خرده فروشی ، عمده فروشی ، لجستیک

آخرین نظرات

۱۰۳ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

یکشنبه ۳۰ مهر ۹۶، فروشگاه اینترنتی دیجی‌کالا میزبان جمعی از مدیران و سردبیران رسانه‌های در حوزه‌ی فناوری و کسب‌و‌کارهای نوین بود. میهمانان رسانه‌ای دیجی‌کالا توانستند همزمان با بازدید از بزرگترین مرکز پردازش سفارشات خاورمیانه، با بنیان‌گذاران، مدیران عامل و مدیران ارشد دیجی‌کالا دیدار کنند و سوالات خود را درباره‌ی بزرگترین کسب‌و‌کار اینترنتی ایران بپرسند.

این میهمانان ابتدا در دفتر مرکزی دیجی‌کالا واقع در میدان عطار جمع شدند و سپس به اتفاق یکدیگر به مرکز پردازش دانش واقع در غرب تهران رفتند. مرکز دانش که در شهرک دانش واقع شده است، بزرگترین مرکز پردازش کالا در خاورمیانه است.

این دیدار با خوشامدگویی سرپرست روابط عمومی دیجی‌کالا آغاز شد. بعد از آن آقایان حمید محمدی و سعید محمدی، بنیان‌گذاران و مدیران عامل دیجی‌کالا در مورد شکل‌گیری و نحوه‌ی کار دیجی‌کالا توضیح دادند.

اولین موضوع، داستان شکل‌گیری دیجی‌کالا و تاریخچه‌ی آن بود. حمید محمدی در جمع مدیران رسانه‌ها گفت: «دیجی‌کالا در ابتدا با هدف تبدیل شدن به مرجعی برای نقد و بررسی کالای دیجیتال و تسهیل و تسریع خرید آگاهانه راه اندازی شد.»

او اضافه کرد: «دیجی‌کالا سال ۸۵ کار خود را آغاز کرد و طی چند سال پیشرفت قابل توجهی داشت. به‌ طوری که با متوسط رشد ۱۰۰ درصدی سالیانه‌ی کسب‌وکار، حالا بیش از ۹۰ درصد از بازار خرده فروشی آنلاین را از آن خود کرده است. این پیشرفت دیجی‌کالا، ۲۵۰۰ فرصت شغلی مستقیم ایجاد کرده است.»

دستاوردهای دیجی‌کالا

در این جلسه، بخشی از پیشرفت‌ها و دستاوردهای دیجی‌کالا در طول ۱۱ سال فعالیت، برای میهمانان به نمایش گذاشته شد. سرفصل‌هایی که درباره‌ی آن‌ها صحبت شد شامل موارد زیر بودند:

  • دیجی‌کالا در سال ۱۳۸۵ کار خود را با گروه‌های کالایی دوربین، موبایل، لپ‌تاپ و کامپیوترهای جیبی آغاز کرد.
  • در سال ۱۳۹۱ نسخه جدید وب‌سایت دیجی‌کالا راه اندازی شد.
  • در سال ۱۳۹۳ گروه‌های کالایی غیر دیجیتال گسترش پیدا کردند و پرسنل دیجی‌کالا از ۷۴۰ نفر به ۱۳۰۰ نفر رسید.
  • در سال ۱۳۹۵ مرکز فروشندگان دیجی‌کالا، Open Box و دیجی استایل راه اندازی شد و دیجی‌کالا همکاری خود را با فروشگاه کتاب الکترونیک فیدیبو آغاز کرد.
  • در سال ۱۳۹۶ دیجی‌کالا به عنوان سومین سایت پربازدید کشور، بزرگ‌ترین نمایشگاه آنلاین کتاب را برگزار کرد. در همین سال دیجی‌کالا مرکز پردازش دانش و Content Factory را افتتاح کرد.

در ادامه، آقای حمید محمدی درباره‌ی نقش موثر دیجی‌کالا در کارآفرینی و مسئولیت‌های اجتماعی چنین گفت: «در این مسیر دیجی‌کالا هیچ‌گاه مسئولیت‌های اجتماعی خود را فراموش نکرده و تمام تلاشش را برای حمایت از تولیدکنندگان کالای باکیفیت ایرانی، کارآفرینی و توانمندسازی استعدادها، کمک به استارت‌آپ‌های نوپای اینترنتی و مشارکت در فعالیت‌های خیریه انجام داده است. در کنار این، دیجی‌کالا همواره مشتری محوری را اصل اساسی کارش قرار داده و با شفاف‌سازی و ایجاد دسترسی عادلانه، سعی کرده از حقوق مصرف‌کنندگان حمایت کند.»

حمید محمدی درباره‌ی آغاز فعالیت مرکز فروشندگان یا همان Market place گفت: «یکی از دستاوردهای مهم دیجی‌کالا در سال ۹۵، آغاز فعالیت واحد مرکز فروشندگان است. این واحد با هدف بالا بردن بهره‌وری در نظام توزیع و خرده فروشی و حمایت از کسب و کارهای کوچک و البته گسترش تنوع محصولی در جهت رضایت مشتریان شروع به کار کرد. در واقع دیجی‌کالا بستری برای عرضه‌ی محصولات توسط فروشندگان، تولیدکنندگان و واردکنندگان فراهم کرده تا طیف گسترده‌تری از مشتریان داشته باشند. چشم‌انداز مرکز فروشندگان دیجی‌کالا این است که در آینده‌ای نزدیک با ۱۰۰ هزار تولیدکننده و فروشنده همکاری کند.»

بازدید از واحدهای مختلف

پس از پایان این جلسه، تور بازدید از مرکز پردازش دیجی‌کالا برگزار شد. در این تور، میهمانان همراه با مدیران دیجی‌کالا از قسمت‌های مختلف مرکز پردازش، مثل انبار، Content Factory و واحد ارتباط با مشتریان دیدن کردند. در هر قسمت، مدیر ارشد واحد مربوطه توضیحات لازم را در مورد نحوه‌ی کار آن ارائه و به سوالات پاسخ می‌داد.

تور بازدید، از محل ورود کالا به انبار و بعد از آن قسمت Pick up آغاز شد. در بخش انبار آقای کاوه احسانی، مدیر ارشد واحد پردازش، به ارائه‌ی توضیحات در مورد کار این واحد پرداخت. او گفت: «یکی از دستاوردهای اخیر دیجی‌کالا افتتاح و انتقال انبار به مرکز پردازش دانش است. با تکمیل و توسعه‌ی این مرکز، توانایی پردازش سفارشات به پنج برابر افزایش یافته است. مرکز پردازش دانش با مساحتی در حدود ۵۰ هزار مترمربع و ظرفیت ۴ میلیون آیتم، بزرگ‌ترین مرکز پردازش کالا در خاورمیانه و شمال آفریقاست.»

بعد از آن، میهمانان رسانه‌ای دیجی‌کالا، به همراهی آقای نیما رسول زاده مدیر ارشد واحد محتوا، از Content Factory بازدید کردند. آقای رسول‌زاده به هنگام معرفی واحد محتوا گفت: «تا کنون در این واحد بیش از ۱۰۰ هزار شرح کالا و بیش از ۱۴ هزار نقد و بررسی برای کالاهای مختلف تولید شده است. در کنار گروه تولید کاتالوگ، یک تیم به صورت تخصصی بر اخبار دنیای علم، تکنولوژی و سرگرمی کار می‌کنند. به همت این تیم، تاکنون ۱۷ هزار مطلب در رسانه آنلاین دیجی کالامگ منتشر شده است.»

این تور با بازدید از واحد لجستیک و ارسال ادامه یافت. مدیران این واحدها توضیح دادند که این بخش از دیجی‌کالا، ۲۴ ساعت شبانه روز در هفت روز هفته مشغول پردازش سفارشات مشتریان است. جالب است بدانید دورترین سفارشی که دیجی‌کالا ارسال کرده به روستای تیس در بندر جاسک بوده است.»

آخرین بخش تور، بازدید از واحد ارتباط با مشتریان بود. در این قسمت آقای فتاحی، مدیر ارشد واحد ارتباط با مشتریان در مورد نحوه‌ی کار و دغدغه‌های آن توضیح داد و گفت: «دیجی‌کالا از هیچ تلاشی برای رضایت بیشتر مشتریان فروگذار نمی‌کند. جا دارد اشاره کنیم از سال ۹۵ تا کنون به بیش از ۳ میلیون تماس تلفنی پاسخ داده و زمان انتظار تماس برای ۸۰ درصد کاربران کمتر از ۲۰ ثانیه است.»

در انتهای این بازدید، آقای سعید محمدی در تبیین برنامه‌های آتی دیجی‌کالا، توسعه مدل تجاری Market Place، حمایت از کسب‌و‌کارهای کوچک‌تر و گسترش فعالیت در منطقه را محوری دانست و گفت: «دیجی‌کالا به زودی سرویس پرایم برای مشتریان ویژه و سرویس ارسال فوق سریع در تهران را راه اندازی می‌کند و به زودی دیجی‌کالا به نسل جدید پلتفرم مهاجرت می‌کند.»

