خرده فروشی ، عمده فروشی ، لجستیک

آخرین نظرات

۱۰۳ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آخر هفته گذشته کنفرانس «تکنولوژی دیجی‌کالا» در تالار علامه امینی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد. در این رویداد یک روزه ۱۴ نفر از اعضای تیم فنی دیجی‌کالا به ارائه تجربیات عملی خود از انجام پروژه بزرگ تغییر پلتفرم دیجی‌کالا پرداختند.

چندی پیش دیجی‌کالا از پلتفرم جدید خود با نام سوپرنوا رونمایی کرد. این پلتفرم جدید که کاربران دیجی‌کالا با تغییر ظاهر وبسایت این فروشگاه آنلاین با آن مواجه شدند، ابعاد فنی گسترده و پیچیده‌ای داشت. در این نشست که توسعه‌دهندگان سراسر ایران گردهم آمده بودند، اعضای تیم فنی و تکنولوژی دیجی‌کالا به تشریح ابعاد فنی پروژه سوپرنوا پرداختند.

«سهیل مقدم»، مدیر ارشد تکنولوژی دیجی‌کالا، در این همایش با اشاره به این که دیجی‌کالا پلتفرم قدیمی خود با نام لگاسی را به طور کامل کنار گذاشته و از پلتفرم جدیدی با عنوان سوپرنوا در تمام عملیات خود استفاده می‌کند، افزود: باید توجه داشته باشید که تغییرات تنها به‌صورت ظاهری نبوده و دیجی‌کالا پلتفرم سوپرنوا را به‌عنوان یک سیستم جامع در تمام فعالیت‌های خود از قبیل سیستم انبارداری، فروش، حسابداری و همچنین نسخه‌ی وب و موبایل دیجی‌کالا، مارکت‌پلیس و سایر حوزه‌ها مورد استفاده قرار می‌دهد.

سوپرنوا در کنار ارائه‌ی امکاناتی برای مدیریت امور روزمره دیجی‌‌کالا، امکانات دیگری را نیز در اختیار این شرکت قرار می‌دهد که یکی از مهم‌ترین این امکانات استفاده از تحلیل داده‌های کلان است. به کمک این قابلیت می‌توان رفتار هر یک از کاربران نسخه وب یا اپلیکیشن‌های دیجی‌کالا را بررسی کرد و بر اساس رفتار هر فرد پیشنهادات متناسب با او ارائه داد.

در ادامه همایش «علی‌محمد فروتن‌زاده»، یکی از توسعه‌دهندگان دیجی‌کالا، به تشریح عملکرد سیستم تحلیل داده‌ی سوپرنوا پرداخت. به گفته فروتن‌زاده اطلاعات حاصل از رفتار کاربران در یک ماه اخیر در یک پایگاه داده ذخیره می‌شود و در پایگاه داده‌ دیگری رفتار کاربران در طول زمان جمع‌آوری می‌شود. با مقایسه اطلاعات این دو دیتابیس و با تحلیل آن‌ها در قالب ایونت‌های‌ (Event) مختلفر می‌توان در رابطه با استراتژی‌های آینده‌ در حوزه‌های مختلف نظیر فروش محصولات یا برگزاری کمپین‌ها تصمیم‌گیری کرد.

سوپرنوا یک پلتفرم متن‌باز مبتنی بر PHP است.

سوپرنوا یک پلتفرم متن‌باز مبتنی بر PHP است. در ادامه این همایش «علیرضا حسین‌زاده»، در خصوص چرایی متن‌بازبودن سوپرنوا صحبت کرد و مزایای نرم‌افزار‌ها و پروژه‌های متن‌باز را دلیل این انتخاب عنوان کرد. به ‌گفته حسین‌زاده، متن‌باز بودن این پلتفرم اجازه می‌دهد تا توسعه‌دهندگان بیشتری، فارغ از زمان و مکان، امکان کار کردن روی پروژه را داشته باشند و این در نهایت به هرچه بهتر شدن پلتفرم منجر می‌شود.

در این نشست، ساختار نسبتا قدیمی‌تر لگاسی در کنار هزینه‌ی بالای نگهداری و همچنین پیچیدگی سیستم لگاسی برای اضافه کردن امکانات جدید از جمله دلایل کنار گذاشتن این سیستم از سوی نمایندگان فنی دیجی‌کالا اعلام شد. در همین راستا «لوکاش لاتو»، معاون مهندسی دیجی‌کالا که در خصوص چگونگی ایجاد محیطی مناسب برای توسعه دهندگان عاشق تکنولوژی صحبت می‌کرد، گفت: دل بستن به یک تکنولوژی واحد، نتیجه‌ای جز شکست در پی ندارد و باید مجموعه‌ای از تکنولوژی‌ها و راهکارهای کاربردی را در مسیر اهداف سازمان به کار گرفت تا بهترین نتیجه ممکن حاصل شود.

از نظر لاتو چهار مشخصه‌ی پایداری، عملکرد، مقیاس‌پذیری و انعطاف‌پذیری ارکان اصلی توسعه‌ی پلتفرم جدید دیجی‌کالا بوده‌اند. از نظر لوکاش ایجاد پلتفرمی همچون سوپرنوا تنها از طریق دستیابی به تکنولوژی امکان پذیر نیست؛ لازمه چنین کاری ایجاد یک تیم مهندسی با روحیه و نگرش نزدیک به هم است.

لوکاش لاتو که خود یک توسعه دهنده‌ی PHP است، پلتفرم سوپرنوا را نیز مبتنی بر PHP توسعه داده است. دلیل انتخاب PHP به عنوان زبان برنامه‌نویسی پلتفرم سوپرنوا از سوی مدیران این پروژه، شاکله‌ی تیم سوپرنوا اعلام شد که اغلب جزو متخصصان و توسعه‌دهندگان کاربلد این حوزه بوده‌اند.

چهار مشخصه‌ی پایداری، عملکرد، مقیاس‌پذیری و انعطاف‌پذیری ارکان اصلی توسعه‌ی پلتفرم جدید دیجی‌کالا هستند.

مقدمات توسعه پلتفرم جدید دیجی‌کالا از ابتدای سال ۹۶ و با تشکیل یک تیم جدید آغاز شد. «امیر حسنی» که پیش از سوپرنوا نیز عضو تیم توسعه دیجی‌کالا بود و جزو اولین اعضای تیم سوپرنوا نیز بوده در بخش دیگری از همایش به روی سن رفت و در صحبت‌های خود به این نکته اشاره کرد که دیجی‌کالا برای تشکیل تیم توسعه‌ی سوپرنوا، توسعه‌دهندگان و کارکنان پیشین خود را ملزم به شرکت در یک مصاحبه‌ استخدامی مجدد کرده است.

امیر حسینی که صحبت‌های خود را با عنوان «چگونگی تعویض یک شبه از Stack مایکروسافت به متن‌باز» اراعه می‌کرد، حساس‌ترین مرحله‌ی توسعه‌ و پیاده‌سازی پلتفرم سوپرنوا را مهاجرت از پلتفرم لگاسی به سوپرنوا دانست و به ارائه توضیحاتی پیرامون این موضوع پرداخت. با توجه به اینکه امکان از دسترس خارج شدن دیجی‌کالا برای انجام این تغییر به مدت زیاد وجود نداشت، تیم توسعه این فرایند را شبانه و در عرض تنها چند ساعت انجام داد. تا پیش از مهاجرت نهایی، تیم توسعه چندین بار به‌صورت آزمایشی، اسکریپت‌های انتقال اطلاعات دیتابیس را از MS SQL به MySQL انجام داده بودند تا از صحت عملکرد این اسکریپت‌ها و انتقال کامل اطلاعات اطمینان کامل را کسب کنند. در نهایت و در طی عملیات مهاجرت نهایی که از سوی تیم فنی «بیگ بنگ» نام‌گذاری شده بود، تمام اطلاعات به دیتابیس اصلی منتقل شد.

پلتفرم جدید دارای ۲۱ پلاگین مختلف است که ابعاد مختلف فعالیت‌های دیجی‌کالا پوشش می‌دهد. «کراسی ایوانف»، مدیر تکنولوژی مارکت‌پلیس دیجی‌کالا، در این همایش با اشاره به این موضوع افزود: تیم توسعه علاوه‌بر تفکیک فعالیت‌‌های مختلف در ۲۱ پلاگین مختلف، دیتابیس را نیز به چند قسمت تقسیم کرده تا هر بخش بنابر نیازهای خود اطلاعات مورد نیاز را در دیتابیسی مستقل در اختیار داشته باشد. اتفاقی تا پیش از این و در پلتفرم لگاسی به خاطر تمرکز تمام داده‌ها در یک دیتابیس واحد امکان پذیر نبود و همین موضوع عملکرد سیستم را کاهش می‌داد.

در انتهای این همایش حاضران سوالات خود را از متخصصان دیجی‌کالا پرسیدند و به تبادل اطلاعات با یکدیگر پرداختند. این کنفرانس نخستین برنامه اختصاصی دیجی‌کالا در زمینه تکنولوژی و مباحث فنی بود که توسط تیم نوآوری دیجی‌کالا برگزار شد.

گروه فناوری اطلاعات و ارتباطات شاتل، در رویداد کنفرانس تکنولوژی دیجی‌کالا با تامین بسترهای ارتباطی برای صدها نفر از فعالان، دانشجویان، خبرنگاران و برنامه‌نویسان صنعت IT، در این کنفرانس، با تامین پهنای باند این رویداد، از برگزاری رویداد علمی و تجربه‌محور دیجی‌کالا حمایت کرد. شرکت شاتل در حاشیه این همایش، درباره سبد متنوع خدمات اینترنت پرسرعت ثابت (+ADSL2)، خدمات همراه (شاتل موبایل)، خدمات و راهکارهای سازمانی تلفن ثابت و پهنای باند اختصاصی، خدمات تماشای آنلاین فیلم و سریال (نماوا) و… با علاقه­‌مندان با شعار «استفاده پرسرعت از لحظات بی‌بازگشت» به بحث و گفت‌­وگو نشست.

  • نیما
  • ۰
  • ۰

دیجی‌کالا پلتفرم «سوپرنوا» را توسعه داد تا بتواند گسترش پذیری داشته باشد؛ گسترسی که هدف آن جذب ۲۰۰ میلیون کاربر و ۱۰۰ هزار فروشنده است. ولی شخصی که دیجی‌کالا را به سمت توسعه پلتفرمی جدید و توسعه‌پذیر سوق داد کسی نیست جز «سهیل مقدم»؛ شخصیتی کاریزماتیک که علی‌رغم ۵۰ سال سن، خوب می‌داند چطور با جوان‌‌ترها کنار بیاید.

