستد، دیگر ملزم به صرف هزینه‌های بالا برای ساخت یک ماهواره‌ی مستقل نخواهد بود. این دسترسی فراگیر به فضا در سال‌های آتی موجب خواهد شد که نام استارلینک همچون دیگر محصولات سلطه‌گر در بازارهای مختلف فناوری نظیر گوگل، زیراکس، کداک و IBM، با نام ماهواره مترادف شود.

جمع‌بندی

اسپیس‌ایکس، شرکت جاه‌طلبی که عرصه‌ی پرتاب‌های فضایی را متحول کرد، اکنون درحال کار روی دو پروژه‌ی بزرگ و تاثیرگذاری است که پیوند و ارتباط عمیقی با یکدیگر دارند. استارشیپ و استارلینک هردو فناوری تحول‌آفرینی محسوب می‌شوند که پیش روی چشمان ما در حال ساخت هستند. اینترنت ماهواره‌ای از مدت‌ها پیش در دسترس اشخاص خاص با کاربردهای محدود بود؛ اما ساخت نوع ارزان، فراگیر و دسترس‌پذیر آن تنها از پس اسپیس‌ایکس برمی‌آید.

استارلینک بدون استارشیپ رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت و ساخت استارشیپ، راکت توانمند و ارزان اسپیس‌ایکس نیز بدون استارلینک امکان‌پذیر نخواهد شد. با استارشیپ و استارلینک، اکتشافات فضایی انسانی از پایگاه‌های مداری تا شهرهای کاملا صنعتی در اعماق فضا گسترش پیدا خواهد کرد و افزایش دسترسی به اینترنت در مناطق فقیر و توسعه‌نیافته‌ی جهان نیز به افراد مختلف امکان خواهد داد تا از مزایای دنیای دیجیتال به‌نحوی مؤثر بهره‌مند شوند.

 
  • نیما
  • ۰
  • ۰

ویدیویی جذاب از زنجیره‌ی ماهواره‌های استارلینک در آسمان

 
 
 

دو روز پیش شرکت اسپیس ایکس (SpaceX) شصت ماهواره‌ی استارلینک (Starlink) را با موشک فالکون ۹ راهی مدار زمین کرد. یک روز پس از پرتاب این ماهواره‌ها Marco Langbroek، جوینده‌ی ماهواره‌ها از هلند، توانست ویدئویی جذاب از زنجیره‌ی ماهواره‌های استارلینک را ثبت کند.

در این ویدئو ماهواره‌های استارلینک به صورت نقاطی درخشان و متحرک در پیش‌زمینه‌ی ستاره‌های آسمان شب دیده می‌شوند. ارتفاع این ماهواره‌ها در حال حاضر ۴۴۰ کیلومتر است. البته ماهواره‌های استارلینک به مرور به مدار اصلی خود در ارتفاع ۵۵۰ کیلومتری نقل مکان خواهند کرد.

Langbroek برای ثبت این ویدئو محاسباتی را انجام داد تا موقعیت و زمان گذر ماهواره‌ها از آسمان رصدگاهش را به دست آورد. پیش‌بینی‌های او تا حدود زیادی درست بود و این جوینده‌ی ماهواره‌ها توانست با کمک یک دوربین با حساسیت بالا و یک لنز پنجاه میلی‌متر این ویدئو را ثبت کند.

زنجیره‌ی ماهواره‌های استارلینک در شب‌های پیش رو نیز در آسمان دیده خواهد شد. هر چند که با توجه به مانورهای مداری آن‌ها فاصله‌ی ماهواره‌ها از یک‌دیگر به مرور افزایش خواهد یافت و ماهواره‌ها پراکنده خواهند شد.

نکته‌ی قابل توجهی که Langbroek به آن اشاره کرده درخشش زیاد این ماهواره‌ها است. هنوز معلوم نیست هزاران ماهواره‌ی استارلینک چه تاثیری بر منظره‌ی آسمان شب خواهند گذاشت. به خصوص در شرایطی که به نظر می‌رسد ماهواره‌های استارلینک پرنورتر از تخمین‌های قبلی در آسمان دیده می‌شوند.

ماهواره‌های استارلینک با هدف ایجاد پوشش جهانی اینترنت به مدار زمین ارسال می‌شوند. اسپیس ایکس قصد دارد نزدیک به دوازده هزار ماهواره‌ را به فضا ارسال کند. در ماموریت اخیر اولین مجموعه از این ماهواره‌ها وارد مدار زمین شدند. ایلان ماسک (Elon Musk)، مدیرعامل شرکت اسپیس ایکس، پس از پرتاب ماهواره‌ها در صفحه‌ی توئیتر خود از موفقیت‌آمیز بودن ماموریت و سلامت ماهواره‌ها خبر داد.