دیدار مدیران و سردبیران رسانه‌های حوزه‌ی فناوری و کسب و کار از دیجی‌کالا، با یک پذیرایی دوستانه به پایان رسید.

  • نیما
  • ۰
  • ۰

پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۹۶ دیجی‌کالا بزرگ‌ترین گردهمایی فروشندگان اینترنتی کشور را با حضور نمایندگان بیش از ۶۰۰ شرکت، تولیدکننده و فروشنده‌ی کشور، در سالن کنفرانس هتل همای تهران برگزار کرد.

مرکز فروشندگان دیجی‌کالا فعالیت خود را از سال گذشته با هدف بالا بردن بهره‌وری در نظام توزیع و خرده فروشی و حمایت از کسب و کارهای کوچک و البته گسترش تنوع محصولی در جهت رضایت مشتریان شروع به کار کرد. در واقع دیجی‌کالا بستری برای عرضه‌ی محصولات توسط فروشندگان، تولیدکنندگان و واردکنندگان فراهم کرده تا طیف گسترده‌تری از مشتریان داشته باشند. در حال حاضر حدود ۴۰۰۰ فروشنده نام خود را برای عرضه‌ی محصولاتشان در فروشگاه اینترنتی دیجی‌کالا به ثبت رسانده‌اند.

دیجی‌کالا هدف از برگزاری این گردهمایی را معرفی فضای فروش آنلاین، آشنایی فروشندگان با ارزش‌های دیجی‌کالا و ارائه‌ی آموزش‌های لازم برای توسعه فروش عنوان کرد.

به فروشندگان دیجی‌کالا بپیوندید

  • نیما
  • ۰
  • ۰

صبح امروز یکشنبه ۲۶ آذرماه جمعی از خبرنگاران و اصحاب رسانه در نشست خبری دیجی‌کالا با عنوان «دیجی‌کالا و توسعه اقتصادی کشور» حضور یافتند و از مرکز پردازش این شرکت واقع در شهرک دانش بازدید کردند.

در این کنفرانس خبری که ساعاتی قبل از ظهر امروز آغاز شد مدیران عامل دیجی‌کالا سعید و حمید محمدی درباره وضعیت کنونی این شرکت، اهداف آن و مسیر توسعه‌اش صحبت کردند و در پایان جلسه به پرسش‌های خبرنگاران رسانه‌های مختلف پاسخ دادند.

پس از پایان یافتن کنفرانس خبری، اصحاب رسانه از مرکز پردازش دانش بازدید کردند و در بخش‌های مختلف این مرکز از جمله انبار، واحد محتوا، بخش خدمات پس از فروش و مرکز تماس دیجی‌کالا حضور یافتند.

در نشست خبری چه گذشت؟

یکی از بخش‌های مهم بازدید امروز رسانه‌ها از فروشگاه آنلاین دیجی‌کالا حضور در کنفرانس خبری این شرکت بود. سعید و حمید محمدی مدیران عامل دیجی‌کالا پیش از آغاز پرسش و پاسخ‌ها، درباره این شرکت توضیحاتی ارایه کردند.

این توضیحات با ارایه تاریخچه مختصری از تاسیس و روند پیشرفت دیجی‌کالا در کنار ماموریت و چشم‌انداز این شرکت آغاز شد. برادران محمدی به فرآیند توسعه این شرکت هم اشاره کردند و از فروشگاه آنلاین پوشاک دیجی‌استایل، فروشگاه فیدیبو (فعال در حوزه کتاب‌های الکترونیکی) و فروشگاه آنلاین دیجی‌کالا به عنوان بخشی از گروه بزرگ دیجی‌کالا نام بردند.

وضعیت کنونی دیجی‌کالا نیز در این کنفرانس خبری تشریح شد. براساس توضیحات ارایه شده دیجی‌کالا در حال حاضر بیش از ۲ میلیون بازدید روزانه دارد. سهم این شرکت از بازار خرده فروشی آنلاین بیش از ۹۰ درصد است و متوسط رشد سالیانه این کسب و کار هم بیش از ۱۰۰ درصد در سال بوده است.

دیجی‌کالا در حال حاضر بیش از ۲۵۰۰ فرصت شغلی مستقیم ایجاد کرده و پیش‌بینی می‌شود ظرف ۳ سال آینده این رقم به ۱۰ هزار شغل مستقیم برسد. در عین حال این فروشگاه آنلاین با بیش از ۳۰۰۰ فروشنده در پلتفرم Marketplace (مرکز فروشندگان) همکاری می‌کند.

بخشی از اطلاعات ارایه شده توسط برادران محمدی به نقش دیجی‌کالا برای ساخت یک جامعه بهتر و مسئولیت‌های اجتماعی این شرکت اختصاص یافت. بر این اساس عرضه بیش از ۵۰ هزار نوع کالای ایرانی، فروش بیش از ۱۰۰ هزار کالای صنایع دستی داخلی از سال ۹۵ تا کنون، حمایت از ۱۶۲ کارگاه صنایع دستی مختلف، معرفی سرویس‌ها جهت بهبود کیفیت زندگی معلولین از طریق کمپین توان‌تک، فراهم کردن لوازم تحصیل دانش‌آموزان در نقاط محروم مرزی در کمپین صفر مرزی، ارسال اقلام ضروری به مناطق زلزله‌زده کرمانشاه و فروش بیش از ۵۴۰ هزار کتاب از ابتدای سال ۹۴ تا کنون بخشی از اقداماتی بودند که دیجی‌کالا در راستای عمل به مسئولیت‌های اجتماعی‌اش انجام داده است.

بخشی از این کنفرانس خبری به ارایه توضیحاتی درباره  مدل مارکت‌پلیس و چشم‌انداز مرکز فروشندگان در دیجی‌کالا اختصاص یافت. طبق اطلاعات عرضه شده در این بخش دیجی‌کالا قصد دارد همکاری خود با فروشندگان مختلف را به رقمی بالغ بر ۱۰۰ هزار تولیدکننده و فروشنده برساند تا بازار ۲۰۰ میلیونی منطقه خاورمیانه را هدف قرار دهد.

برادران محمدی درباره مرکز پردازش دانش هم اطلاعاتی را در اختیار رسانه‌ها قرار دادند. مرکز پردازش دانش بزرگترین مرکز پردازش خاورمیانه و زیرساختی برای توسعه دیجی‌کالا است. این مرکز ۵۰ هزار متر مربع مساحت دارد و در کنار وجود نوار نقاله‌ای به طول ۲ کیلومتر ظرفیتی معادل با ۴ میلیون آیتم کالا و ۳۰۰ هزار سفارش در روز را دارا است.

مدیران عامل دیجی‌کالا بخشی از سخنان‌شان را هم به صحبت درباره فروش ویژه یلدای شگفت انگیز این شرکت اختصاص دادند. کمپینی که هر ساله از ۲۸ تا ۳۰ آذرماه برگزار می‌شود. این کمپین در سال ۹۳ پایه‌گذاری شده است و از نظر دیجی‎کالا تلاشی برای ترویج فرهنگ خرید اینترنتی محسوب می‌شود.
حمید و سعید محمدی در پایان با اشاره به برنامه‌های آتی توسعه استراتژیک مواردی چون گسترش فعالیت در منطقه خاورمیانه، گسترش زیرساخت‌های لجستیک، راه‌اندازی سرویس ارسال فوق‌سریع در تهران و ارایه سرویس prime به مشتریان ویژه را بخشی از برنامه‌های آینده این شرکت در جهت توسعه هر چه بیشتر عنوان کردند.

  • نیما
  • ۰
  • ۰

حمید و سعید محمدی، بنیان‌گذاران دیجی‌کالا با انتشار نامه‌ای در واکنش به شرایط حساس اقتصادی کشور، تصمیمات جدید خود به منظور ساخت آینده‌ای روشن در این شرکت را اعلام کرده‌اند.

برادران محمدی با انتشار نامه‌ای به پرسنل و کارکنان دیجی‌کالا، بصورت شفاف به تشریح چالش‌های کنونی و شرایطی که احتمالا در آینده این استارتاپ را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد، پرداخته‌اند. برادران محمدی در این نامه‌، با اشاره به مسیری که تیم دیجی‌کالا طی کرده تا جایگاه کنونی خود را به دست آورد، اشاره کرده و از توان این تیم برای پشت سر گذاشتن مشکلات همچون گذشته سخن به میان آورده‌اند.

در ادامه می‌توانید متن کامل نامه‌ی حمید و سعید محمدی را مطالعه کنید:

به نام خدا

 

سخنی با تیم‌ دیجی‌کالا

تصمیم‌های سخت برای ساختن آینده‌ای روشن

سلام

 

۱۲ سال قبل که قایق کوچکی را به آب‌های پرتلاطم کسب و کار ایران می‌سپردیم بزرگ‌ترین تمرکزمان بر مشتری بود و امروز که همگی با هم بر این کشتی سواریم همچنان محوری‌ترین ارزش‌‌مان مشتری است. در این سال‌ها طوفان‌ها و تندبادها را با اراده شما – هزاران نفر از بهترین‌های ایران در هر تخصص – و حمایت مردم عزیز ایران سپری کردیم. در کنار هم تصمیم‌های سختی گرفتیم تا بزرگترین و موفق‌ترین کسب و کار اینترنتی منطقه شکل بگیرد؛ الگویی موفق، سالم و امروزی که با اعتماد به نفس به یک برندِ ملی تبدیل شده است.