 

او یک سالی می‌شود که معاون ارشد فناوری دیجی‌کالاست. البته از سال ۹۱ که سرآوا در دیجی‌کالا سرمایه گذاری کرد هم معاون فناوری سرآوا بود و می‌گوید همواره عملکرد دیجی‌کالا را زیرنظر داشته است. مقدم فارغ‌التحصیل رشته‌های فیزیک الکترونیک از دانشگاه تهران است اما در جوانی به آمریکا مهاجرت می‌کند و کارش را در ایالات متحده آغاز می‌کند. او در زمان ایجاد حباب دات‌کام، در فضای استارت‌آپی آمریکا مشغول به کار بوده است. ۷ سال پیش به ایران سفر می‌کند تا در مراسمی شرکت کند؛ سفری که باعث می‌شود هم با همسرش آشنا شود و هم با «سعید رحمانی»، مدیرعامل سرآوا پارس.

 

این دو آشنایی، علت ماندگار شدنش در ایران و البته آغاز حضورش در سرآوا به عنوان معاون تکنولوژی این شرکت سرمایه‌گذاری بود و از آن به بعد، کارش می‌شود کمک به استارت‌آپ‌هایی که سرآوا در آنها سرمایه‌گذاری می‌کند؛ هرچند می‌گوید از همان ابتدا دیجی‌کالا برایش چیز دیگری بوده است. به گفته خودش عاشق سعید و حمید محمدی و البته سعید رحمانی است چون اینجا فرصت ایجاد یک تغییر بزرگ در اختیارش قرار گرفته؛ فرصتی که در این ابعاد در آمریکا برایش وجود نداشته است:

 

«درست است که در آمریکا آدم خوب پول در می‌آورد اما آمازون، کریگلیست، توییتر و فیسبوک آنجا انجام شده‌اند. برای انجام دادن کارهای بزرگ، فرصت‌ها در مکان‌هایی است که این شرکت‌ها آنجا حضور ندارند. علاقه‌ام این بود که بتوانم دستاوردی داشته باشم و حالا هم به نظرم بزرگ‌ترین کاری که در زندگی‌ام انجام دادم، تغییر پلتفرم دیجی‌کالاست.»

 

مقدم یکی از صریح‌ترین و شاید بتوان گفت صادق‌ترین افرادی است که در اکوسیستم استارت‌آپی ایران کار می‌کنند؛ خصوصیتی که شاید دلیل آن، تجربه چندین سال زندگی خارج از ایران باشد. برای مثال وقتی از او می‌پرسم چرا نام پلتفرم جدید دیجی‌کالا «سوپرنوا» (ابرنواختر) انتخاب شده که در اصل به معنای زمانی است که یک ستاره با انفجاری بزرگ به زندگی‌اش پایان می‌دهد، خیلی ساده می‌گوید که اصلاً در ابتدای این پروژه در مفهوم این نام عمیق نشده بودند:

 

«هر کار بزرگی که قرار است دسته‌جمعی انجام شود، باید نام داشته باشد. در نهایت یک اسم نیاز است تا آدم‌ها حول محور آن متمرکز باشند. بله، ابتدا متوجه نشده بودیم که این نام به مرگ یک ستاره اشاره می‌کند. واقعیت هم این است که صرفاً یک نام زیبا و باحال برای‌مان مهم بود.»

 

توسعه پلتفرم سوپرنوا

 

سهیل مقدم عقیده دارد که شفافیت، یکی از اصول بزرگ زندگی است و به همین دلیل خیلی ساده می‌گوید که دیجی‌کالا در تمام این سال‌ها رشد خوبی داشت اما تکنولوژی‌اش قابل قبول نبود: «تکنولوژی ما پابه‌پای عملیات، مارکتینگ و بقیه بخش‌ها پیش نمی‌رفت. برای دو دیپلوی باید یک هفته برنامه‌ریزی می‌کردیم و ۲ کدچنج انجام می‌دادیم. اما امروز به نقطه‌ای رسیده‌ایم که روزانه ۳۰۰ دیپلوی انجام می‌دهیم. البته هنوز ابتدای کار هستیم، اما عقیده دارم امروز تکنولوژی ما واقعاً خوب است؛ چون پایه و زیرساخت قوی داریم.»

 

معاون ارشد فناوری دیجی‌کالا عقیده دارد که تغییر پلتفرم دیجی‌کالا باید زودتر انجام می‌شد و محدودیت‌های پلتفرم قدیمی، بارها تبدیل به عوامل محدود کننده کسب‌وکار شده است. این محدودیت به حدی بوده که برای یک تغییر ساده در مارکت‌پلیس، همه تیم‌های دیجی‌کالا باید با هم هماهنگ می‌شدند. این در حالیست که مقدم می‌گوید در تجارت الکترونیکی اگر گسترش نداشته باشید جا را برای رقیب باز کرده‌اید:

 

«ابتدای سال ۹۶ که من هنوز رسماً در سرآوا بودم، مدیران سرآوا و دیجی‌کالا برای برنامه‌ریزی‌های آتی و گسترش فعالیت دیجی‌کالا جلسه‌ای تشکل دادند. در آنجا پیشنهاد‌هایی در مورد مارکت‌پلیس مطرح می‌شد، و سپس من و حمید محمدی توضیح می‌دادیم که پلتفرم نرم‌افزاری دیجی‌کالا منسوخ شده است. در واقع هر کار فنی که می‌خواستیم انجام بدهیم پلتفرم قدیمی سد راه می‌شد. پلتفرم به جایی رسیده بود که ری‌فکتور هم نمی‌شد. هارد کد داشت و با یک تغییر، استدلال‌های کسب‌وکار به هم می‌ریخت. در زمان‌های پروموشن، سایت ساعت‌ها از کار می‌افتاد. از کار افتادن به دلیل این بود که پلتفرم قدیمی موارد خیلی مهمی مثل Monitoring، Alerting و Error Handling را اصلاً نداشت.»

 

در واقع تیمی که پلتفرم اولیه دیجی‌کالا را پشتیبانی می‌کردند، پلتفرم بعدی را با دانش و توانایی خودشان ساخته بودند؛ پلتفرمی که اگرچه برای دیجی‌کالا در سال ۹۴ هنوز قابل قبول و کارکرد بود اما در سال ۹۶ و زمانی که مارکت‌پلیس فعالیت رو به رشدی داشت، تبدیل به یک عامل محدودکننده شده بود:

 

«در نهایت هم به نتیجه رسیدیم که این پلتفرم کشش ندارد. در زمان‌هایی که پروموشن داشتیم سرور با رم ۱ ترابایت می‌خریدیم. یک ترابایت رم، خودش نشان دهنده پرچم قرمز است؛ یعنی ما تا آخر اسکیل آپ کرده‌ایم. تمام ایندکس‌های دیتابیس در حافظه است و باز هم سایت از کار می‌افتاد. سعی کردیم که مشکلات پلتفرم قبلی را حل کنیم اما واقعاً نشد. در نتیجه بهترین مکانیزم ممکن، بیگ‌بنگ یعنی ساختن و جایگزین کردن پلتفرم بود.»

 

تیم‌های محصول، BI، مهندسی نرم افزار، دیتاسنتر، نوآوری و DevOps در چهار طبقه زیر نظر معاون ارشد فناوری دیجی‌کالا کار می‌کنند و تعداد اعضای آنها به ۱۵۵ نفر می‌رسد.
مقدم می‌گوید برنامه‌نویسان و توسعه‌دهندگان دیجی‌کالا «اسمارت» کد می‌زنند:
«شما به ۱۰ شکل می‌توانید کد فاکتوریل بنویسید اما فقط به یک شکل می‌توانید کد را اسمارت بزنید.
برای استخدام توسعه‌دهنده نرم‌افزار هم آدم اسمارت می‌خواهیم؛‌ این شخص می‌تواند ۱۷ سال یا ۵۰ سال داشته باشد.»

 

سوال مهم اینجاست که چرا دیجی‌کالا پیش از راه‌اندازی مارکت‌پلیس، پلتفرم نرم‌افزاری خودش را تغییر نداده بود؟ مقدم در پاسخ به همین پرسش می‌گوید:

«مارکت پلیس باید انجام می‌شد چون باید وارد آن بازار می‌شدیم. فروشگاه‌های اینترنتی دیگر در ایران همین رویکرد را در پیش گرفته بودند و ما اگر همین کار را نمی‌کردیم معلوم نبود امروز هنوز هم اولین کسب‌وکار حوزه تجارت الکترونیکی کشور باشیم. مشکلات هم به هر حال وجود داشتند. سایت هم قبل از مارکت‌پلیس از کار می‌افتاد و هم بعدش. امروز اما آنقدر DevOps و Monitoring ما حرفه‌ای است که چنین اتفاقی نمی‌افتد. در آن زمان سایت از کار می‌افتاد چون ElasticSearch به جای برداشتن بار، خودش روی سایت بار می‌گذاشت و پلتفرم از کار می‌افتاد. Error Handling وجود نداشت؛ وقتی که با Kibana بررسی می‌کردیم می‌دیدیم که ۵ هزار خطا وجود دارد. اینجاست که از خودتان می‌پرسید من چه چیزی را می‌خواهم حل کنم؟ اما امروز خطاها درست مانیتور می‌شود، خطاها برای توسعه‌دهندگان ارسال و حل می‌شوند. در واقع ما امروز یک پلتفرم تکنولوژی ۱۰۰ درصد حرفه‌ای هستیم.»

 

پلتفرم سوپرنوا حالا این فرصت را برای دیجی‌کالا به وجود آورده که در حراج‌های مربوط به جمعه سیاه یا پروموشن یلدا، ۵ برابر حجم ترافیک سال‌های گذشته را تحمل کند. این در حالیست که یک سال پیش، جمعه به خرید (بلک فرایدی) دیجی‌کالا به مشکل خورد و سایت از کار افتاد. آنجا بود که مدیران این فروشگاه متوجه شدند صرفاً سه هفته تا یلدا و پروموشن اصلی دیجی‌کالا در سال، فرصت دارند تا مشکل را حل کنند:

«جمعه به خرید سال گذشته من و حمید محمدی در اتاق قدم می‌زدیم و منتظر بودیم تا زمان پروموشن شروع شود. سه دقیقه بعد از شروع، سایت از کار افتاد. فقط سه هفته تا یلدا زمان داشتیم تا مشکلات پلتفرم قدیمی را برطرف کنیم. در این سه هفته با تیم دات.نت که تخصص‌اش پلتفرم قبلی بود و امروز بیشترشان اینجا نیستند، کارمان شد استفاده از ابزارهای مانیتورینگ برای رفع خطاها. در این زمان کوتاه بعضی از مشکلات مهم‌مان را حل کردیم و در یلدا هم سایت از کار نیفتاد.»

 

استفاده از فناوری متن‌باز

دیجی‌کالا علاقه دارد تا واژه‌های «سوپرنوا» و «Open Source» را کنار همدیگر بچیند. در خرداد ماه، زمانی که دیجی‌کالا در مراسمی رسماً اعلام کرد که خصوصیات سوپرنوا چه هستند و حالا دیجی‌کالا ظرفیت سرویس‌دهی به ۲۰۰ میلیون کاربر را پیدا کرده، اسلایدی به نمایش کشیده شد که واژه Open Source بزرگ‌ترین کلمه در آن است.