اسپیس ایکس در مسیر رسیدن به اینترنت جهانی تنها نیست و شرکت‌های دیگری همچون وان‌وب (OneWeb)، تله‌ست (Telesat) و آمازون نیز قصد دارند تا با انتقال ابرمجموعه‌هایی از ماهواره‌ها به مدار زمین تمام نقاط زمین را تحت پوشش اینترنت قرار دهند.

  • نیما
  • ۰
  • ۰

شب گذشته شرکت اسپیس ایکس (SpaceX) گام بلندی به سوی پوشش جهانی اینترنت پرسرعت برداشت و ۶۰ ماهواره استارلینک (Starlink) را با موشک فالکون ۹ به فضا پرتاب کرد.

پس از پرتاب موفقیت‌آمیز موشک فالکون ۹ مرحله‌ی اول موشک به آرامی و روی سکویی شناور فرود آمد. این چهلمین بار بود که بازیابی موشک‌های اسپیس ایکس با موفقیت انجام می‌شد. موشک فالکون ۹ استفاده شده در این ماموریت سومین پرتاب خود را پشت سر گذاشت.

در این ماموریت ۶۰ ماهواره‌ استارلینک به همراه موشک فالکون ۹ به فضا ارسال شدند. این اولین مجموعه از ماهواره‌هایی بود که قرار است شبکه‌ای بسیار گسترده از ماهواره‌ها را در مدار زمین تشکیل دهند. مجموعه‌ای از ماهواره‌ها که با هدف پوشش اینترنت پرسرعت در سرتاسر جهان به فضا ارسال خواهند شد.

وزن هر کدام از ماهواره‌های استارلینک حدود ۲۲۷ کیلوگرم است و این سنگین‌ترین محموله‌ای بود که تا کنون موشک فالکون ۹ آن را به مدار زمین انتقال داده است.

ماهواره استارلینک

۶۰ ماهواره استارلینک در کنار هم.
Credit: SpaceX

برنامه‌هایی بزرگ برای اینترنت جهانی

اسپیس ایکس قصد دارد در مجموع نزدیک به دوازده هزار ماهواره را به مدار ارسال کند. این ماهواره‌ها در مداری نزدیک به زمین قرار خواهند گرفت و می‌توانند تمام نقاط سیاره‌ی زمین را تحت پوشش اینترنت پرسرعت قرار دهند. پیش از این اسپیس ایکس دو ماهواره را به صورت آزمایشی به فضا ارسال کرده بود تا شرایط را برای انجام ماموریت‌های بعدی، که ماهواره‌های بیشتری در آن حضور دارند، بسنجد.

در ماموریت شب گذشته اولین ماهواره‌های عملیاتی به مدار ارسال شدند. هر چند که ۶۰ ماهواره‌ی ارسال شده نسخه‌های کامل نیستند و می‌توان آن‌ها را هم نوعی نمونه‌ی آزمایشی در نظر گرفت. این ماهواره‌ها برخی از ویژگی‌هایی که در طراحی اصلی ماهواره‌ها در نظر گرفته شده را ندارند. فرآیند قرارگیری ماهواره‌ها در مدار نیز در ماموریت روز گذشته آزمایش شد.

ماموریت روز گذشته آغاز راهی طولانی است و هنوز برای رسیدن به اینترنت جهانی راه زیادی باقی مانده است. اسپیس ایکس در این راه تنها نیست و شرکت‌های دیگری همچون وان‌وب (OneWeb)، تله‌ست (TeleSat) و آمازون (Amazon)‌ جزء رقبای اسپیس ایکس به شمار می‌روند. وان‌وب چندی پیش شش ماهواره را به مدار زمین ارسال کرد. اما اکنون و با گام بلند اسپیس ایکس و ارسال همزمان ۶۰ ماهواره به نظر این شرکت از دیگر رقبا جلوتر است.

عکس کاور: موشک فالکون ۹ در انتظار پرتاب.