همه می‌دانیم امروز کشورمان در میانه‌ی تلاطم‌های اقتصادی قرار دارد که بر زندگی همه مردم، فضای کسب و کار کشور و از جمله همکاران ما تاثیر گذاشته است. دیجی‌‌کالا از این شرایط مستثنی نیست و لازم است همه ما در جریان این مشکلات قرار داشته باشیم و خود را برای عبور از این وضعیت و ساختن آینده‌ای روشن آماده کنیم.

برخی از مهم‌ترین این مشکلات از قرار زیر هستند:

۱- افزایش قیمت ارز و کاهش ارزش ریال باعث کاهش قدرت خرید مردم از جمله مشتریان دیجی‌کالا شده و فروش برخی گروه‌های کالایی را تحت تاثیر قرار داده است.

‍۲- زنجیره تامین کالا دچار مشکل شده است و فعالیت شرکت‌های تامین کننده کالا به دلایل مختلف کاهش یافته و  خرده‌فروشی را دشوار کرده است.

۳- بی ثباتی در برنامه‌ریزی  و تصمیم‌های اقتصادی شتاب‌زده باعث سردرگمی فعالان اقتصادی و بازار شده و در بعضی از گروه‌ها شاهد توقف واردات و عرضه محصول هستیم.

 

اما این برای نخستین بار نیست که دیجی‌کالا با چنین چالش‌هایی روبه رو شده است. با تجربه‌ای که از بحران‌های پیشین داشتیم و با رصد و تحلیل روندهای بازار در نیمه اول سال از هرگونه تصمیم و اقدام عجولانه خودداری کردیم.

به رغم همه مشکلات سعی کردیم به عهد خود با مشتریان وفادار بمانیم و بهترین خدمات را در همین شرایط نیز به حد توان‌مان به مردم کشور ارایه کنیم. تمامی موجودی‌مان را بدون هیچ وقفه‌ای با قیمت عادلانه به مشتریان عرضه کردیم و در مارکت پلیس نیز به کمک هزاران فروشنده فعال با حداکثر نظارت، همکاری و هدایت تلاش کردیم بهترین خدمات ممکن را ارایه کنیم.

امروز برای همه ما واضح شده که شرایط اقتصاد کشور به گونه‌ای است که باید با سفت کردن کمربندهایمان خود را برای گذر از زمستان آماده کنیم.

با درک عمیق از این شرایط و با مشورتِ مدیران ارشد شرکت می‌خواهیم شما را از تصمیم‌هایی سخت اما ضروری مطلع کنیم. این تصمیم‌ها که بر اساس ارزیابی شرایط اقتصادی نیمه اول امسال و برای عبور از شرایط سختِ پیش‌بینی شده،  اتخاذ شده شامل برخی اقدامات بسیار مهم از جمله تعدیل ۱۷۵ نفر از خانواده ۲٫۴۱۴ نفری دیجی‌کالاست. واقعیت این است که خداحافظی حتی یک نفر از خانواده دیجی‌کالا برای ما بسیار دشوار است. اما در این شرایط سخت برای محافظت از آینده خانواده چند هزار نفری دیجی‌کالا و برای حفظ آنچه تا به امروز ساخته شده نیازمند اتخاذ تصمیم‌های دشوار ولی آینده‌ساز هستیم.

طی چند ماه گذشته با شروع استراتژی  Build To Last که در واقع تدوین برنامه‌ای است برای ساختن شرکتی پایدار که در هر شرایطی دوام دارد، سعی کردیم با اخذ مشورت از صاحبنظران و متخصصان از زوایای مختلف برای مواجهه با شرایط پیش رو اقداماتی را تعریف کنیم. این اقدامات شامل موارد زیر است:

  • حفاظت و تقویت فرهنگ سازمانی و حرکت تیمی
  • افزایش بهره وری و بازبینی فرآیندهای کاری در همه حوزه‌ها
  • تاکید بیشتر بر رویکرد و فرهنگ صرفه جویی و کنترل هزینه‌ها
  • اولویت بندی مجدد در برنامه‌های توسعه
  • کنترل و کاهش هزینه های ثابت غیر ضروری

مطمئنیم با اتخاذ این تصمیم‌ها، سازمانی خواهیم داشت که نه تنها شرایط دشوار فعلی را با چابکی و انعطاف پشت سر می‌گذارد، بلکه قوی تر از پیش آینده‌ای روشن را خلق می‌کند.

ارزش‌های سازمانی دیجی‌کالا بر اصلی‌ترین سرمایه‌ این شرکت یعنی مشتری محوری بنا شده و تصمیمات جدید امروز تاثیری بر خدمات و سرویس‌های دیجی‌کالا نخواهد گذاشت و همچنان تعهد به مشتری‌مداری به عنوان اصل وجودی ما حفظ خواهد شد.

مارکت‌پلیس در شرایطی که کشور در بخش خرده فروشی با مشکل تامین کالا روبه روست، بهترین نسخه و مناسب‌ترین مدل رشد است. هزاران فروشنده و تولیدکننده ایرانی امروز از این بستر به خوبی بهره می‌گیرند و خوشبختانه این بخش طی ماه‌های اخیر با رشد چشمگیری روبه رو بوده و تلاش می‌کنیم به کمک هم تنوع کالا را در آن بالا ببریم و با لحاظ کردن تمامی اصولِ اساسی دیجی‌کالا از جمله کیفیت و قیمت مناسب آن‌ را تقویت کنیم. کار سختی که تمام وجودمان را برای بهتر کردن آن به کار خواهیم گرفت.

دیجی‌کالایی‌ها! اجازه بدهید برخی پیشرفت‌های بی نظیرسال‌های اخیر را با هم مرور کنیم:

این شرکت را از هیچ ساختیم و با تقویت روحیه کارآفرینی در کشورمان راه را برای استارت‌آپ‌های دیگر هموار کردیم، موفق به ایجاد چند هزار شغل مستقیم و نزدیک به ۱۰۰ هزار شغل غیر مستقیم شدیم، برای اولین بار در این حوزه از کسب و کار، از سرمایه گذاران داخلی و خارجی جذب سرمایه کردیم،‌ گروه های محصولی را  از کالای دیجیتال به سایر گروه‌ها گسترش دادیم،‌ بزرگترین مرکز پردازش سفارشات منطقه را در دیجی‌کالا شکل دادیم، دیجی استایل را در حوزه مد و پوشاک با موفقیت راه‌اندازی کردیم،‌ مدل کسب و کار مارکت پلیس را در زمان مناسب و به شکلی درست ایجاد کردیم،‌ سوپرنوا، نسل جدید پلتفرم نرم افزاری دیجی‌کالا را با موفقیت رونمایی کردیم،‌ فیدیبو را به خانواده محصولات دیجی کالا افزودیم تا فرهنگ کتابخوانی را  تشویق کنیم و در برنامه امسال، DigiPay، مرکز نوآوری و فروش مواد غذایی را  به زودی راه‌اندازی خواهیم کرد.

و در نهایت به نقطه فعلی رسیدیم.

در این مسیر توام با رشد سریع و بدون توقف لازم است تصمیمات سختی بگیریم تا همچنان با قدرت و کارآمدی مسیر سخت پیش رو را به بهترین شکل طی کنیم، برای اجرایی کردن این تصمیمات به تک تک شما تکیه می‌کنیم تا با هم آینده‌ روشنی را خلق کنیم.

تاکید می‌کنیم این یکی از سخت ترین تصمیم های ما در ۱۲ سال گذشته است که در شرایط کنونی اجتناب ناپذیر است.

افرادی که تحت تاثیر این تصمیم‌ها قرار می‌گیرند توسط مدیران واحدهای خود مطلع شده‌اند. برای همه آن‌ها بسته‌های حمایتی ویژه در نظر گرفته شده و امیدواریم با تغییر شرایط دوباره در یک تیم در کنار هم قرار بگیریم. قدردان و سپاسگذارِ همه اعضای این خانوده هستیم و همه شما بخشی از این خانواده باقی خواهید ماند.

به کسانی که در ادامه مسیر همراه ما خواهند بود این تعهد را می‌دهیم با اطمینان مسیر رشد و موفقیت را ادامه دهیم.

از  مدیران شرکت که در رسیدن به این تصمیم‌ها و اجرای آن همراه ما بودند از صمیم قلب تشکر می‌کنیم.

با امید و روحیه مثبت این اطمینان را داریم که با استراتژی جدید دیجی‌کالا و با سعی و تلاش دست جمعی، حتما به اهداف رشد و توسعه شرکت خواهیم رسید و دیجی کالا را قوی تر از همیشه برای خدمت به مشتریان و کشور عزیزمان به پیش خواهیم برد.

و هنوز راه بزرگی در پیش داریم، آینده‌ای روشن در مقابل ماست.