 

در ماه‌های بعدی هم اگر در رویدادهای مختلف از جمله «کنفرانس تکنولوژی دیجی‌کالا» شرکت می‌کردید باز هم پاسخ مشخصی در خصوص متن باز بودن یا نبودن پلتفرم سوپرنوا به دست نمی‌آوردید.

 

مقدم اکنون در پاسخ به این سوال که باید سوپرنوا را متن باز بدانیم یا خیر، می‌گوید که کل پلتفرم هیچ زمان به شکل متن باز منتشر نمی‌شود و درست نیست اگر از لفظ «پلتفرم متن باز سوپرنوا» استفاده کنیم. در واقع، خود پلتفرم است که با فناوری‌های متن باز توسعه پیدا کرده و می‌کند:

«یکی از نکات اصلی این پلتفرم، استفاده از تکنولوژی‌های متن باز است. به این دلیل که Open Sourceها جوامع بزرگی دارند. منظور ما این نبود که کل پلتفرم سوپرنوا را Open Source می‌کنیم اما تکه‌هایی از این پلتفرم را متن باز می‌کنیم و اولین کاندیدا برای این‌کار، ORM ماست. متن باز کردن بخش‌هایی از پلتفرم چیزی است که واقعاً به آن علاقه داریم. اما اینکه تمام کسب‌وکارمان را Open Source کنیم، احتمالاً هیچ‌وقت اتفاق نمی‌افتد. به هر حال برخی موارد، خصوصیات رقابتی ما هستند.

 

سوپرنوا پلتفرمی است که با ابزارهای متن باز توسعه پیدا کرده و حالا راحت‌تر می‌توان از آن نگه‌داری کرد. از طرفی به شکل دائم بهبود پیدا می‌کند. شاید آن اسلاید درست نبوده باشد اما من هیچ‌وقت نگفته‌ام که کل پلتفرم Open Source خواهد بود. ما در واقع بخش‌هایی از پلتفرم را منتشر می‌کنیم تا وظیفه خودمان نسبت به جامعه متن باز را انجام داده و در واقع به همین جامعه، چیزی پس داده باشیم.»

 

معاون ارشد فناوری دیجی‌کالا می‌گوید همیشه علاقه داشته تا این فروشگاه به عنوان یک برند تکنولوژی شناخته شود اما واقعیت این است که تا احتیاج تکنولوژیک نداشته باشید نمی‌توانید یک برند تکنولوژی باشید:
«در آینده به مشکلاتی برخورد خواهیم کرد که باید با هوش مصنوعی، ربات یا حتی جستجوی صوتی حل شوند. پس ناچار هستیم برند تکنولوژی باشیم. امروز من فکر می‌کنم دیجی‌کالا یک برند تکنولوژی شده است.»

 

در پلتفرم سوپرنوا، دیجی‌کالا ORM خودش را طراحی کرده است. این یکی از مواردی است که مورد انتقاد جامعه برنامه نویسان ایرانی قرار گرفته بود چرا که آن را هدر دادن وقت و پول می‌دانستند. با این حال مقدم در پاسخ به چرایی توسعه یک ORM اختصاصی می‌گوید نسخه‌ فعلی با توجه به نیاز‌های دیجی‌کالا توسعه پیدا کرده و نسخه قبلی، دارای مواردی بوده که این فروشگاه به آنها نیازی ندارد. همین مسئله باعث شده تا زمان پاسخ‌ (Response Time) به میانگین ۲۰ میلی‌ثانیه برسد:

 

«شاخص عملکردی که من برای زمان پاسخ‌ تعریف کرده‌ام ۲۰ میلی ثانیه است. این البته به معنای آن نیست که شما در خانه با هر اینترنتی چنین سرعتی را دریافت کنید؛ به معنای آن است که وقتی درخواست به سرور رسید، پاسخ به بیرون به شکل میانگین در ۲۰ میلی‌ثانیه داده شود. برای همین کنترلرها باید بهینه سازی شود و از هر کجا که می‌توانید باید وزن را کاهش دهید. بله ORM وجود دارد اما آنها موارد اضافه‌ای دارند که به درد ما نمی‌خورد. از طرفی کاستی‌هایی هم دارند که ما به آنها نیاز داریم.

 

ORM فعلی ما، کش ما را هم مدیریت می‌کند. بالای ۹۵ درصد Readهای ما از کش است. دیتابیس ما اصلاً جوین ندارند. تمام دیتابیس ما، از دید من، بیشتر یک بک‌آپ‌ سیستم است. این را مقایسه کنید با سال گذشته که دیتابیس سرور ما یک ترابایت رم داشت و ایندکس‌ها همه در حافظه لود شده بود. امروز در این دیتابیس جوینی وجود ندارد. پس احتیاج داشتیم تا ORM خودمان را داشته باشیم و حتی فریم‌ورک خودمان را هم داریم و از فریم‌ورک فالکون یا لاراول استفاده نکرده‌ایم.»

 

انتقال تجربه از خارجی‌ها

دیجی‌کالا بیشتر از یک سال است که چند نیروی خارجی در بخش‌های مختلف استخدام کرده است که مخصوصاً در ماه‌های اخیر می‌توان آنها را در مراسم‌های این شرکت دید. اما چطور شد که دیجی‌کالا علاقه‌مند شد تا نیروهای خارجی فنی استخدام کند و امروز، پس از توسعه پلتفرمی به اسم سوپرنوا، دیجی‌کالا همچنان چقدر به نیروهای خارجی‌اش متکی است؟ مقدم در پاسخ می‌گوید:

«علاقه وجود داشت اما همین علاقه از یک مرحله‌ای به بعد، تبدیل به ناچاری شد. دیجی‌کالا بزرگترین شرکت در حوزه تجارت الکترونیکی کشور است و تکنولوژی یکی از پایه‌های آن است. همین شرکت به چالش‌هایی می‌خورد که باید حل شوند؛ همه تلاش‌مان را می‌کنیم و مشاوره می‌گیریم تا مشکل را حل کنیم اما در نهایت می‌بینیم که ما خودمان قدیمی‌های این حوزه در ایران هستیم، در حالی که نیاز به کسی داریم که تجربه بیشتری از خودمان داشته باشد. وقتی به آخر تجربه رسیدیم و نمی‌توانستیم مشکلات را حل کنیم، به دنبال کسانی گشتیم که بتوانند چنین تغییری را بیگ‌بنگی ایجاد کنند. گشتن از داخل شروع شد. من به دلیل داشتن تجربه‌ای مشابه در یکی دیگر از استارت‌آپ‌های ایرانی، توانایی راهبری بیگ بنگ را داشتم اما به دنبال کسانی بودیم که از نظر فنی بتوانند کار را جلو ببرند.

 

وقتی در داخل به نتیجه نرسیدیم به سراغ بیرون رفتیم. در نهایت هم زمان زیادی طول کشید تا آنچه به دنبالش بودیم را پیدا کنیم چون حتی بیرون از ایران چنین تجربه‌ای به شکل گسترده وجود نداشت. با افراد زیادی مصاحبه کردم؛ از معاون مهندسی فلیپ‌کارت گرفته تا مدیر فنی Olmart. نتوانستم کسی را پیدا کنم که چنین کاری را به این شکل انجام داده باشد اما ۴ نفر از بهترین‌هایی که می‌توانستیم را استخدام کردیم.»

 

بخش کوچکی از تیم فنی دیجی‌کالا در برابر دوربین دیجیاتو. علی‌رغم اختلاف سنی زیاد بین معاون ارشد فناوری و توسعه‌دهندگان، کافیست چند ساعت با آنها باشید تا متوجه شوید ارتباط و تعامل میان آنها بی‌نظیر است.

 

او اکنون عقیده دارد که کلید موفقیت، هماهنگ کردن و انتقال تجربه کارمندان خارجی به کارمندان ایرانی است. مقدم به ۴ نیروی فنی برتر خارجی و همچنین قراردادهای کوتاه‌مدت آنها اشاره می‌کند و می‌گوید که از اواخر سال گذشته تا کنون ۴ نفر نیروی قدیمی دیجی‌کالا آموزش‌های لازم را برای جایگزینی نیروهای خارجی دیده‌اند:

«این اشتباه بسیار بزرگی است که کسب‌وکارتان را به نیروی خارجی گره بزنید. واقعیت‌ هم این است که اینجا محدودیت‌هایی وجود دارد. واقعیتِ کسب‌وکاری هم این است که باید تجربه را به داخل منتقل کنیم و اگر غیر از این باشد، لنگ می‌مانیم. یکی از چالش‌های اصلی من، ایجاد حس رضایت و موفقیت در تمام نیروهاست؛ چه خارجی و چه داخلی. ماموریت من امروز این است که اتکای ما به نیروی خارجی به صفر برسد. این سیاست در کل دیجی‌کالاست نه فقط در قسمت فناوری. ما باید از تجارب نیروهای انسانی کشورهای دیگر استفاده کنیم و این تجارب را به کشور منتقل کنیم. چطور آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها و حتی چینی‌ها می‌توانند مغزهای ما را جذب کنند و بهترین استعدادهای ما را به خدمت بگیرند؟ ما هم باید بتوانیم چنین کاری را انجام دهیم و مغزهایشان را جذب کنیم.»

 

مقدم وارد نشدن تجربه به ایران را یکی از مشکلات راکت اینترنت می‌داند: «این دقیقاً یکی از مشکلات بامیلو است. بامیلو بک‌اند و فرانت‌اند مشخصی دارند که به آلیس و باب معروفند و متعلق به راکت اینترنت است. در واقع توسعه‌دهندگانی که در آن مشارکت می‌کنند در برلین هستند. آنجا مشغول توسعه چیزی هستند که هم برای بازار ایران باشد هم نیجریه و مالزی. اینطور نمی‌شود و به نظر می‌رسد آنها اصلاً برنامه بلند مدت ندارند. اما ما دیجی‌کالا هستیم و خودمان از صفر با توجه به نیازهای همین کشور پلتفرم را طراحی کرده‌ایم و می‌خواهیم آمازون ایران باشیم.»

 

منبع: دیجیاتو

  • نیما
  • ۰
  • ۰

سیزدهم شهریور امسال بود که در خبرها آمد: «ارزش شرکت آمازون از یک تریلیون دلار گذشت». آمازون، شش سال پس از تاسیس، تصمیم گرفت تا برای تنوع بخشیدن به کالاهایش، از الزام به تامین و فروش کالاها صرفا توسط خودش دست بکشد و تبدیل به پلتفرمی شود که بستر فروش خود را در اختیار همگان قرار دهد و ارائه‌دهنده همه چیز شود؛ گذری که به طور خلاصه تبدیل از یک «خرده‌فروشی» به یک «مارکِت‌پِلیس» (Marketplace ) تعریف می‌شود. این تصمیم به تغییر، ۱۸ سال پیش در شرکت آمازون گرفته شد تا بدین ترتیب به مارکت‌پلیسی پیشتاز بدل شود و با ارائه محصولات متنوع بیشتر، خیلی زود کسب‌وکار آمازون توسعه پیدا کند و جهانی شود.