  • نیما
  • ۰
  • ۰

«الیزابت» برای این که بتواند مشتری موردنظر را ملاقات کند، به گوگل مپ سر می‌زند تا بهترین مسیر را برای رسیدن به مقصد مشاهده کند و می‌بیند که بهترین راه، استفاده از تاکسی است. به همین خاطر او با استفاده از سرویس تاکسی اینترنتی اوبر، یک ماشین درخواست می‌کند و در حال حرکت برای مشتری ایمیل می‌فرستد که به‌زودی به محل قرار می‌رسد. در ضمن برای این که این دیدار لذت‌بخش‌تر شود، با بهره‌گیری از سرویس DoorDash غذا هم سفارش می‌دهد. اگرچه انجام این کارها برای بسیاری از کاربران بسیار عادی است، اما در عرض همین چند دقیقه، «الیزابت» داده های ارزشمندی را در اختیار ۴ سرویس مختلف قرار داده است که با بهره‌گیری از این اطلاعات می‌توانند رفتار کاربران را بهتر درک کنند و در نتیجه می‌توانند محصولات بهتری را توسعه دهند. اما الیزابت فقط یکی از میلیون‌ها کاربری است که داده های خود را مرتبا در اختیار شرکت‌ها قرار می‌دهد.

این روزها مرتبا از اهمیت فزاینده داده ها می‌شنویم و می‌خوانیم. کمپانی‌ها بیش از پیش به استفاده از نظرسنجی و تعبیه رهگیر در مناطق مختلف سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها روی آورده‌اند تا بتوانند از تک‌تک فعالیت‌های کاربران خبردار شوند. اما چرا داده ها این‌قدر اهمیت دارند و کمپانی‌ها با استفاده از آن‌ها چه کارهایی انجام می‌دهند؟ در کنار داده‌های معمولی مانند نتایج نظرسنجی، ما با «کلان داده» (Big Data) روبرو هستیم که فقط کامپیوترها می‌توانند الگوها و روندهای موجود در آن‌ها را تشخیص بدهند. به همین خاطر، روزبه‌روز به اهمیت کلان داده ها افزوده می‌شود و شرکت‌ها با بهره‌گیری از رویکردهای مختلف می‌توانند الگوهای استفاده کاربران را تشخیص بدهند و محصولاتی را تولید کنند که حتی کاربران هم نمی‌دانستند به چنین محصولاتی نیاز دارند. در نهایت سوالی که مطرح می‌شود این است که کمپانی‌ها در چه حوزه‌هایی از داده های ما استفاده می‌کنند؟

تبلیغات

تبلیغات

گوگل، آمازون و فیسبوک اگرچه در نگاه بسیاری از کاربران سرویس‌های اینترنتی محسوب می‌شوند، اما در اصل آن‌ها آژانس‌های تبلیغاتی هستند. با توجه به لینک‌های متعددی که در سرتاسر فضای وب وجود دارد، رهگیرها-یا کوکی‌ها-می‌توانند جزییات وب‌گردی‌ها و جستجوهای ما را زیر نظر بگیرند.

این نوع داده ها در اختیار الگوریتم‌های بسیار پیچیده‌ای قرار می‌گیرد تا بتوانند متناسب با جزییات فعالیت‌های ما، بهترین تبلیغات را انتخاب کنند. به‌عنوان مثال اگر در اینترنت به دنبال گوشی باشید، چنین الگوریتم‌هایی مثلا تبلیغات مربوط به تخفیف در خرید گوشی یا کیس محافظ این گجت‌ها را نمایش می‌دهند. افرادی که به دنبال خرید ماشین هستند، شاید با تبلیغات مربوط به بیمه اتومبیل روبرو شوند.

تبلیغات هدفمند نسبت به تبلیغات سنتی مانند بیلبوردها بسیار بهینه‌تر هستند و تبلیغات موردنظر را تنها برای افرادی نمایش می‌دهند که خواستار دیدن آن‌ها هستند و با این کار، احتمال نتیجه‌بخش بودن چنین تبلیغاتی تا حد زیادی افزایش می‌یابد.

عملیات

عملیات

از دیگر موارد استفاده از داده ها می‌توان به افزایش بهره‌وری عملیات در شرکت‌ها اشاره کرد و بهترین مثال مربوط به این موضوع، کمپانی آمازون است. شرکت «جف بزوس» (Jeff Bezos) پتنت یک مدل پیش‌بینی مربوط به ارسال کالا را ثبت کرده که با بهره‌گیری از داده های جمع‌آوری شده، می‌تواند سفارش محصولات از طرف کاربران را پیش‌بینی کند. این یعنی مثلا قبل از افزایش ناگهانی درخواست برای لباس‌های زمستانه در منطقه سردسیر، آمازون می‌تواند این افزایش درخواست را پیش‌بینی کند و محصولات موردنظر را به انبارهای محلی بفرستد تا بعد از سفارش، خیلی زود به دست مشتری برسند. آمازون با بهره‌گیری از داده ها می‌تواند زمان ارسال کالا و هدر رفتن این موارد را کاهش دهد و در نهایت درآمد بیشتری کسب کند.