بنیانگذاران دیجی‌کالا

سعید محمدی – حمید محمدی

  • نیما
  • ۰
  • ۰

به میدان عطار تهران می‌رسم. جایی آرام در میان شلوغی‌های منطقه ونک. ساختمان دیجی‌کالا با پنجره‌های شیشه‌ای، از همیشه خلوت‌تر شده و علت، مهاجرت بخش‌ زیادی از کارمندان دیجی‌کالا به مقر جدیدی در خیابان گاندی است. طبقه آخر در ساختمانی که حالا دیجی‌کالایی‌ها آن را با لفظ «ساختمان قدیم» صدا می‌زنند، همان جایی است که با شناخته‌شده‌ترین دوقلوهای ایران قرار مصاحبه دارم.

سعید و حمید محمدی، دو برادری هستند که بزرگ‌ترین فروشگاه اینترنتی ایران و شاید بتوان گفت بزرگ‌ترین کسب‌وکار آنلاین کشور را اداره می‌کنند. همین توضیح کوتاه برای آماده‌سازی خودتان جهت مواجه شدن با دو شخصیت مغرور مخصوصاً در فضای تجاری شمال پایتخت ایران کافیست؛ اما برادران محمدی از چنین جنسی نیستند. وقتی وارد طبقه آخر می‌شوم نه خبری از یک یا دو اتاق پر از تجملات است و نه خبری از آدم‌های رنگارنگ. محمدی‌ها خیلی ساده پشت دو میز که به هم چسبیده‌اند در کنار هم و در گوشه‌ای از سالن کار می‌کنند؛ تقریباً در میان بقیه کارمندان دیجی‌کالا. تنها وجه تمایز‌شان با دیگر پرسنل همان طبقه این است که نمای بهتری نسبت به میدان عطار دارند. خودشان می‌گویند در همه ساختمان‌ها، «اُپن آفیس» را سرلوحه طراحی قرار داده‌اند و نمی‌توانند برخلاف بقیه، برای خودشان اتاق مجزا داشته باشند.

جایگاه فعلی محمدی‌ها در حوزه تجارت الکترونیکی ایران اتفاقی نیست. وقتی با آنها برای مدتی طولانی صحبت کنید متوجه تفاوت‌های شخصیتی آنها با دیگران‌ می‌شوید؛ کمی بیشتر از دیگران آرام، مطمئن و زیرک به نظر می‌رسند. در این میان البته حمید صمیمی‌تر و سعید کمی جدی‌تر است اما وقتی به سراغ موضوعات مختلف می‌روم، می‌بینم که هر کدام در حوزه کاری مرتبط به خودشان غرق در اطلاعات هستند.

 

حمید و سعید محمدی هر دو عنوان مدیرعامل دیجی‌کالا را یدک می‌کشند و CO-CEO هستند. وظایف را هم بین خودشان تقسیم کرده‌اند. بخش‌های مالی، منابع انسانی، خرده فروشی و عملیات بر عهده سعید است و قسمت‌های فناوری، توسعه محصول، بازاریابی و مارکت‌پلیس را حمید مدیریت می‌کند. یک تقسیم کار عادلانه و برادرانه. در گفتگویی که با آنها دارم هماهنگی‌شان در همه امور مشهود است. این هماهنگی تا حدی بالاست که حتی در میان پاسخ‌هایشان، جملات یکدیگر را هم تکمیل می‌کنند؛ رفتاری که به نظر می‌رسد تبدیل به یک عادت برایشان شده بدون اینکه حتی خودشان چندان متوجه‌اش باشند. تکمیل جملات یکدیگر در زمان صحبت از آینده و رویاهایشان شدت می‌گیرد.

وقتی از رویاهایشان صحبت می‌کنند چشم‌هایشان می‌درخشد؛ درخششی که گویی به شما می‌گوید دستاورد فعلی دیجی‌کالا در برابر چیزی که این دو برادر در ذهن دارند هنوز در حد نوک کوه یخ شناوری در دریاست. از طرفی هیجان‌شان هم در این ۱۲ سال تحلیل نرفته؛ حمید می‌گوید ۱۲ سال پیش و قبل از تاسیس دیجی‌کالا، هر روز صبح «به شوق ساختن تجربه‌ای عالی از خرید» از خواب بیدار می‌شدند. بعداً در میان گفتگو دوباره همین جمله را تکرار می‌کنند و می‌گویند هدف دیجی‌کالا هنوز هم ساختن یک تجربه عالی از خرید و تجارت الکترونیکی در ایران است.

دیجی‌کالا اگرچه با ۸۰۰ هزار کالایی که در فروشگاه و مارکت‌پلیس خود می‌فروشد امروز رسماً تبدیل به سنگین‌ترین وزنه تجارت الکترونیکی ایران شده اما با مشکلاتی هم دست‌وپنجه نرم می‌کند که تنها در کشورهای در حال توسعه دیده می‌شوند؛ از قوانین ناقص تجارت الکترونیکی و بازار خاکستری گرفته تا دغدغه‌ای در حد فقدان شرکت‌های مطرح لجستیکی در ایران و طبیعتاً چالش‌ رساندن سر وقت سفارش به دست مشتری؛ چالشی که دست‌کم آمازون، به عنوان معیاری برای سنجش دیجی‌کالا، کم‌وبیش از آن بی‌خبر است.

در چند ساعت گفتگو با سعید و حمید محمدی، در مورد موضوعات متفاوتی با آنها صحبت می‌کنم؛ داستانی که از ابتدای مسیر دیجی‌کالا آغاز می‌شود و به نقاط هیجان‌انگیزی در آینده می‌رسد. لابه‌لای این داستان ابهامات بسیاری هم روشن می‌شوند؛ از پروسه و چرایی خرید سهام روکولند گرفته تا تعدیل نیروهای دیجی‌کالا و روکولند؛ از سرمایه‌گذاری سرآوا در سال ۱۳۹۱ گرفته تا سرمایه‌گذاری خارجی و پر حرف‌وحدیث در سال ۱۳۹۴ که به شکل نامشخصی سر از گزارش عملکرد ۱۰۰ روزه دولت دوازدهم در میانه سال ۹۶ درآورد و حاشیه‌های بسیاری ایجاد کرد.

شروع: برد با محتوا

دیجی‌کالا بهمن امسال ۱۲ ساله می‌شود. شرکتی که ایده‌ آن از ابتدای سال ۱۳۸۵ در ذهن برادران محمدی شکل گرفت و در بهمن همان سال، از یک رویا تبدیل به واقعیت شد. در همان سال‌هایی که اینترنت در ایران کم‌کم به سمت فراگیر شدن می‌رفت، چند فروشگاه دیگر قبل از رنسانس دیجی‌کالا، کارشان را آغاز کرده بودند؛ فروشگاه‌هایی که خود دیجی‌کالا هم در ابتدا از خدمات آنها استفاده می‌کرد.

برگ برنده دیجی‌کالا اما تلاش برای تولید محتوایی غنی‌تر نسبت به فروشگاه‌هایی بود که در همان دوره، عملکرد به ظاهر موفقی داشتند. حمید محمدی می‌گوید: «احساس می‌کردیم کسب‌وکار بزرگ و مهمی -حتی برای جامعه- وجود دارد که قابلیت رشد بسیار بالایی دارد؛ اما در عین حال روش اجرا و بیزینس مدل‌هایی که فروشگاه‌های اینترنتی آن زمان استفاده می‌کردند، درست نبود. این استعداد را در خودمان می‌دیدم که می‌توانیم با باز-تعریف یک فروشگاه اینترنتی، کسب‌وکاری مبتنی بر تجارت الکترونیکی را در کشور بومی‌سازی کنیم.»

موسسان دیجی‌کالا سپس برای تاسیس یک فروشگاه موفق اینترنتی، تلاش کردند تا خود را در جایگاه مشتری و نیازهایش قرار دهند. او بی‌پرده می‌گوید رمز کار، در «Customer Centric» بودن و از زاویه دید مشتری به موضوع نگاه کردن بوده است:

«زمانی که داشتیم طراحی اولیه صفحه اصلی سایت یا صفحه محصول را انجام می‌دادیم یا حتی به این مسئله فکر می‌کردیم که سرویس تحویل کالا چطور و چند ساعته باشد، در تمام این جزءهای کسب‌وکار، دائم تلاش می‌کردیم خود را به جای مشتری قرار دهیم و بفهمیم صفحه محصول را باید چگونه طراحی کنیم؟ «من» به عنوان مشتری چه نیازی دارم؟ البته همه چیز در حد توان همان‌ زمان‌مان بود؛ نمی‌شود گفت کمال‌گرایانه به موضوع نگاه می‌کردیم.»