با این حال در شرایطی مشابه، تغییر ماهیت نمونه ایرانی آمازون از خرده‌فروشی آنلاین به ترکیب خرده فروشی و مارکت‌پلیس (مدل ترکیبی)، یا همان تبدیل از فروشگاهی که تمامی کالاها را خود خریداری و قیمت‌گذاری کرده و می‌فروشد به پلتفرمی که بستر فروش خود را در اختیار سایر تولیدگنندگان، واردکنندگان و فروشندگان قرار می دهد، در ماه‌های نخست با واکنش بسیار و بعضا تند کاربران در شبکه‌های اجتماعی مواجه شده است؛ به طور مثال کاربری با نام «پانته عا» در توئیتر خود نوشت: «دیجی‌کالا دقیقا داره چه غلطی می‌کنه» او مدعی شده بود که اسپری کودک ۵۹۰۰ تومانی را دیجی‌کالا ۲۴۹۰۰ قیمت زده. یا کاربر دیگری به نام مارینا نوشته بود: «دیجی‌کالای عزیز. اینکه یک روزه یه وسیله ورزشی رو ۸۰۰ تومن گرون می‌کنی به کنار. اون ۴۰۰ تومن تخفیف که زدی چیه؟ یعنی می‌خواستی ۱۲۰۰ گرون کنی بعد تخفیف دادی ۸۰۰ گرون کردی. مرسی، شرمنده شدیم که.» این موارد محدود به یکی دو مورد نیست و آنطور که مشخص است به تازگی دیجی‌کالا تیمی را قرار داده برای رصد، بررسی و پاسخ به این توئیت‌ها. به طور مثال شناسه رسمی دیجی‌کالا در توئیتر البته با لحنی غیر رسمی به مارینا پاسخ داده است که «این کالا جزو کالاهای Marketplace دیجی‌کالاست و فروشنده‌ای به جز دیجی‌کالا داره. در مارکت‌پلیس دیجی‌کالا، فروشنده‌ها مثل مغازه‌دارهای یک پاساژ خودشون قیمت‌های کالاها را تعیین می‌کنند و دیجی‌کالا مثل مالک اون پاساژ دخالتی در نحوه قیمت‌گذاری نداره. اگرچه ابزارهایی برای ترغیب فروشنده‌ها برای قیمت‌گذاری عادلانه وجود دارد: نمایش کمترین قیمت پیشنهاد شده در صدر لیست فروشندگان باعث ایجاد رقابت در بین فروشنده‌ها برای عرضه مناسب‌ترین قیمت می‌شه؛ امتیاز دادن به فروشنده‌ها توسط خریداران، رده‌بندی اون‌ها و خارج کردن فروشنده‌هایی که امتیاز پایین کسب کنند هم از ابزارهای نظارتی دیگه‌ی دیجی‌کالا در بخش مارکت‌پلیس که منجر به تامین منافع مشتری می‌شه.» بررسی توئیت‌ها و پاسخ‌های شناسه دیجی‌کالا نشان می‌دهد که اغلب سوتفاهم‌های پیش آمده برای کاربران از اضافه‌شدن و توسعه فضایی به نام مارکت‌پلیس دیجی‌کالا شکل گرفته است.

 

تنوع حرف اول را می‌زند

آن‌ور آب‌ها در بازار آنلاین چه می‌گذرد؟ آمازون ۲۴ سال پیش کارش را با فروش آنلاین کتاب شروع کرد، اما با افرایش سریع تنوع محصولاتش، این خرده‌فروشی توانست با جذب سرمایه و البته عرضه در بازار سهام همراه شود. سال ۲۰۰۰ بود که این شرکت تصمیم گرفت تا با افتتاح مارکت‌پلیس یا فضای بازار آزاد آنلاین، فروش کالاهایی که جزو موجودی انبار این شرکت نبود را نیز ممکن سازد. البته که آمازون خیلی زود علاوه بر توسعه مارکت‌پلیس، دست به راه‌اندازی خدمات پرسود دیگری هم زد که ارزش آمازون را همواره در حال صعود قرار داد. با تمام این‌ها این تغییر رویه آمازون (تغییر از خرده‌فروشی به مارکت‌پلیس) بود که گام اصلی موفقیت و البته درسی برای بسیاری از استارتاپ‌های خرده‌فروشی آنلاین دیگر هم شد.

در گزارشی که پایگاه آنلاین هفته‌نامه معتبر و تخصصی «ریتیل ویک» اواخر فروردین امسال منتشر کرد، اشاره شده که ۴۴ درصد خرده‌فروشان آنلاین یا مارکت‌پلیس خود را عملیاتی کرده‌اند یا در پی بهره‌بردای آن‌‌‌ هستند. داده‌های این گزارش، برآمده از تحقیقی است که این نشریه در گفت‌وگو با ۶۰ خرده‌فروش آنلاین انجام داده است. خرده‌فروشان آنلاین در این گفت‌وگوی تحقیقی به ریتیل ویک گفتند ۸۶ درصد مشتریان از آنها توقع امکان انتخاب محصول بیشتری را حتی در یک شاخه از محصولات دارند. بدین ترتیب تغییر ماهیت از خرده‌فروشی آنلاین به مارکت‌پلیس، حرکتی جهانی است که در پاسخ به خواست مشتریان پیش آمده است. پس چرا مارکت‌پلیس‌های ایرانی و در مورد اخیر مارکت‌پلیس دیجی‌کالا با بازخوردهای عجیب همراه بوده است؟

 

مارکت‌پلیس چیست؟

مارکت‌پلیس در معنای عام و البته غیرآنلاین آن، همان «بازار» به فارسی و «سوق» به زبان عربی است. همانطور که هر حجره در بازارهای سنتی خاورمیانه، دست فروشنده‌ای و تعیین نرخ محصول حاصل فضای رقابتی است، در مفهوم مارکت‌پلیس آنلاین هم، تامین‌کننده فضای خرید و فروش محصول، چه آمازون باشد و چه دیجی‌کالا، واسطی در این میان است و مسئولیت تعیین نرخ و تامین محصولات با دیگر فروشندگان است و نه این بسترهای واسط. برای بررسی دقیق این موضوع سراغ بررسی یک نمونه کالا در آمازون رفتیم. عنوان گوشی هوآوی پی۲۰ که گوشی پرسروصدای جدید با قیمت نرمالی است را در آمازون وارد کردیم و به سراغ گزینه باقی فروشنده‌ها رفتیم که همه گزینه‌های قیمتی در کنار هم ظاهر شود: از ۶۸۹ دلار تا ۱۲۱۳ دلار! آن هم به دست ۱۲ فروشنده. با این حال سیاست‌های آمازون و دیجی‌کالا با هم فرق می‎کند. به طور مثال قیمت باکس اصلی در آمازون تابعی است از محبوبیت و قیمت ارزان. اما دیجی‌کالا باکس قیمت اصلی را به ارزان‌ترین پیشنهاد قیمتی اختصاص می‌دهد، آن هم احتمالا تابع شرایط امروزی کشورمان و اولویت خرید ارزان.

جدا از غریب بودن و تازگی فضای مارکت‌پلیس برای کاربران ایرانی، همزمانی اجرایی شدن فضای مارکت‌پلیس دیجی‌کالا با نوسانات ارزی و تورم در بازار و همچنین تحمیل تحریم‌های سختگیرانه ایالات متحده علیه ایران، باعث شده که این تغییر و تفاوت بی‌شائبه نرخ‌های اعلامی فروشنده‌ها در این بستر به پای دیجی‌کالا نوشته شود. اما چرا دیجی‌کالا جلوی این گران‌فروشی‌ها نایستاد؟

 

دیجی‌کالا دفاع می‌کند

دیجی‌کالا اما روایت دیگری دارد. برای اطلاع از پاسخ این پرسش که چرا جلوی این گران‌فروشی‌ها گرفته نشد به سراغ شناسه توئیتری این شرکت رفتیم که راه ارتباطی مستقیم‌تری را هموار می‌کند. در بخش‌هایی از یکی از مجموعه توئیت‌های این صفحه نوشته شده است: «دیجی‌کالا… به منظور ایجاد فضای سالم رقابت در مارکت‌پلیس (Marketplace)، تا این لحظه با ۳۱۲ فروشنده‌ی متخلف (از مجموع ۱۵ هزار فروشنده‌ی مارکت‌پلیس) که کالای خود را در وب‌سایت دیجی‌کالا می‌فروشند، قطع همکاری کرد. این تخلف‌ها شامل گرانفروشی، کالاهای غیراصل، عدم تعهد به زمان ارسال و مواردی از این دست بوده‌اند.»

برای راستی‎‌آزمایی این ادعاها راهی بازار شناخته شده موبایل تهران شدم، از فروشگاه‌های مختلف درباره قیمت اجناس‌‌شان پرسیدم و برای اینکه پای قیاس با قیمت دیجی‌کالا وسط بیاید، هر بار شروع می‌کردم به مقایسه قیمت اعلامی ‌آنها با نرخ درج شده روی برخی محصولات موجود در بخش فروش موبایل دیجی‌کالا. در این گشت یک روزه با پدیده‌هایی مواجه شدم که اصلا انتظارش را نداشتم. به طور مثال، یکی از فروشگاه‌های عرضه گوشی‌های یک برند خاص، با یادآوری هزینه سرسام‌آور و نجومی روی سایت دیجی‌کالا (در روزهای ابتدایی عرضه آن) می‌خندد و می‌گوید: «اون کار چندتا از بروبچ خودمون بود! وقتی وارداتش مونوپله، خب معلومه هر فروشگاهی که بهش گوشی بدن بفروشه، خودش روی دیجی‌کالا قیمت بالاتر رو می‌زنه که فروشش توی مغازه خودش، برای مشتری به صرفه به نظر بیاد. تا قبل از اینکه دلار انقدر بکشه بالا، مشتری‌ها قیمت‌ همه چیز را با دیجی‌کالا چک می‌کردند و همین هم شد که خیلی‌ها نهایت استفاده را کردند و تا زمانی که جلوش گرفته بشه، سر خود توی فروشگاه‌شون داخل دیجی‌کالا، نرخ تعیین می‎کردند یا حتی سعی می‌کردند جنس دیگری را غالب مشتری کنند، اما جلوش بعدا گرفته شد و بعضیاشون هم با جریمه نقره داغ شدن»

برای دریافت پاسخ این سوال که آیا برخوردها با متخلفان در زنجیره تامین به اندازه کافی با قدرت بوده یا نه؟ رفتیم سراغ بخش قوانین و مقررات فروش در سایت دیجی‌کالا؛ در این بخش از سایت آمده «در صورت فروش کالای غیر اصل، فروشنده موظف به پرداخت جریمه‌ای معادل با ۱۰ برابر قیمت محصول فروش رفته ضربدر تعداد کل فروخته شده از آن محصول از ابتدا‏ خواهد بود.»