تبدیل داده به پول

داده

بسیاری از غول‌های اینترنتی، زیرساخت‌های مربوط به بخش‌های مختلف این حوزه را تأمین می‌کنند. آمازون Amazon Web Services را ارائه می‌دهد که ۴۰ درصد از سرورهای فضای اینترنت را در اختیار دارند. گوگل هم علاوه بر ارائه‌ی سرورها، با بهره‌گیری از موتور جستجو و انواع و اقسام اپلیکیشن‌ها، سایت‌های مختلف را به هم وصل می‌کند و با این کار داده های ارزشمندی را کسب می‌کنند.

آمازون و گوگل الگوریتم‌هایی را توسعه داده‌اند که بتوانند کلان داده ها را هضم و نتایج نهایی را به مشتریان بفروشند تا آن‌ها بتوانند با این اطلاعات دریافتی درآمد خود را افزایش دهند. برای کاربران عادی، کسب درآمد از طریق فروش داده چندان قابل هضم نیست ولی باید بگوییم که سرویس پردازش ابری آمازون در سه‌ماهه نخست ۲۰۱۹ نیمی از کل سود این شرکت را تشکیل داده و همین موضوع، اهمیت فزاینده سرویس‌های مبتنی بر داده را نشان می‌دهد.

هوش مصنوعی

هوش مصنوعی

اگرچه اوبر در حال حاضر برای سودآور شدن با چالش‌های زیادی دست و پنجه نرم می‌کند، ولی داده‌هایی که نصیب این شرکت می‌شوند می‌توانند این مشکل را در بلندمدت حل کنند. هر روزه در سرتاسر جهان، میلیون‌ها کاربر اوبر اطلاعات ارزشمندی را در اختیار این شرکت قرار می‌دهند؛ اطلاعاتی مانند این که این افراد عمدتا به چه مکان‌هایی می‌روند، هر سفر چقدر طول می‌کشد و حدودا چه مقدار برای تاکسی اینترنتی هزینه می‌کنند.

اگرچه این سفرها به‌خودی خود سود چندانی برای اوبر به ارمغان نمی‌آورند، اما این اطلاعات گسترده می‌توانند برای آزادسازی پتانسیل یادگیری ماشینی و در نهایت هوش مصنوعی، مثمر ثمر واقع شوند. چنین اطلاعاتی می‌تواند به اوبر کمک کند که مغز اتومبیل‌های خودران را شکل بدهد و این نوع اتومبیل‌ها با بهره‌گیری از این داده‌ها می‌توانند سلیقه‌های کاربر را بشناسند و وضعیت راه‌ها را یاد بگیرند.

علاوه بر این، بهره‌گیری از اتومبیل‌های خودران به معنای کنار رفتن رانندگان است. چنین اتومبیل‌هایی کمتر تصادف می‌کنند، بهینه‌تر حرکت می‌کنند و در ضمن اعتراضی هم نسبت به وضعیت خود مطرح نمی‌کنند. به همین خاطر شرکت‌هایی مانند اوبر آینده‌ی درخشانی دارند ولی این آینده درخشان برای رانندگان اصلا خوشایند نخواهد بود.

نگرانی‌های امنیتی

نگرانی‌های امنیتی

زمانی که بیشتر کلان داده ها در دست فقط چند شرکت انگشت‌شمار قرار دارد، این یعنی چاره‌ای جز اعتماد به آن‌ها نداریم. اگر این اطلاعات بسیار پراکنده در دست شرکت‌های متعددی قرار داشت، نگرانی‌های کمتری ایجاد می‌شد ولی حالا که چند شرکت به سابقه جستجوها، خریدها، تماشای ویدیوها، مکان‌هایی که می‌رویم، افرادی که با آن‌ها صحبت می‌کنیم و بسیاری موارد دیگری دسترسی دارند، نگرانی‌های زیادی به وجود می‌آید. شرکت‌هایی مانند گوگل و فیسبوک بیشتر خدمات خود را به‌صورت رایگان ارائه می‌دهند و در عوض داده های ما را جمع‌آوری می‌کنند، به همین خاطر اگر خواستار بهره‌گیری از سرویس‌های آن‌ها هستیم، با این موضوع هم باید کنار بیاییم.