در کنار محتوایی که از همان ابتدا به آن توجه ویژه می‌شد و قرار دادن خود در جایگاه مشتری، رمز دیگر موفقیت، داشتن روحیه «آزمودن سریع» بوده است. به سرعت همه چیز را آزمایش می‌کردند، متوجه شکست می‌شدند و تصمیم به اصلاح می‌گرفتند. در واقع آنچه دیجی‌کالا مدیون آن است، آزمون و خطاهای روزهای اول مدیرانش در همه موارد است. می‌گویند تمام تلاش‌‌شان این بود که به «یادگیری» اهمیت ویژه‌ای دهند. اما وقتی از آنها می‌پرسم که آیا ترکیبی از همه این موارد رمز بومی‌سازی «آمازون» در ایران بوده، حمید پاسخی غیرمنتظره می‌دهد:

«۱۲ سال پیش آمازون اصلا در رادار ما نبود. نمی‌گویم اصلاً توجهی به آمازون نداشتیم، اما واقعیت این است که هدف‌مان این نبود که نسخه ایرانی آمازون باشیم. به این دلیل که اصلاً در این فضا نبودیم. ما آدم‌های جوانی بودیم که حواس‌مان به کار خودمان بود؛ در آن زمان تجارت الکترونیکی و اکوسیستم استارت‌آپی در کشور وجود نداشت. ما به هیچ عنوان روند‌های فعلی شروع یک استارت‌آپ را طی نکردیم؛ همه چیز از نقطه مشتری شروع می‌شد. حواس‌مان نبود که کار ما، شباهت‌های زیادی به آمازون دارد و می‌توانیم آن را به عنوان یک تجربه موفق این حوزه ببینیم و تحلیل کنیم.»

سعید با تایید گفته‌های برادرش، تاکید می‌کند که در آن زمان آدم‌هایی «لوکال» بوده‌اند و تجربه زندگی خارج از ایران را هم نداشته‌اند، از طرفی شرایط اینترنت هم در آن زمان، در کشور به شکل فعلی نبوده است: «چشم‌وگوش بسته بودن ما، مثل خیلی‌های دیگر، حداقل این حُسن را داشت که خیلی متوجه محدودیت‌های کسب‌وکاری در ایران نباشیم. تا سال‌ها نمی‌دانستیم که در جهان برای امور لجستیکی، شرکت‌های بسیار متخصصی حاضر هستند که فروشگاهی مثل آمازون از آنها استفاده می‌کند و خودش نیازی به داشتن این دغدغه ندارد. اگر می‌دانستیم شاید سرخورده می‌شدیم و می‌گفتیم بستر برای این‌کار آماده نیست. فرض ما در آن زمان این بود که اگر به چیزی نیاز داریم، باید آن را بسازیم.»

نداشتن نگاه به خارج مرزها و فرایند‌های امتحان شده، البته باعث شده تا در ادامه‌ی مسیر اشتباه‌هایی هم داشته باشند. خودشان هم عقیده ندارند که همه رویکرد‌هایشان در مقاطع زمانی مختلف درست بوده. یکی از مثال‌هایی که می‌زنند، عدم استفاده از فناوری‌های متن-باز است؛ در سال‌های اول، دیجی‌کالا اصرار بیش از اندازه‌ای داشته تا ابزارهای فنی مورد نیازش را در داخل مجموعه توسعه دهد.

با این حال چیزی که روز‌های اول باعث می‌شد با یادش از خواب بیدار شوند، ساختن تجربه‌ای نو از خرید اینترنتی بوده است؛ تجربه‌ای که در آن زمان و با شروع کودکانه تجارت الکترونیکی در ایران، نیازش به شدت احساس می‌شد. ترغیب افراد به استفاده از این تجربه اما نیاز به مهارت‌های دیگری داشته که برای رسیدن به آن، به سراغ جادوی محتوا رفته‌اند. حمید اینطور ماجرا را تعریف می‌کند:

«ما متوجه‌ شدیم که ترند به سمت محصولات دیجیتالی می‌رود که پیچیدگی‌هایی ذاتی دارند اما در نهایت برای مصرف‌کننده عادی ساخته شده‌اند. حتی امروز فلسفه وجودی «دیجیاتو» هم تا حد زیادی همین است که این مفاهیم را باز کند. جامعه‌ای وجود دارد که دوست دارد در مورد محصولات تخصصی بداند و مطالعه کند. در آن زمان دیجی‌کالا هم همین بود. پیش خود گفتیم مردم عادی که متخصص نیستند، در بازاری سرشار از انواع موبایل، لپ‌تاپ و دوربین دیجیتال رها شده‌اند و معمولاً هم در خود بازار نمی‌توانند جواب سوال‌هایشان را به سادگی پیدا کنند. دیجی‌کالا تبدیل شد به راه‌حلی برای این مشکل.»

سرآوا: سرمایه‌گذاری شجاعانه

دیجی‌کالا سال‌ها روی پای خودش ایستاد و با روند «بوت‌استرپ» هزینه‌هایش را تامین کرد. اما در نهایت، شش سال بعد از تاسیس‌اش به نقطه‌ای رسیده بود که باید تصمیمی کلیدی برای جذب سرمایه می‌گرفت. در سال ۱۳۹۱، دیجی‌کالا از یک شرکت سرمایه‌گذاری خصوصی ایرانی به نام «سرآوا پارس» سرمایه می‌گیرد و بخشی از سهام‌ خود را واگذار می‌کند.

 

حمید محمدی عقیده جالبی دارد مبنی بر اینکه «آخرین چیزی که سرمایه‌گذار با خودش می‌آورد، پول است.» بر اساس همین اظهار نظر که آن را قبلاً از او شنیده بودم، از او می‌پرسم اگر به گذشته برمی‌گشت باز هم این سرمایه‌گذاری را به این شکل و با همین شریک جلو می‌برد یا خیر. در پاسخ می‌گوید:

«آن زمان چیزی که باعث شد چنین تصمیمی بگیریم، سرمایه‌گذاری زیاد نبود. سرمایه‌گذاری یک دروازه جدید بود که باز می‌شد و می‌توانست به سرعت رشد ما شتاب بدهد. سرمایه‌گذاری از سوی کسانی بود که می‌شد از آنها یاد گرفت؛ مخصوصاً‌ در آن زمان. انگیزه اصلی ما این بود و اگر امروز هم به آن نقطه برگردیم، حتما دوباره همان تصمیم را تکرار می‌کنیم. البته هر شراکتی می‌تواند چالش و اختلاف نظراتی داشته باشد. شاید در بعضی از شروط، با توجه به علم و تجربه امروزمان، بهتر مذاکره می‌کردیم ولی بدون هیچ منافعی در سرآوا، باید بگویم که انصافاً سرآوا همکار خوبی بود؛ مخصوصاً در مقایسه با شرکت‌های سرمایه‌گذاری دیگری که پس از آن مثل قارچ زیاد شدند. سرآوا نگاه بلند مدت به کسب‌وکار دارد در حالی که بسیاری از شرکت‌های اینچنینی، این نوع نگاه را ندارند و به سرعت دنبال سود هستند.»

نکته مهم اولین سرمایه‌گذاری در دیجی‌کالا، شرایط اقتصادی و ارزی کشور در آن دوران بود که شباهت بسیاری به شرایط کنونی دارد؛ سال ۹۱، سال سه برابر شدن قیمت دلار بود: «آن زمان، دوره‌ی تسخیر سفارت انگلستان، اوج تحریم‌ها، قطع‌نامه‌های شورای امنیت، افزایش سه برابری نرخ ارز بود و دقیقاً ما در اوج تمام این اتفاقات تصمیم جذب سرمایه را می‌گرفتیم. آن زمان من نمی‌توانستم تصور کنم که کسی پول نقدش را در این بازی قرار دهد. اگرچه سرآوا از این تصمیم شجاعانه‌اش سود برد، اما به نظرم استحقاق‌اش را هم داشت و این نتیجه تصمیم شجاعانه‌اش است. امروز در شرایط مشابه هم می‌بینیم که همه، غلاف کرده‌اند.»

اگرچه جذب سرمایه‌گذاری اولیه باعث رفتن نام دیجی‌کالا روی بیلبوردهای شهری و شروع تبلیغات تلویزیونی شد، اما مدیران این فروشگاه عقیده دارند فرهنگ سازمانی که تا قبل از سرمایه‌گذاری سرآوا ساخته بودند، مستحکم مانده و اجازه نداده تا پول سرمایه‌گذار، آن را تغییر دهد. سعید این عقیده را زمانی مطرح می‌کند که از او در خصوص تزریق شدن یا نشدن فرهنگ کاری سرآوا در دیجی‌کالا می‌پرسم:

«در سال‌های اول ما با سرمایه خاصی شروع نکردیم. حدود ۲۰ میلیون تومان در آن زمان. تا چند سال هم سرمایه‌ای جذب نشد. این اتفاق به ما اجازه داد تا فرهنگ خودساختگی و صرفه‌جویی را در شرکت نهادینه کنیم و دیگر این مسئله بخشی از وجود ماست. امروز حتی اگر روی کوهی از سرمایه نشسته باشیم، دیگر نمی‌توانیم نوع دیگری رفتار کنیم. فرهنگ سخت‌کوشی اینجا نهادینه شده و صرفاً بحث پول و صرفه‌جویی نیست. در همان شش سال اول، دیجی‌کالا با تلاش بالا، میانگین رشد سالانه ۲۰۰ درصدی داشت. اگر سرمایه‌گذاری در یکی دو سال اول اتفاق می‌افتاد، شاید فرهنگ ما هم ساده تغییر می‌کرد اما بعد از گذشت ۶ سال، اینطور نبود.»