اما پس چگونه مشتریان باید از خرید از مارکت‌پلیس دیجی‌کالا اطمینان داشته باشند؟ توئیتر دیجی‌کالا به ضمانت هفت‌روزه تحویل کالای اصل دیجی‌کالا اشاره می‌کند و توصیه می‌کند کاربران به میزان «رضایت خرید» از هر فروشنده که به شکل درصد در کنار نام فروشنده در هنگام فروش محصول دیده می‌شود دقت کنند؛ درست مانند آمازون که این سنجه واقعی و ملموس از رفتار فروشنده‌ها در تحویل به موقع کالا، برای جلب اعتماد کاربران مهمترین عامل به حساب می‌آید.

 

در جست‌وجوی قیمت‌های تاییدشده

با تمام این‌ها، شاید هیچ کدام از این توضیحات توجیه‌کننده تفاوت فاحش نرخ برخی محصولات عرضه شده در مارکت‌پلیس دیجی‌کالا با بازار نباشد. اما بجز قیمت چاپی، واقعا چه قیمتی را می‌توان مرجع قرار داد؟ آن هم در شرایطی که بسیاری از اتحادیه‌ها از عرضه فهرست تاییدشده محدوده قیمت کالاها معذورند. از بازار لوازم دیجیتال راهی بازار لوازم خانگی شدیم؛ اینجا پیچیدگی‌ قیمت‌گذاری بیش از این‌هاست. پرس‌‌وجوی کلامی قیمت‌ها، نشان از عدم تفاوت قیمتی فاحش بین دیجی‌کالا و قیمت‌های «سه‌راه امین حضور» داشت. با این حال حضورم در یکی از این مغازه‌ها با مشاهده اتفاق عجیبی همراه شد. خریدار که متوجه شده بود خرید ۲۰ میلیونی‌اش قرار است ۱۲ میلیون تومان فاکتور شود و ۸ میلیون دوم را باید با کارت خوان دیگری بپردازد (احتمالا برای دور زدن مالیات و عدم ثبت به عنوان گرانفروشی)، با فروشنده بحث کرد و در نهایت قید خرید را زد؛ حال می‌شود تفاوت فاحش برخی نرخ‌های لوازم خانگی روی دیجی‌کالا و اعلامی رسمی را درک کرد. بدین ترتیب به نظر می‌رسد برخی بازارها مانند بازار لوازم خانگی ترجیح می‌دهد غیرشفاف کارکند تا شفاف و بدین ترتیب اجازه تنفس به بازار آنلاین جدیدی را برای کاهش قیمت‌های گزاف این لوازم ندهد. اتفاقی که در مواردی در شبکه‌های اجتماعی به ضرر و اسم دیجی‌کالا تمام شده و گویا این گره به این سادگی باز شدنی نیست.

 

بازگشت به گذشته؟ یا سفر به آینده؟

اما چرا دیجی‌کالا با توجه به این سطح از مشکلات مارکت‌پلیس به همان بستر خرده‌فروشی آنلاین که مورد اعتماد همه بود بازنمی‌گردد؟ در نشست خبری تیر ماه امسال، دیجی‌کالا اعلام کرد که از خرده‌فروشی آنلاین با ۱۰۰ هزار گونه کالا به بازاری آنلاین با بیش از ۷۰۰ هزار گونه بدل شده است. دیجی‌کالا در همان برنامه از تصمیم گرفته شده خود گفت که برای ایجاد فضای رقابتی حتی حاضر نیست قیمت خرده‌فروشی خود را (که سهمی بیش از ۲۰ درصد از این مارکت‌پلیس ندارد) به عنوان قیمت اصلی کالا قرار دهد و خرده‌فروشی خود دیجی‌کالا نیز باید در رقابت با این فضای فروش آزاد باشد.

با این حال آیا باز هم مشتریان به دیجی‌کالا اعتماد می‌کنند؟ در بیانیه اخیر دیجی‌کالا به «توسعه‌ ابزارهای نظارتی دیجی‌کالا برای کنترل قیمت‌ها» اشاره می‌شود که در آن از طراحی و بهره‌برداری از ابزارهای هوشمند برای تشخیص تغییرات قیمتی نامتعارف و افزایش ناگهانی و غیرمنطقی قیمت‌ها به دست فروشندگان جلوگیری می‌شود؛ این ابزار هوش مصنوعی، گویا توانایی و درک تمیز دادن قیمت کالاهای چاپی متفاوت و مشابه را دارد و از عدم تطبیق قیمت‌ها می‌کاهد. همچنین با محدود کردن و مهار تغییر یکباره قیمت کالا به دست فروشنده‌ها، به نظر می‌رسد تشکیلات دیجی‌کالا دست به ساخت ابزاری کنترلی زده که بعید است هیچ مشابهی در مارکت‌پلیس‌های آنلاین در جهان داشته باشد؛ دست‌کم جست‌وجوها این را می‌گویند. باید منتظر ماند و دید که آیا این هوش مصنوعی، دیجی‌کالا را از این شرها در امان نگه می‌دارد؟

  • نیما
  • ۰
  • ۰

شرکت علی‌بابا، غول تجارت الکترونیک چین هفته گذشته اعلام کرد که «جک ما»، بنیانگذار  و مدیر اجرایی این شرکت، ظرف یک سال آتی صندلی ریاست خود را ترک خواهد کرد. با توجه به برنامه‌های جانشینی که قبلا توسط این شرکت تنظیم شده بود، مدیر  عامل علی‌بابا «دنیل ژانگ»، در دهم سپتامبر سال ۲۰۱۹ جانشین «ما» در سمت رییس هیئت مدیره خواهد شد.

برای انتقال هرچه نظام یافته‌تر این جانشینی، ما در طول ۱۲ ماه آینده در سمت مدیر اجرایی باقی خواهد ماند. علی‌بابا پس از تایید این خبر  اعلام کرد: «آقای ما دوران کنونی خود را به عنوان عضو هیئت مدیره علی‌بابا تا زمان برگزاری مجمع عمومی سالیانه در سال ۲۰۲۰ سپری خواهد کرد.»

جک ما علی‌بابا را در سال ۱۹۹۹ تاسیس کرد و اکنون با سرمایه خالص بالغ بر ۳۰ میلیارد دلار  ثروتمندترین مرد چین به شمار می‌رود. او در سال ۲۰۱۳ به کار خود در جایگاه مدیرعاملی علی‌بابا پایان داد و مسئولیت‌ها را به «جاناتان لو» سپرد. دو سال بعد از لو، ژانگ مسئولیت‌ آن را برعهده گرفت.

 

این غول تجارت الکترونیکی عضو بازار بورس نیویورک کار خود را در بازار تجارت الکترونیک چین آغاز کرد و در حال حاضر  فعالیت‌های آن حتی در زمینه محاسبات ابری و پرداخت‌های دیجیتالی توسط شرکت تابعه «Ant Financial» گسترش یافته است و سهام آن به صورت عمومی عرضه شده است.

گزارش مالی سه ماهه اخیر  علی‌بابا، تا پایان ماه جون،  رشد ۶۱ درصدی درآمد این شرکت را تا ارزش ۸۰.۹ میلیارد یوآن چین یا حدود ۱۱.۸ میلیارد دلار  نشان می‌دهد. سهام علی‌بابا هفته گذشته در سقف  ۱۶۲.۳۷ دلار بسته شد. این رقم پایین‌تر از بالاترین رکورد این شرکت در ماه جون با رقم ۲۱۰ دلار  بود.

جک ما در  نامه‌ای خطاب به مشتریان و سهامداران خبر استعفای خود را از سمت مدیر اجرایی اعلام کرد و به توضیح تصمیمات خود پرداخت. با وجود کناره‌گیری ما از جایگاه مدیریتی او همچنان به عنوان شریک دائمی در هیئت شرکای علی‌بابا باقی خواهد ماند. این هیات از ۳۶ عضو تشکیل شده است که مطابق با مقررات شرکت اکثر اعضای هیئت مدیره را  تعیین می‌کنند.

 

در ادامه می‌توانید متن کامل نامه جک ما را مطالعه کنید:

امروز، در حالی که ما نوزدهمین سالگرد علی‌بابا را می‌گذرانیم، هیجان‌زده هستم تا اخباری را با شما در میان بگذارم: با تصویب هیئت مدیره، طی مدت یک سال، از  تاریخ ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۹ که هم‌زمان با بیستمین سالگرد علی‌بابا خواهد بود، مدیر عامل گروه، دنیل ژانگ، جانشین من به عنوان رئیس هیئت مدیره خواهد بود؛ در حالی که من همچنان به عنوان مدیر اجرایی در ۱۲ ماه آینده باقی خواهم ماند و برای اطمینان از انتقالی موفقیت‌آمیز با وی همکاری خواهم کرد. سپس تا زمان برگزاری نشست سالانه مجمع عمومی سهامداران در سال ۲۰۲۰ در هیئت مدیره علی‌بابا خواهم ماند.

من در طول ده سال گذشته، فکر و انرژی زیادی برای آمادگی برای انجام موفقیت‌آمیز  این طرح صرف کرده‌ام. خوشحالم که امروز این طرح را اعلام می‌کنم و از حمایت‌های خانواده علی‌بابا و هیئت مدیره شرکت متشکرم. همچنین می‌خوام از تمامی همکارانم در علی‌بابا و خانواده‌های آن‌ها تشکر کنم؛ زیرا اعتماد، حمایت و سرمایه‌گذاری‌های شما در این ۱۹ سال ما را برای این چنین روزی با اعتماد به نفس و مستحکم آماده کرد.

این گذار نشان می‌دهد که علی‌بابا از یک شرکت متکی به افراد به سطح بعدی حکمرانی خود و تبدیل شدن به یک سیستم برتر سازمانی و فرهنگی توسعه استعدادها گام نهاده است.

هیچ شرکتی قادر نیست که تنها بر بنیان‌گذاران خود تکیه کند.

هنگامی که علی‌بابا در سال ۱۹۹۹ تاسیس شد، هدف ما ساخت شرکتی بود که مایه افتخار چین و جهان باشد. شرکتی که بتواند برای رسیدن به ۱۰۲ سالگی از سه قرن عبور کند. همچنین همگی می‌دانستیم که هیچکس قادر به باقی ماندن در شرکت در طول ۱۰۲ سال نیست. یک علی‌بابای پایدار باید با تکیه بر حاکمیت چند صدایی، فلسفه فرهنگ محور، سازگاری و ثبات در توسعه استعداد ساخته شود. هیچ شرکتی قادر نیست که تنها بر بنیان‌گذاران خود تکیه کند. به دلیل محدودیت‌های فیزیکی در توانایی‌ها و انرژی، هیچ کس برای همیشه قادر به بر دوش کشیدن مسئولیت‌های ریاست و مدیریت عاملی نیست.