نگرانی‌های مربوط به از بین رفتن شغل‌ها

نگرانی‌های امنیتی

در دنیای تکنولوژی محور، داده همان ماده خامی است که همه به‌دنبالش می‌گردند. اما همانطور که زغال‌سنگ جایگزین برخی از کارهایی شد که با دستان خود انجام می‌دادیم، محصولات مبتنی بر داده هم چنین کاری انجام خواهند داد. هوش مصنوعی با بهره‌گیری از داده‌های گسترده، می‌تواند بسیاری از تصمیم‌ها را بهتر از هر انسانی اتخاذ کند. شرکت‌ها به دنبال بهره‌وری بیشتر و افزایش درآمد خود هستند و به همین خاطر اتوماسیون گام بعدی برای انواع و اقسام شرکت‌ها است.

در این میان، انسان‌ها می‌توانند با متخصص شدن در زمینه‌هایی که تا اطلاع ثانوی کامپیوترها نمی‌توانند آن‌ها را کنار بزنند، آینده شغلی خود را تضمین کنند. اگرچه هنوز با چنین آینده‌ای فاصله داریم، ولی چه بخواهیم و چه نخواهیم چنین آینده‌ای زودتر از آنچه که فکرش را می‌کنید سر می‌رسد.

منبع: Slash Gear

  • نیما
  • ۰
  • ۰

به گزارش Bloomberg، اوبر از تابستان امسال قصد دارد فاز آزمایشی تحویل غذا به وسیله پهپاد را در سن دیگو آغاز کند. این غذاها مستقیما به دست مشتریان نمی‌رسد بلکه پهپاد اوبر غذاها را به سمت نقاط امن از پیش تعیین شده ارسال می‌کند و سپس پیک‌های موردنظر بسته‌ها را به سمت آدرس مشتریان می‌برند. این مکان‌های موردنظر می‌تواند شامل سقف ماشین‌های اوبر پارک شده باشد و پهپادها با بهره‌گیری از QR کد می‌توانند آن‌ها را شناسایی کنند.

طبق این گزارش، هزینه‌ی تمام‌شده برای این نوع ارسال تقریبا برابر با هزینه‌ی ارسال معمولی است که در سن دیگو حدود ۸.۵ دلار محسوب می‌شود. اوبر برای آغاز پروژه مشغول همکاری با مک‌دونالد است و آن‌ها می‌خواهند با بهره‌گیری از بسته‌بندی مناسب، گرمای غذا را طی این فرایند پرواز و ارسال به دست مشتری گرم نگه دارند.

اوبر

«اریک آلیسون» (Eric Allison)، مدیر بخش پرواز اوبر به بلومبرگ گفته به دلیل موفقیت Uber Eats (بخش تحویل غذا اوبر) که درآمد آن طی سال گذشته ۱۵۰ درصد افزایش یافته، انگیزه برای راه‌اندازی پیک پهپادی بیشتر شده است. اوبر می‌گوید که پهپادها می‌توانند در عرض ۷ دقیقه مسافت ۱.۵ مایلی را پوشش دهند و این در حالی است که با ماشین یا موتور این مسافت حدود ۲۱ دقیقه طول می‌کشد.

برای آغاز این پروژه در سن دیگو، اوبر‌ از طرف سازمان هوانوردی فدرال باید مجوزهای مربوطه را دریافت کند. در سال ۲۰۱۸، این سازمان سن دیگو را به‌عنوان یکی از ده شهر آمریکا که شرکت‌ها می‌توانند پروژه‌های مربوط به پهپادها را مورد آزمایش قرار دهند، انتخاب کرد. اوبر‌ پیش‌بینی می‌کند که همه‌گیر کردن این روش در برخی از مناطق حداقل ۳ سال طول می‌کشد. در عرض ۱۰ سال هم طبق پیش‌بینی‌ها تحویل غذا با پهپاد تا حد زیادی همه‌گیر خواهد شد.

برای تحویل بسته یا غذا با پهپاد، شرکت‌ها باید با چالش‌هایی مانند مسائل امنیتی، آلودگی صوتی و مدیریت ترافیک هوایی دست و پنجه نرم کنند. اما شرکت‌هایی مانند اوبر، گوگل و آمازون بودجه‌ی هنگفتی را به این موضوع اختصاص داده‌اند تا هرچه زودتر این ایده به واقعیت تبدیل شود.

منبع: The Verge


  • نیما