اتهام: ترجیح کمیت به کیفیت

روند رشد دیجی‌کالا به گونه‌ای بوده که وقتی به آمارهای سال‌های مختلفش نگاه می‌کنید چندان قابل مقایسه با هم نیستند. شاید واقعاً یکی از دلایل همین موضوع این است که وقتی به فضای این شرکت قدم می‌گذارید و با افراد مختلف گفتگو می‌کنید فرهنگ سخت‌کوشی و صرفه‌جویی در آن دیده می‌شود. شاید همین جدیت عامل اصلی رشد دیجی‌کالا بوده اما در کنار این رشد، بزرگ‌ترین فروشگاه اینترنتی ایران همیشه با یک انتقاد کلیدی رو‌به‌رو بوده است: آیا این رشد و بزرگ‌ شدن، کیفیت خدمات را فدای کمیت کرده است؟

سعید در پاسخ به همین مسئله می‌گوید زمانی که یک شرکت رشد می‌کند، در بسیاری از حوزه‌ها اگر استفاده‌ مناسبی از ابزارها و روش‌ها داشته باشد، کیفیت به شکل خودکار افزایش پیدا می‌کند:

«به عنوان مثال پلتفرم نرم‌افزاری دیجی‌کالا، ۸ سال پیش با نرخ مشخصی از خطا مواجه می‌شد. در حالی که امروز این خطاها هزار برابر کمتر است. این مشخصاً یک بهبود به حساب می‌آید و حاصل سرمایه‌گذاری در پلتفرم و زیرساخت تکنولوژی است. مثال دیگر، احتمال خطا در تحویل کالاست. ۸ سال پیش شاید یک دهم درصد احتمال داشت بسته‌ای که به دست مشتری می‌رسد چیزی نباشد که سفارش داده است. امروز این احتمال یک عدد اعشاری با صفرهای زیاد است. در واقع، بزرگ شدن معمولاً منجر به بهبود کیفیت می‌شود. اما معمولاً عادت در جامعه بر این است که کلی صحبت شود؛ کلی بگوییم که چیزی افت کرده یا بهبود پیدا کرده در حالی که اینطور نیست و اجزا متفاوت هستند.»

با این حال در بعضی از حوزه‌ها، بزرگ‌ شدن می‌تواند تولید چالش کند. لجستیک و تحویل کالا دقیقاً از همین جنس هستند. تحویل روزانه ۱۰۰ سفارش کار چندان پیچیده‌ای نیست و حتی اگر در بازه‌های زمانی خاص این رقم دو برابر شود، باز هم مدیریت کردن آن بدون ابزارهای دقیق و مدیریت عالی امکان‌پذیر است. اما در مورد دیجی‌کالایی صحبت می‌کنیم که روزانه هزاران سفارش را به دست مشتریانش می‌رساند و در بازه‌های زمانی خاص، حجم این سفارش‌ها دوبرابر می‌شود.

تصور کنید ۳۰ هزار سفارش روزانه در دوره‌ای خاص به ۶۰ هزار سفارش ارتقا پیدا کند. سعید می‌گوید در چنین حالتی راه‌کارهای ساده پاسخ‌گو نیستند و تنها راه نجات، زیرساخت‌هایی است که یک شرکت در سه سال گذشته مشغول توسعه آنها بوده است: «اینجا شما به عنوان یک مدیر، با درخواست از راننده برای دو ساعت بیشتر کار کردن، یا درخواست از نیروی اداری برای کمک کردن به نیروی عملیات، به هیچ‌جا نمی‌رسید. اینجا زیرساختی که شما از پیش توسعه داده‌اید می‌تواند مشکل را حل کند. در حوزه تحویل کالا و لجستیک، می‌توانم بگویم در مجموع دیجی‌کالا یا بهبود ایجاد کرده یا سعی کرده استاندارد‌های قبلی‌اش را حفظ کند.»

او درصد تحویل کالا در زمان مقرر شده را ۹۲ درصد -بر اساس ساعت و دقیقه- اعلام می‌کند؛ رقمی که از گذشته تاکنون ثابت باقی مانده است. اما خودش هم باور دارد که در گذشته، مشتری در سال یک سفارش داشت و آن را سر وقت دریافت می‌کرد، اما اکنون همان مشتری ماهانه یک سفارش دارد و اگر یکی از ۱۲ سفارش سالانه‌اش با تاخیر به دستش برسد، این یک خطای بزرگ برای دیجی‌کالاست.

تحویل ۸ درصد از سفارش‌ها با تاخیر، در روزهای اول کار دیجی‌کالا شاید به چند عدد سفارش می‌رسید اما امروز این ۸ درصد معادل چند هزار سفارش است. حمید می‌گوید چیزی که باعث پیچیدگی بیشتر شده، تعداد بالای کالا از فروشندگان مختلف در یک سبد خرید است چون ۵ سال پیش، کاربر از میان ۶ هزار کالا، محصول مورد نظرش را انتخاب می‌کرد اما امروز دیجی‌کالا ۸۰۰ هزار محصول را به فروش می‌رساند: «تصور کنید یک سفارش با ۱۲ قلم کالا ثبت شده است. حتی اگر یک کالا دچار نقص شود، یا تامین‌کننده یک کالا بدقولی کند، کل سفارش دچار تاخیر می‌شود و این مسئله باعث پیچیده‌تر شدن و البته افتادن بیشتر نورافکن روی مشکل می‌شود.»

وقتی از محمدی‌ها می‌پرسم که آیا انتقاداتی که به آنها در شبکه‌های اجتماعی می‌شود را می‌خوانند یا نه، سعید می‌گوید بازخوردها را دریافت می‌کنند: «اگرچه شنیدن انتقادات سخت است، اما نهایتاً باعث رشد و حرکت ما می‌شود. به هر حال معادله‌ای ۱۰ مجهولی در برابر ماست که باید آن را حل کنیم، در غیر این صورت نمی‌توانیم بقاء داشته باشیم.»

ماموریت: دفاع از ۹۰ درصد

دیجی‌کالا عنوان «بزرگ‌ترین فروشگاه اینترنتی ایران» را یدک می‌کشد اما خود دیجی‌کالا دقیقاً سهمش از بازار خرده فروشی کالا به شکل اینترنتی را چند درصد می‌داند؟ این سوال در کشوری مطرح است که تقریباً هیچ موسسه و نهاد مستقلی به ارائه آمارهای اینچنینی مشغول نیست و معمولاً باید به گفته‌های مدیران استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های تکنولوژیک اعتماد کرد.

از سوی دیگر بازار خرده فروشی آنلاین در ایران، در سال‌های اخیر تحول‌های مهمی داشته. امروز بسیاری از فروشگاه‌های فیزیکی یا حتی تولید‌کنندگان خانگی، محصولات‌شان را در کانال‌های تلگرامی و صفحات اینستاگرامی‌ هم به فروش می‌رسانند. سعید می‌گوید امروز ۱۵ الی ۱۶ هزار فروشگاه اینترنتی «نماد اعتماد الکترونیکی» دریافت کرده‌اند و در شرایطی که شفافیت در مباحث مالی وجود ندارد، امکان اندازه‌گیری سهم هم وجود ندارد. با این حال، آنها بزرگ‌ترین بازیگران این حوزه را پایش می‌کنند:

«مطالعات ما از بازار خرده فروشی آنلاین شامل ۲۰ بازیگر اصلی این حوزه است و سایر موارد هر کدام به صدم درصد می‌رسد که واقعاً قابل محاسبه نیست. سعی می‌کنیم با روش‌های مختلف، تعداد سفارشات، میانگین ارزش هر سفارش و چند مورد دیگر را محاسبه کنیم. گاهی اطلاعات رسمی وجود دارد و گاهی غیر رسمی. گاهی هم محاسبه با یک پایش، به شکل ساده قابل انجام است. در نهایت عددی که معمولاً به آن می‌رسیم، در سال‌های گذشته ثابت بوده. همچنان سهم بازار حدود ۹۰ درصدی دیجی‌کالا بر اساس مبلغ فروش حفظ شده و امروز بزرگ‌ترین ماموریت ما این است که بتوانیم از این سهم قابل توجه دفاع کنیم.»

اگرچه مدیرعامل دیجی‌کالا دفاع از این سهم ۹۰ درصدی را یکی از اولویت‌هایش بیان می‌کند اما مهم است بدانیم که سهم خرده فروشی آنلاین از کل بازار خرده فروشی در ایران حدود یک الی دو درصد است. حتی برخی کارشناسان عقیده دارند که این سهم به کمتر از یک درصد می‌رسد. در نتیجه گویا ماموریت مهم‌تر، افزایش همین سهم است. این سهم در سال ۲۰۱۷ در آمریکا ۹ درصد‌‌، در چین ۲۳.۸ درصد و در مقیاس جهانی ۱۰.۲ درصد بوده است.