ما ۱۰ سال پیش این سوال را از خود پرسیدیم که چگونه علی‌بابا می‌تواند پس از رفتن جک ما از شرکت به رشدی پایدار دست یابد؟ اعتقاد ما بر این بود که تنها راه حل ممکن شرکت توسعه یک سیستم حکومتی براساس فرهنگ و مکانیسم‌های منحصربه‌فرد برای توسعه پایدار استعدادهاست. برای ۱۰ سال ما کار بر روی این موضوع را ادامه دادیم.

 

من به عنوان یک معلم آموزش دیده‌ام و به آنچه که دست یافته‌ام افتخار می‌کنم. معلمان همیشه می‌خواهند دانش‌آموزانشان را از خود فراتر ببرند، بنابراین مسئولیت من و شرکت، اجازه دادن به جوانان برای بر عهده گرفتن نقش رهبری بود. در نتیحه افراد بااستعداد ماموریت ما را برای ساده کردن تجارت در همه جا به ارث می‌برند. انجام این ماموریت به منظور کمک به کسب و کارهای کوچک، جوانان و زنان در سراسر جهان علاقه‌مندی شخصی من است. این نه تنها هدف ما از روز اول بود بلکه من خوشحالم که چنین فرصتی در اختیار داشته‌ام. به حقیقت پیوستن این رویای در پس این ماموریت، نیاز به مشارکت افرادی بیش از جک ما و تلاش مداوم نسل‌های آینده دارد.

بهترین چیز در مورد علی‌بابا این است که ما همه در یک ماموریت و چشم‌انداز مشترک باهم هستیم.

علی‌بابا شگفت‌آور است؛ نه به خاطر کسب و کار ما یا مقیاس یا دست‌آوردهای آن. بهترین چیز در مورد علی‌بابا این است که ما همه در یک ماموریت و چشم‌انداز مشترک باهم هستیم. نظام مشارکتی ما، فرهنگ منحصربه‌فرد و تیمی با استعداد، شالوده‌ای قوی برای میراث شرکت ما ساخته‌است. در واقع، از زمانی که من مسئولیت مدیر عاملی را در سال ۲۰۱۳ واگذار کردم به مدت پنج سال به نرمی و با پشتوانه این عناصر سازمانی حرکت کرده است.

سیستم مشارکتی که ما توسعه داده‌ایم، راه حلی خلاقانه برای حکومتداری خوب و پایدار است؛ زیرا چالش‌های متعددی را که شرکت با آنها مواجه است برطرف می‌کند: نوآوری مداوم، جانشینی رهبری، پاسخگویی و تداوم فرهنگی. ما در طول سال‌ها و با تکرار این مدل مدیریتی در زمینه برقرای تعادل بین سیستم و افراد به تجاربی دست یافتیم و آن‌ها را ارتقا دادیم. تکیه بر افراد یا دنبال کردن کورکورانه یک سیستم راه‌حل ساده‌ای است اما مشکل ما را حل نخواهد کرد. برای دستیابی به رشد پایدار درازمدت، شما نیاز به برقراری تعادل بین سیستم، مردم و فرهنگ دارید. من اطمینان کامل دارم که سیستم مشارکتی ما و تلاش‌ها برای حفظ فرهنگ، در طول زمان با عشق و حمایت مشتریان، کارکنان و سهامداران پیروز خواهد شد.

 

از زمان تاسیس علی‌بابا در سال ۱۹۹۹، ما این دیدگاه را داشتیم که آینده علی‌بابا نیاز به اتکا به استعدادهای خود دارد و این به ما کمک می‌کند تا برنامه‌های موفق مدیریتی خود را تکرار کنیم. پس از سال‌ها کار سخت، امروز علی‌بابا کیفیت و کمیتی در کلاس جهانی دارد. معلم درون من به شدت به تیم ما، رهبری ما و ماموریت منحصربه‌فرد فرهنگی ما افتخار می‌کند. همچنین افتخار می‌کنم که ما به پرورش استعدادهای استثنایی و حرفه‌ای همچون دنیل ژانگ در زمینه مدیریت و رهبری ادامه می‌دهیم.

دنیل ۱۱ سال همراه گروه علی‌بابا بوده است. از زمانی که مسئولیت مدیر عاملی را بر عهده گرفت، استعدادهای فوق‌العاده، حساسیت تجاری و رهبری متعهد خود را به نمایش گذاشت. تحت مدیریت وی، علی‌بابا ۱۳ دوره متوالی رشد پایدار را شاهد بوده است. ذهن تحلیلگر او منحصربه‌فرد است؛ وی چشم‌انداز گران‌بهای ما را عهده‌دار شده است. او مسئولیت را با اشتیاق می‌پذیرد و به دنبال نوآوری و آزمایش مدل‌های کسب‌وکار خلاقانه است. رسانه‌های خبری چین دنیل را به عنوان مدیر عامل شماره یک سال ۲۰۱۸ نامگذاری کرده‌اند و به واقع او شایسته این عنوان است. او و تیمش اعتماد و حمایت مشتریان، کارکنان و سهامداران را جلب کرده‌اند. شروع فرایند انتقال مشعل علی‌بابا به دنیل و تیم او، تصمیمی درست در زمانی درست بود؛ زیرا با تجربه‌ای که از کار کردن با آن‌ها دارم، می‌دانم که آماده هستند و من اعتماد کامل به نسل بعدی رهبرانمان دارم.

 

در مورد خودم، من هنوز رویاهایی برای دنبال کردن دارم. کسانی که من را می‌شناسند می‌دانند که من دوست ندارم بی‌کار بنشینم. قصد دارم نقش خود به عنوان بنیان‌گذار  مشارکتی را در علی‌بابا ادامه دهم. من همچنین می‌خواهم به آموزش بازگردم، چیزی که من را با موهبت‌هایش هیجان‌زده می‌کند؛ زیرا این چیزی است که من عاشق انجامش هستم. این جهان بزرگ است و من هنوز جوان هستم، بنابراین می‌خواهم چیزهای جدید را تجربه کنم؛ از کجا معلوم، شاید رویاهای جدید پیدا کنم؟!

تنها چیزی که می‌توانم قول بدهم این است: علی‌بابا هرگز وابسته به جک ما نبوده اما جک ما برای همیشه متعلق به علی‌بابا است.

 

منبع: Entrepreneur

  • نیما
  • ۰
  • ۰

شرکت آمازون در حوزه لوازم هوشمند خانه فعال است و تلاش‌های این شرکت در جهت گسترش این حوزه هم‌چنان ادامه دارد. در جدیدترین اقدام، آمازون شرکت Blink را خریداری کرده است. این استارتاپ تولیدکننده زنگ‌های در و دوربین‌های هوشمند است. این شرکت تولید این دوربین‌ها را از طریق جمع‌آوری منابع مالی در کمپین Kickstarter در سال ۲۰۱۴ آغاز کرد و محصول مورد نظر را در سال ۲۰۱۶ به بازار عرضه کرد.

جذابیت دوربین‌های شرکت Blink در این است که ظاهرا می‌شود از آن‌ها با یک جفت باتری به مدت دو سال استفاده کرد و برای بهره‌گیری از این دوربین نیازی به سیم‌کشی برق نیست. در عین حال قیمت این دوربین‌ها هم نسبتا ارزان است و بین ۹۹ تا ۱۲۹ دلار متغیر است.

 

احتمالا در سال‌های آینده شاهد گسترش هر چه بیشتر سرویس‌های هوشمند خانگی آمازون و ارتباط این سرویس‌ها با کسب و کار این شرکت خواهیم بود.

 

این شرکت پس از معرفی اولین دوربینش، یک دوربین جدید با قابلیت دید در شب و پس از آن هم یک زنگ‌ در هوشمند معرفی کرد که درونش یک دوربین تعبیه شده بود.

حال این شرکت در حال کار روی یک سیستم امنیتی هوشمند برای کل خانه است.

اما چرا آمازون این شرکت را خریداری کرده است؟ شرکت آمازون اخیرا سرویس تحویل جدیدی راه‌اندازی کرده که به پیک‌ها اجازه می‌دهد از طریق دوربین‌های امنیتی هوشمند متصل به اینترنت وقتی کاربران در خانه نیستند در را باز کنند و بسته را داخل خانه قرار دهند. آمازون در همین جهت اخیرا دوربین‌های هوشمندی تولید کرده و به نظر می‌رسد برای گسترش این بخش استارتاپ Blink را هم خریداری کرده است.

احتمالا در سال‌های آینده شاهد گسترش هر چه بیشتر سرویس‌های هوشمند خانگی آمازون و ارتباط این سرویس‌ها با کسب و کار این شرکت خواهیم بود.

‌‌

منبع: The Verge

  • نیما
  • ۰
  • ۰

غول تجارت الکترونیک چین، علی بابا ، یک سیستم هوش مصنوعی را معرفی کرده که در هر ثانیه می‌تواند ۲۰ هزار خط محتوای تبلیغاتی تولید کند. فروشندگان می‌تواند لینک محصول خود را در این بخش کپی کنند و با کلیک بر گزینه‌ی مربوطه، متن‌های مختلف تبلیغاتی به نمایش در می‌آید.

علی بابا اعلام کرده که این سیستم به‌هیچ عنوان جایگزین نویسنده‌ها نخواهد شد.

اگرچه این سیستم موفق شده آزمایش تورینگ را با موفقیت پشت سر بگذارد، اما علی بابا اعلام کرده که این سیستم به‌هیچ عنوان جایگزین نویسنده‌ها نخواهد شد. رییس بخش بازاریابی این شرکت در این مورد گفته: «تمام محتوایی که از جانب این سیستم تولید می‌شود، نتیجه‌ی بهره‌گیری از مدل‌های یادگیری عمیق و بررسی محتواهای تولید شده از جانب افراد است.» او در ادامه افزوده: «ماشین هیچوقت نمی‌تواند جایگزین خلاقیت انسان شود و چنین سیستمی عمدتا برای متن‌های ساده و تکراری مورد استفاده قرار می‌گیرد تا افراد وقت بیشتری برای نوشته‌های خلاقانه داشته باشند.»

در حال حاضر برند پوشاک Esprit و بسیاری از فروشندگان کوچک از این سیستم استفاده می‌کنند و بنا به گفته‌ی علی بابا، هم‌اکنون این سیستم بیش از ۱ میلیون بار در روز مورد استفاده قرار می‌گیرد. چنین شرکت‌هایی برای تولید نسخه‌های مختلف محتواهای یکسان که فقط از لحاظ جزئی با یکدیگر تفاوت دارند، از چنین سیستمی بهره می‌برند.