سعید عقیده دارد که میانگین این عدد بین کشورهای توسعه یافته، بین ۷ الی ۱۵ درصد است اما کشورهای در حال توسعه مثل هند، برزیل، امارات، لهستان که می‌توان ایران را با آنها مقایسه کرد، سهمی بین ۲ الی ۵ درصدی دارند. همه این‌ها در حالیست که ضریب نفوذ اینترنت و میزان تحصیلات در ایران بالاست. سوال اینجا مطرح می‌شود که دیجی‌کالای ۱۲ ساله با سهم ۹۰ درصدی‌اش، برای افزایش سهم خرده فروشی آنلاین در ایران چه راه‌حلی دارد؟ حمید در پاسخ می‌گوید بزرگ‌ترین آفت رشد تجارت الکترونیکی در کشور، عدم شفافیت اقتصادی است:

«در کشوری که بازار خاکستری، قاچاق، ساختار پولی غیرشفاف، کارت‌های بازرگانی عجیب و مشکلات پایه‌ای اقتصادی وجود دارد، این موارد تبدیل به قاتل هر نوع کسب‌وکار شفافی از جمله در حوزه تجارت الکترونیکی می‌شود. این موضوع به قدری مهم است که اگر از من بپرسید بزرگترین چالش دیجی‌کالا و E-Commerce چیست، پاسخم «اقتصاد غیرشفاف» است. در واقع رقابت‌پذیری برای E-Commerceها از بین می‌رود.

هرچقدر هم با استفاده از تکنولوژی و نوآوری، بهره‌وری را افزایش دهیم و هزینه‌ کالا را برای مشتری پایین بیاوریم، از جاهای دیگر ۱۰ برابر زیان می‌کنیم. یک کسب‌وکار شفاف، نمی‌تواند رقابت کند چون شفاف است و همه چیزش مانیتور می‌شود. در این شرایط طبیعتاً امکان رقابت با رقبای غیرشفاف وجود ندارد. به عنوان مثال در دسته‌بندی موبایل، پس از اجرای طرح رجیستری شاهد افزایش قیمت بیست و چند درصدی در بازار بودیم. دلیلش صرفاً این بود که جلوی قاچاق گرفته شد. تصوری که قبلاً از بخش موبایل دیجی‌کالا وجود داشت این بود که ما گران می‌فروشیم و تازه کم‌کم این تصور در ذهن مخاطب تغییر کرده است.»

محمدی‌ها آمارهایی را از فروش ماهانه موبایل، پیش از اجرای طرح رجیستری به من می‌دهند که مایل به عمومی شدن آن نیستند اما همین آمار حکایت از آن داشت که تا پیش از اجرای طرح رجیستری، درصد قابل توجهی از موبایل‌هایی که به شکل قانونی وارد کشور شده بودند صرفاً در دیجی‌کالا به فروش می‌رسیدند.

این در حالیست که فروشندگان موبایل در سطح بازار، محصولات خود را با قیمت کمتری ارائه می‌دادند چون واردکنندگان هزینه و عوارض قانونی را برای آن پرداخت نکرده بودند. همین مسئله باعث تفاوت قیمت دیجی‌کالا با بازار بود:

«وقتی واردکننده دو کانال واردات غیر رسمی و رسمی برای بازار و دیجی‌کالا داشته باشد، امکان رقابت‌پذیری E-Commerce خیلی بالا نیست و نمی‌توانید انتظار داشته باشید که خرده فروشی اینترنتی در کشور ما به ۱۵ درصد برسد. در سال ۹۶ حاشیه درآمد (بدون احتساب هزینه‌های انبارداری، بسته‌بندی، ارسال، خدمات پس از فروش، تولید محتوا و مارکتینگ) دیجی‌کالا در دسته موبایل، ۱.۴ درصد بوده و البته به شدت هم متهم به گران‌فروشی بود. هر موبایل که به مشتری تحویل داده می‌شد، دیجی‌کالا مبلغ مشخصی زیان می‌کرد. با چنین وضعیتی، نمی‌شد با بازار خاکستری رقابت کرد. این موضوع هنوز هم بزرگ‌ترین چالش ماست، هرچند در دسته موبایل تا حدی حل شده است.»

یکه‌تازی: تهدید و فرصت هم‌زمان

اگرچه بازار ایران، دست کم در زمینه تجارت الکترونیکی بازار بسته‌ای نبوده و شرکت‌های خارجی به شکل غیرمستقیم در آن فعال شده‌اند اما در سال‌های اخیر هیچ فروشگاهی چه با پشتیبان داخلی و چه با پشتیبان خارجی موفق نشده حتی به دیجی‌کالا نزدیک شود. در سال‌های گذشته «علی اکسپرس» ارسال کالا به ایران را آغاز کرد و با شرکت ملی پست قرارداد بست. «راکت اینترنت» به عنوان بزرگ‌ترین بازیگر حوزه تجارت الکترونیکی در منطقه آفریقا و آسیا (به جز چین و هند) با بامیلو به ایران آمد. از طرفی تعداد شرکت‌هایی که نقش واسطه را بین کاربر ایرانی و آمازون را بازی می‌کردند نیز بیشتر شدند.

سعید می‌گوید سرمایه‌گذاران زیادی آمدند و دفتر باز کردند تا در ایران در حوزه تجارت الکترونیکی سرمایه‌گذاری بزرگ کنند اما زمانی که چالش‌های کسب‌وکار در بازار ایران را دیدند، حتی شروع هم نکردند.

در نتیجه امروز دیجی‌کالا تبدیل به فروشگاهی شده که نه رقیب خارجی دارد و نه رقیب داخلی. حدود ۹۰ درصد از سهم بازار خرده فروشی آنلاین در ایران را هم در اختیار گرفته است. ولی آیا همین یکه‌تازی، آن هم با چنین فاصله‌ای، برای یک کسب‌وکار آنلاین در کنار فرصت، تهدید نیست؟ در پاسخ می‌گویند که بیشتر این مسئله را تهدید می‌بینند اما در هر حال، رقبای کوچکی هم دارند که آنها را جدی می‌گیرند و همین باعث می‌شود تا حس رقابت در آنها زنده بماند. سعید می‌گوید:

«اینطور نیست که رقیب وجود نداشته باشد. درست است که رقیبی با اندازه‌های بزرگ نیست اما اگر به عنوان نمونه از بعضی کاربران دیجی‌کالا بپرسید می‌بینید که کاربر فروشگاه‌های دیگر هم هستند. خیلی‌ها قیمت‌ها را در سایت‌های مختلف بررسی می‌کنند. فشار رقابت روی دیجی‌کالا وجود دارد و اتفاقاً آزار هم می‌دهد. شاید هم به دلایل متنوع ما نتوانیم با قیمت یک فروشگاه کوچک رقابت کنیم. پس تاثیر و فشار از نوع سازنده‌اش و چیزی که باعث نشود انگیزه را از دست دهیم را حس می‌کنیم. این رقابت در بحث قیمت‌گذاری، خدمات ارزش افزوده، سرعت تحویل کالا، تنوع کالا و انتظارات مشتری به شدت وجود دارد.»

حمید عقیده دارد که دیجی‌کالا پنج سال پیش رقابت کمتری نسبت به امسال داشته و بهبود، صرفاً حاصل رقابت است: «چون آدم‌ها انگیزه‌شان را از دست نمی‌دهند. اینطور کیفیت کار و خدمات افزایش پیدا می‌کند چون تقاضا وجود دارد. یک مشتری که به خرید آنلاین عادت کرده، به خرید آفلاین و دردسرها و هزینه‌هایش برنمی‌گردد. پس همه‌چیز می‌تواند با باز کردن یک تب جدید در مرورگر تمام شود. این کمک می‌کند که ما همچنان هشیار باشیم و برنامه‌ریزی برای رقابت داشته باشیم.»

گروه دیجی‌کالا: ماجراجویی‌‌ آرام

دیجی‌کالا اگرچه یک هسته اصلی دارد اما اگر در چند سال اخیر آن را دنبال کرده باشید با شرکتی مواجه می‌شوید که به شکل آهسته اما پیوسته وارد حوزه‌های تازه‌ای شده است؛ حوزه‌هایی که گاهی ارتباط مستقیم با فروشگاه داشته‌اند و گاهی هم خیر. کمی بیشتر از دو سال پیش، «دیجی‌استایل» به عنوان فروشگاه لباس دیجی‌کالا معرفی و راه‌اندازی شد. سپس سرمایه‌گذاری در «فیدیبو» اتفاق افتاد و به تازگی هم «روکولند» به شکل کامل در دیجی‌کالا ادغام شده است.

دیجی‌کالا حتی بخشی از نقشه راه آینده‌اش را هم به تصویر کشیده و نام‌هایی مثل «دیجی‌کالا نکست»، «دیجی‌کلاب» و «دیجی‌پی» در مراسم‌های اخیر «هلدینگ دیجی‌کالا» شنیده می‌شود که برادران محمدی نهایتاً توضیحی یک‌خطی در مورد آنها می‌دهند.