تبلیغات بخش مهمی از درآمد علی بابا را تشکیل می‌دهد و گفته می‌شود درآمد به دست آمده از این بخش در سال آینده به بیش از ۲۰ میلیارد دلار می‌رسد. بخشی از قدرت علی بابا در زمینه‌ی تبلیغات به ۶۰۰ میلیون کاربر ماهانه‌ی فعال این پلتفرم برمی‌گردد که عادات خرید آن‌ها داده‌های مهمی برای این شرکت محسوب می‌شود. جک ما، بنیان‌گذار علی بابا، مدتی پیش گفته بود که در مورد جهان مبتنی بر هوش مصنوعی نگرانی‌های زیادی دارد و ترجیح می‌دهد این فناوری به جای رقابت با انسان‌ها، به شریک آن‌ها بدل شود.

منبع: CNB

  • نیما
  • ۰
  • ۰

ظاهرا مشکل وجود کالاهای تقلبی در علی‌بابا، فروشگاه بزرگ آنلاین چین هنوز حل نشده است. به دلیل حل نشدن این مشکلات ایالات متحده آمریکا تصمیم گرفته وبسایت تائوبائو یکی از زیرمجموعه‌های علی‌بابا را هنوز در لیست سیاه نگه دارد.

در گزارش سالانه‌ای که دفتر نماینده تجاری ایالات متحده آمریکا منتشر کرده به این نکته اشاره شده است که تائوبائو موفق نشده در سال‌ گذشته نشان دهد حجم یا شیوع وجود اجناس تقلبی در سایتش کمتر شده است.

شرکت علی‌بابا در پاسخ به برنامه محافظت از برند خود اشاره کرده و گفته است در این مورد با مامورین اجرای قانون همکای داشته. طبق ادعای این شرکت همین همکاری و حذف کالاهای تقلبی از لیست‌ کالاهای فروشندگان باعث شده تقاضای حذف کالاهای تقلبی نسبت به سال گذشته در حدود ۲۵ درصد کاهش پیدا کند.

علی‌بابا به این موضوع هم اشاره کرده که حدود ۹۸ درصد از حذف کالاها که به صورت پیش‌دستانه توسط خود شرکت انجام شده بود زمانی اتفاق افتاده که هنوز تلاش برای یک‌بار خرید هم صورت نگرفته بوده است. در عین حال ۹۷ درصد از کالاهایی که برای آن‌ها در خواست حذف صادر شده بوده در ۲۴ ساعت آینده مورد رسیدگی قرار گرفته.

واردات اجناس قلابی و قاچاق تقریبا حدود نیم تریلیون دلار در سال ارزش مالی دارد و در حدود ۲.۵ درصد از واردات در جهان را تشکیل می‌دهد.

منبع: Engadget

  • نیما
  • ۰
  • ۰

1- هوش مصنوعی یکی از جدی‌ترین تحولات دنیای امروز ماست. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که تا سال 2030، هوش مصنوعی نقشی 15.7تریلیون‌دلاری در اقتصاد دنیا ایفا کند. براساس آمارهای سال 2016، هوش مصنوعی حجم بازاری بالغ بر 2.4‌ میلیارد دلار داشته است که پیش‌بینی می‌شود این عدد تا سال 2025 به بیش از 60‌ میلیارد دلار برسد! براساس گزارش وزارت کار آمریکا، 65 درصد بچه‌های مدرسه‌ای سال 2016، در حوزه‌های کاری وارد خواهند شد که هنوز این مشاغل ایجاد نشده‌اند (چراکه توسط هوش مصنوعی ایجاد خواهند شد)! براساس تحقیقی که شرکت معتبر مشاوره مدیریت مک‌کنزی از سه هزار مدیر ارشد انجام داده است، درحال‌حاضر تنها 20 درصد کسب‌وکارهای امروز از تکنولوژی‌های وابسته به هوش مصنوعی بهره می‌برند و اگر روزبه‌روز به این آمار اضافه شود، تحولات فوق‌العاده‌ای را شاهد خواهیم بود. 
2- ممکن است این سؤال طرح شود که چرا هوش مصنوعی می‌تواند آن‌قدر مؤثر باشد؟ شاید پاسخ مفهومی به این پرسش این باشد که کلیدی‌ترین برتری‌های هوش مصنوعی بر هوش انسان آن است که هوش مصنوعی قابل افزایش است (برای مثال تعداد ماژول‌های هوش مصنوعی به‌راحتی افزوده می‌شوند)، عمر محدودی مثل ما انسان‌ها و مغز ما ندارد (ما به‌صورت طبیعی می‌میریم، اما هوش مصنوعی نمی‌میرد) و همچنین قابلیت بهبود با سرعت بسیار بالا دارد (ما نمی‌توانیم یک زبان جدید را در چند روز یا حتی معمولا چند ماه یاد بگیریم درحالی‌که هوش مصنوعی می‌تواند یک زبان جدید را در چند ثانیه یاد بگیرد!). چنین مزیت‌های قابل‌توجهی می‌تواند به کمک ما انسان‌ها بیاید و خطاهای انسانی را به شدت کاهش دهد. و همین شده است که هوش مصنوعی افق‌های بسیار روشنی را در صنعت پزشکی ایجاد کرده است. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که هوش مصنوعی موجب کاهش هزینه‌های صنعت پزشکی به میزان 45‌ میلیارد دلار تا سال 2025 خواهد شد و بیشترین رشد هوش مصنوعی در این صنعت خواهد بود. حجم بازار هوش مصنوعی با کاربرد پزشکی در سال 2016 تنها 700‌ میلیون دلار بوده است که تخمین زده می‌شود این عدد در سال 2025 به 10‌ میلیارد دلار برسد! مشاهدات شرکت معتبر مشاوره اَکسِنچِر حاکی از آن است که 70 درصد مدیران شرکت‌های پزشکی در حال افزایش سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی هستند و همچنین استارتاپ‌های زیادی روی حوزه هوش مصنوعی و یادگیری ماشین متمرکز شده‌اند. 
3- حال ممکن است این سؤال پیش بیاید که مگر هوش مصنوعی در صنعت پزشکی چه تغییری می‌تواند ایجاد کند؟ دغدغه‌های پزشکی که هوش مصنوعی می‌تواند در آنها نقش بسزایی ایفا کند، پنج دسته است: 1- کاهش زمان و هزینه تولید داروهای جدید (این پروسه به‌طور معمول بین 10 تا 15 سال طول می‌کشد)، 2- راهنمایی بیماران برای درمان دقیق‌تر و مراقبت بیشتر از خود (چالش کمبود پرستار در سال‌های آتی جمعیت کره زمین! تخمین‌ها حاکی از آن است که در 10 سال آینده جمعیت سالمندان بیش از 50 درصد افزایش می‌یابد و همچنین نیاز به کمک و رسیدگی به سالمندان نزدیک به 40 درصد رشد خواهد داشت!)، 3- دقت بالاتر تشخیص بیماری‌ها و مشکلات سلامت (به‌واسطه تحلیل اطلاعات‌ میلیون‌ها بیمار در سراسر دنیا)، 4- تجهیزات پزشکی قوی‌تر و دقیق‌تر به همراه ربات‌ها (برای مثال انجام اعمال جراحی بسیار طولانی و بسیار دقیق) و 5- مدیریت بهینه اطلاعات بیماران (به‌واسطه سیستم‌های ذخیره‌سازی اطلاعات ساده‌تر، قوی‌تر و هوشمندتر)! اما از این پنج دسته، فرایند تولید داروی جدید و تشخیص بیماری، بیشترین سهم را در پنج سال اخیر داشته‌ و شرکت‌های متعدد جدیدی در این دو حوزه شروع به فعالیت کرده‌اند. شاید برایمان جالب باشد اگر بدانیم بسیاری از شرکت‌های نام‌آشنا و مطرح دنیا به حوزه هوش مصنوعی با کاربرد سلامت و پزشکی ورود کرده‌اند. شرکت‌هایی مثل گوگل، زیمنس، آمازون، اچ‌پی، اپل، سامسونگ،‌ ای‌بی‌ام، جنرال‌الکتریک، دِل، هیتاچی، اینتل، فیلیپس و بسیاری دیگر! 
4- اما این‌طور نیست که هوش مصنوعی تنها امیدواری و افق روشن ایجاد کرده باشد. برخی هم نگرانی‌ها و دغدغه‌هایی دارند که دلیلش رشد روزافزون هوش مصنوعی است. برای مثال یکی از نگرانی‌هایی که به‌واسطه پیشرفت هوش مصنوعی در صنعت پزشکی ایجاد شده است، نگرانی از بی‌کاری پزشکان است و همین شده است که یکی از شرکت‌های پیشرو در این صنعت برای اینکه این نگرانی را برطرف کند، می‌گوید ما تنها «یک جفت چشم اضافه» برای پزشکان فراهم می‌کنیم. تلاش می‌کنیم تا کارهای تکراری حذف شوند و پزشکان با قدرت، سرعت و دقت بیشتری بتوانند به بیماران رسیدگی کنند. نمی‌توان انکار کرد که بازار شغلی صنعت پزشکی، دچار تغییرات جدی خواهد شد. اینکه چقدر شغل را از میان بردارد و چقدر شغل جدید ایجاد کند، موازنه سختی برای تخمین است. نمی‌توان به‌راحتی گفت که در مجموع باعث ایجاد شغل‌های بیشتر می‌شود یا باعث بی‌کاری بیشتر! یکی دیگر از دغدغه‌ها و نگرانی‌ها مسائل قانون‌گذاری است. برای مثال اگر رباتی در عمل جراحی خطای بزرگی کند که منجر به فوت بیمار شود، مقصر کیست؟ ربات را که نمی‌شود مجازات کرد! می‌شود؟ همچنین برخی این نگرانی را مطرح می‌کنند که هوش مصنوعی و حوزه سلامت و پزشکی بحث محرمانگی اطلاعات بیماران را خدشه‌دار می‌کند. چراکه خیلی از بیماران شاید دوست نداشته باشند که اطلاعات پزشکی و سلامت‌شان در جاهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد که جلوگیری از چنین مقوله‌ای خیلی سخت به نظر می‌رسد. هر ساعت و هر دقیقه اطلاعات گوشی‌های هوشمند انسان‌های کره زمین مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند و لزوما کسی برای این کار از ما اجازه نمی‌گیرد! اما با همه این اوصاف، هوش مصنوعی چنان افق جذابی برای شرکت‌های پیشرو ایجاد کرده است که برای مثال شرکت آمازون آن را «عصر طلایی» خطاب می‌کند. «جِف بِزوس»، مدیرعامل شرکت آمازون می‌گوید هیچ جایی در دنیا وجود ندارد که با کمک یادگیری ماشین (و هوش مصنوعی) قابل بهبود نباشد!

  • نیما
  • ۰
  • ۰

We are committed to researching, testing, and recommending the best products. We may receive commissions from purchases made after visiting links within our content. Learn more about our review process.

The Internet has revolutionized modern shopping, but retail is still king. To be the best retail manager, you can possibly be, you will need to have wit and a sense of humor, both for dealing with unhappy customers and clients and for dealing with everyday on-the-job challenges. You will need to know basic design principles and fundamentals of psychology, including what motivates people and how to keep individuals loyal to you.

Sounds like a really complicated job, doesn’t it? Learning lots of new tips and getting expert advice from leaders in the industry will make the process easier. Competing with online retailers is possible by studying the different aspects of customer culture and their behaviors. These books all offer different angles to retail management so you can grow your business.

 

Best Psychology Book: Why We Buy: The Science of Shopping

Why do we buy the things that we buy? Our consumer culture is always changing. If you want to be the best retail manager around, this is a critically important thing to understand. Through decades of data analysis, Paco Underhill’s critically-acclaimed book shows you an inside look at the shopping behaviors of customers in malls, department stores, and even grocery stores across the world.

From the way that displays are organized, you can control a ton about the way consumers will interact with your merchandise — and you will learn how to take advantage of that fact in this book. You will also learn the common turn-offs and turn-ons that can convert casual “just browsers” into loyal customers who keep coming back again and again.

Paco Underhill has worked with Microsoft, McDonald's, Adidas and more. His knowledge of customer behaviors is invaluable. He provides multiple examples of ways to increase your store's sales, making this worth the read if you own a retail business.

 

Best for Understanding Motivation: 'Drive' by Daniel H. Pink

To be a successful retail manager, you have to motivate clients and customers to purchase items and return again and again — but that is much more easily said than done. In order to attract and retain clients, you will need to understand what motivates them in the first place. Rather than simply the price of an item, there are so many factors that drive whether or not an individual decides to buy an item — and, drawing on four decades of research on human motivation, Daniel H. Pink helps you tap into these factors. The feeling of self-determination is essential to us all, and that impacts purchasing choices as well.

 

Best Customer Service: The Nordstrom Way to Customer Experience Excellence

While we're sure you have a pleasant personality, when most people ask to speak to a manager, they are hoping for results, not a great conversation. But if you can interact with customers before it gets the point where you are trying to de-escalate a situation, you will be well on your way to becoming the best retail manager they ever meet. One company that has figured out this approach to great end is Nordstrom, and this book helps us all understand why.

Nordstrom places the highest value on delivering excellent customer service, and that’s something retail managers in any industry can learn from. But that is not the only thing Nordstrom gets right: They have also figured out how to treat their employees in an excellent manner, something every retail manager should learn how to do. Filled with interviews with top Nordstrom veterans, you will enjoy and learn a lot from this excellent case study.

Best Textbook: Silent Selling

This book is expensive — but similar to a good silk blouse, it is worth it. When you are not standing over a customer or answering their questions, the visual designs you create as a retail manager will have to speak for themselves — and they are doing so, whether you like it or not. Mastering the art of visual merchandising will help you become a more innovative thinker and attract new and returning clients without even trying.

Inside, you will see large and helpful color photographs that you can use to inform your own display making, as well as practice problems to help you master techniques, such as the displays of Bergdorf Goodman, Tory Burch, Dolce & Gabbana, and Printemps, among others. You will also master a “Look-Compare-Innovate” model that allows you to learn from others while improving your own work.

Best On Competitive Advantage: The Shopping Revolution

In the era of Amazon and Alibaba, you are not just competing with stores down the street, but stores across the globe. We are not only in an age of increasing competition but an era of shopping revolutions. In order to keep your customer’s attention as a retail manager, you will have to learn from those who have mastered the art. Thankfully, Wharton Business School professor Barbara E. Kahn provides you with plenty of examples.

Of course, the book examines Amazon’s rise, but also the growth of Sephora, Walmart, Warby Parker, and others who have carved a space for themselves out of an existing and competitive market — and have managed to surpass all expectations. If you want to develop a comprehensive strategy to attract clients, this book is for you.​

Best Amazon Case Study: The Amazon Way

While Amazon does not have brick and mortar stores (for now), ​there’s a lot retail managers can learn from the company. Written by an Amazon insider, his book breaks the astonishing rise of Amazon into fourteen simple-to-understand steps that you can actually use from day one. Leadership, rather than market domination, is the focus of this book — and that is definitely something managers can apply to help their company soar.

Amazon insists on hiring the best. They operate frugally, and the leaders know how to earn trust. These are just a few of the principles they stand by. The author of this book launched Amazon’s wildly successful third-party seller program and knew how to build a retail environment better than most. This book is excellent if you are curious about how Amazon works, if you are in competition with Amazon, or are applying for a job with Amazon.

Best Storyline: My Father's Business

Amazon may be today’s industry giant, but there is so much to learn from the small-town success stories of old. While you might not equate Dollar General with retail management excellence, Longtime CEO Cal Turner Jr. would beg to differ. The company has, for over 100 years, grown from a small family owned and operated business into a Fortune 300 company — and, as the author will argue, all because of the leadership’s small-town values spanning three generations.

Throughout the years, tough decisions had to be made. They reduced advertising to keep their prices down. They turned down the opportunity to sell cigarettes and beer because they were not in the customer's best interest. They had their customer's best interest at heart every step of the way. Turner tells an interesting story, and you will learn a lot about leadership and retail management — as well as Dollar General family lore — by reading it.

Best Overview: Just About Everything a Retail Manager Needs to Know

This often-updated book is a classic for a reason and is true to its title. John Stanley served as an international retail consultant for decades, and you are sure to learn a ton from this information-packed book. If you are short on time and ever need to review, it’s super skimmable, too. Quickly look up the topic you need help with to gain the clarity you need. It is written in an approachable how-to style that busy managers everywhere will appreciate. You will learn how to keep customers, sell to all ages and demographics, train your team, create great signage and display, manage your store, and even how to use color to your best advantage. 

 

 

  • نیما
  • ۰
  • ۰

We are committed to researching, testing, and recommending the best products. We may receive commissions from purchases made after visiting links within our content. Learn more about our review process.

Building an e-commerce store is relatively easy, but making money from it is hard. It takes commitment, dedication, and perseverance to create a successful site. Learning from people who have been through the process before can speed up the process infinitely.

You have a lot to learn. How do you find and connect with customers? How do you stay relevant and rise to the top of search results? How you define your mission and move forward as a business? These books will teach you these things and more. Read on to find the best e-commerce books to buy today.

 

Best for Learning Customer Service: The Best Service is No Service

 

 

 

 

We are often inspired by tales of incredible customer service — places that go above and beyond the call of duty to please their customers no matter what it takes. But is that the best approach? In this counterintuitive and phenomenal book, Bill Price and David Jaffe make the case that you should avoid having to have customer service at all — because customer service is only required when you make a mistake. Instead of focusing on how to improve the way customer service reps interact with customers, they argue that companies should treat the need for them at all as a teaching moment to figure out how to keep such mistakes from happening again. They outline seven principles that everyone can use to put this into practice immediately.

 

Best for Launch: An Internet Millionaire's Secret Formula

 

 

 

 

Are you ready to start an e-commerce business today? Whether or not you’d like to, you’re probably not genuinely prepared to do so without some serious prep work. Thankfully, this book by Jeff Walker, a veteran of the e-commerce industry, provides an easy-to-follow roadmap that will help you get there in no time at all — even (and maybe especially) if you’re working out of a small basement with a bootstrap budget. By using examples big and small, Walker breaks down what makes or breaks a product launch and the tools you need to build a brand successfully. You’ll learn how to position your e-commerce business appropriately, carve out your niche, no matter what your budget is — and how to manage your time and budget effectively to have the most significant impact.

 

Best for Learning Different Social Media Platforms: Crushing It!

 

 

 

 

You might think that online, you don’t need to have as much of a personal brand to sell a retail product as much as you might if you ran a physical store and needed to charm the locals. However, this assumption is wrong — and Gary Vaynerchuk is here to explain exactly why. In his characteristic style that is both practical and inspirational, he paints a vivid picture of the rise of the personal brand, including dissecting the rise and fall of every social media platform, recounting stories of some of the first entrepreneurs, as well as those who have followed his principles with great success. You’ll learn how to leverage your social media channels and gain the motivation to do whatever it takes to grow personally and professionally. 

 

Best for any Skill Level: E-Business and E-Commerce Management

 

 

 

 

 

If you are looking for a textbook on running an e-commerce business, it’s hard to beat this one. Now in its 4th edition, this book covers the fundamentals of both the technical aspects and soft skills you will need to succeed. Written with both an international and domestic audience in mind, you will learn about how to manage a team, the importance of proper planning and other fundamental topics. Whether you are a student, an expert or considering launching a business, you will learn a lot from this.

 

Best Startup Guide: The Startup Owner's Manual

 

 

 

 

This book isn’t just for e-commerce professionals, but it’s an invaluable tool for anyone who is launching a business and doesn’t know where to begin. Though it’s over 600 pages long, don’t be intimidated: many of those are charts and helpful infographics, as well as easy-to-follow checklists. Over 100,000 individuals have become entrepreneurs thanks to the detailed and useful outline inside of this book. The advice is so reliable that even the National Science Foundation and several Ivy League universities rely on its methods. Rather than focusing just on building your product, this book emphasizes building a strategy that is customer-centric, avoiding common pitfalls, incorporating business-building strategy, moving clients through a well-developed funnel and scaling your business to drive profits for the short and long term.

 

Best for Building a Story/Brand: Clarify Your Message So Customers Will Listen

 

 

 

 

If you don’t have a clear message, your e-commerce store is bound to fail. Rather than focusing on things that just apply to businesses, this author focuses on the critical elements of building a compelling story in a way that helps you profoundly connect with your customers. You’ll learn how to avoid common conversational pitfalls and stay on-message no matter who you’re talking to, and learn how to build a competitive advantage with your words. But rather than just shouting a message, you’ll also learn how to genuinely connect with your customers in a way that also motivates them to become loyalists of your brand. You’ll never talk about your work, your life or yourself again after you read this book.

 

Best for SEO: SEO 2018

 

 

 

 

If you’re building an e-commerce site, you will never rise to the top unless your target audience can see you — and that requires climbing to the top of Google search results. It’s nearly impossible to do this without understanding the fundamentals of search engine optimization, and thankfully, this book helps you learn them. You’ll learn how to choose proper keywords, develop a strategy that helps you adapt to changes, get more customers and stay relevant. Google is continually changing, so it’s essential to have a book that takes into account the most recent changes, including the emphasis on building a mobile-optimized site and one that loads quickly. Thankfully, this book is updated every year, so you can rest assured that it’ll be relevant if you buy the most recent edition. 

 

Best for Making Money: Get Rich Click!

The last book on this list gets into the heart of what you want to do with your e-commerce store: make money. This book is a New York Times bestseller for a reason: It contains a comprehensive guide to all of the things you need to know to turn your beautiful Web page into a profitable company that can provide you with necessary income. Just because you haven’t gotten into the game yet doesn’t mean you are behind — you’re still going to have time to learn and grow, and this book will help you do so.  

 

 

  • نیما