هر کدام از این مثال‌ها، یک تصمیم مهم، استراتژیک و البته هزینه‌ساز هستند. سوال مهم اما اینجاست که چرا دیجی‌کالا احساس کرد باید چیزی بیشتر از یک فروشگاه باشد؟ حمید در پاسخ به این سوال می‌گوید:

«از یک طرف هسته اصلی را داریم و از طرف دیگر خدمات مکمل. معتقدیم تا همیشه، هسته اصلی کسب‌وکار دیجی‌کالا، «ارائه بهترین تجربه خرید اینترنتی کالا به مشتری» است. این تجربه می‌تواند توسط خود دیجی‌کالا به مشتری منتقل شود یا توسط فروشنده‌ دیگری در مارکت‌پلیس دیجی‌کالا. این رویای ماست. برای رسیدن و نزدیک شدن به این رویا، به ابزارهایی نیاز داریم. برای مثال حوزه پرداخت، یک جزء کلیدی از تجارت الکترونیکی است.

شما در آمازون One Click Payment را فعال می‌کنید و با فشردن کلید Add To Card همه چیز تمام است. دیگر نه روش پرداخت انتخاب می‌کنید، نه مجبورید به صفحه بانک بروید و پروسه دردناک وارد کردن شماره کارت، رمز دوم، CVV2، تاریخ انقضا و کپچا را طی کنید. در این پروسه‌ کافی است یکی از داده‌ها را اشتباه وارد کنید تا دوباره مجبور شوید از ابتدا آن را طی کنید. این مشخصاً تجربه خوبی از خرید نمی‌سازد. ورود به حوزه پرداخت [با دیجی‌پی] می‌تواند به دیجی‌کالا کمک کند تا یک قدم به One Click Payment نزدیک‌تر شود.»

سعید علت سرمایه‌گذاری در فیدیبو را مشاهده تغییر گرایش به سوی تهیه محتوای الکترونیکی ذکر می‌کند و می‌گوید به هیچ عنوان دیجی‌کالا در حوزه‌ای که در راستای کامل کردن هسته اصلی نباشد، وارد نمی‌شود: «اگر قرار است ما وارد حوزه‌ای شویم، یا باید مشکلی را از مشتری حل کند یا از کسب‌وکار ما. برای مثال ما هیچ‌وقت این را نمی‌بینیم که در حوزه بلیت هواپیما یا بیمه وارد شویم چون ارتباط مستقیمی با کسب‌وکار ما ندارد. شاید در آینده از جنس سرمایه‌گذاری وارد شویم، البته اگر روزی به این اندازه پول وجود داشت، اما آنقدر کار نکرده داریم که تمرکزمان روی حوزه‌های استراتژیک است.»

گنگ‌ترین موردی که دست کم یک سال از بیان نام آن سپری می‌شود، «دیجی‌کالا نکست» است؛ محصولی که به گفته حمید محمدی قرار است مرکزی برای فناوری باشد. او می‌گوید به زودی در کنفرانسی در مورد نکست اطلاعات بیشتری خواهد داد اما به نظر می‌رسد این بخش قرار است حاصل همکاری دیجی‌کالا با سایر فعالین حوزه فناوری مانند شتاب‌دهنده‌ها باشد:

«دیجی‌کالا نکست در حوزه‌هایی نو و آینده‌نگرانه، در ادامه مسیر دیجی‌کالا، به استارت‌آپ‌های کوچک‌تر کمک و سرمایه‌گذاری می‌کند. قرار است فضای کاری در اختیار آنها قرار دهد و خودش هم ایده‌پردازی کند. همه این اتفاقات قرار است به دور از عملیات سنگین روزمره دیجی‌کالا انجام شود. می‌خواهیم فارغ از دغدغه‌ها، دیجی‌کالا نکست به آینده‌ای هیجان‌انگیز فکر کند. برای مثال مسابقه پهپادهای دیجی‌کالا، یکی از پروژه‌هایی بود که در این حوزه انجام دادیم تا صرفاً این فضا را لمس کنیم و سپس با دیجی‌کالا نکست و مشارکت‌ دادن تیم‌ها، افراد و دانشگاه‌ها به سراغ آن برویم.»

در یک کلام، دیجی‌کالا نکست زادگاهی برای سرمایه‌گذاری و توسعه برنامه‌هایی جهت آینده دورتر دیجی‌کالا در حوزه تکنولوژی است. اینجا در واقع همان مکانی است که دیجی‌کالا به گفته مدیرانش قرار است بر لبه تکنولوژی حرکت کند. وقتی از آنها در مورد غیرمنتظره‌های آینده می‌پرسم، می‌گویند در حال کار روی پروژه‌ای جاه‌طلبانه در دیجی‌کالا نکست هستند اما حتی حاضر نمی‌شوند نوع این فناوری نیز عمومی شود.

روح‌الله رحمانی، معاون نوآوری دیجی‌کالا

در نگاه اول البته دیجی‌کالا نکست با نام یک «ژن خوب» گره خورده و حضور «روح‌الله رحمانی»، به عنوان یکی از نزدیکان به چهره‌‌ی سیاسی و شناخته‌شده‌ی اصولگرا، تا حدی نگاه‌‌ها را به خود جلب کرد، مخصوصاً که این خبر از سوی یک رسانه خارج از ایران منتشر شد. از برادران محمدی در مورد فرایند استخدام مدیران ارشد این سازمان می‌پرسم. حمید می‌گوید باید روشن‌فکری را در استخدام تمرین کرد و اساساً ژن خوب جایی مطرح است که امتیازی از جیب مردم به ناحق به فردی داده شود:

«دیجی‌کالا جیب مردم نیست. جیب سعید و حمید محمدی، سرآوا، IIIC و پرسنل آن است. نمی‌شود یک استارت‌آپ خصوصی را به جایی مانند یک وزارت‌خانه که با هزینه بیت‌المال اداره می‌شود تشبیه کرد. پس ژن خوب اینجا معنایی ندارد. اما می‌توانیم ژن خوب هم داشته باشیم. به این مفهوم که هر کس فارغ از اعتقادش، فارغ از فامیل‌هایش، فارغ از ملیتش، فارغ از رنگ پوستش، فارغ از نژادش، فارغ از جنسیتش، فارغ از مذهبش می‌تواند در اینجا کار کند. این را با قطعیت می‌گویم، تمام قد هم پای حرفم می‌ایستم.

همانطور که در فرم استخدامی از کسی نمی‌پرسیم چه قومیتی دارد، که کار بد و زننده‌ای است، از ایشان یا هیچ‌کس دیگر هم نمی‌پرسیم که دایی شما فلان شخص است یا خیر. این موضوع به ما ربطی ندارد. چیزی که به ما ربط دارد خود فرد است نه نسبت‌هایش با دیگران. همانطور که از یک دگراندیش دفاع می‌کنیم، از ایشان هم دفاع می‌کنیم. ایشان یک انسان با فرهنگ کاری دیجی‌کالا است. یعنی انسانی پرتلاش که از زاویه دید مشتری به مسائل نگاه می‌کند، می‌سازد و به نتیجه می‌رساند، برای بهتر شدن اشتیاق دارد. هر کس این فرهنگ را دارد دیجی‌کالا به او خوش‌آمد می‌گوید. اینجا استثنا هم وجود دارد، مانند اینکه فرد نباید مرتکب تخلف شده باشد یا نباید قانون را زیرپاگذاشته باشد.»

او می‌گوید دیجی‌کالا ترکیبی از انسان‌های رنگارنگ است و این یکی از نکات مثبت همین شرکت است چراکه انسان‌ها همدیگر را تکمیل می‌کنند: «نباید مانع‌های بی‌دلیل داشته باشیم. نباید مانع جذب کارشناس یا مدیری شویم که سنی بالاتر از ۴۰ سال دارد. چه اهمیتی دارد؟ چیزی که اهمیت دارد این است که فرهنگ کاری ما را داشته باشد.»

حمید سابقه تحصیلی و کاری روح‌الله رحمانی به عنوان معاون نوآوری دیجی‌کالا را تشریح و از آن دفاع می‌کند:

«آقای رحمانی فارغ‌التحصیل PhD رشته علوم کامپیوتری از دانشگاه واشینگتن در سن‌لوئیس است. چند سال تجربه کاری در آمازون دارد. آمازون به معنای بهترین مثال برای تجارت الکترونیکی در جهان است. او تجربه کار در مایکروسافت، چند سال تدریس، کار در ایرانسل و عضویت هیات علمی دانشگاه تهران را در کارنامه‌اش دارد. او فردی به شدت فعال است که مشتاقانه تجربه‌هایش را در اختیار دیگران قرار می‌دهد و به هیچ عنوان از نظر فنی، مهره کوچکی برای دیجی‌کالا نیست. واقعیت این است که او برای دیجی‌کالا ارزش‌آفرینی می‌کند و چیزی جز این برای ما اهمیتی ندارد.»

روکولند: فرزند خلف

روکولند جدیدترین حلقه در زنجیره هلدینگ دیجی‌کالا است. سعید می‌گوید که دیجی‌کالا چند سال پیش از حوزه محصولات دیجیتالی فراتر رفت و در نهایت هم به دنبال آن بود تا تمام نیازمندی‌های یک شهروند را تامین کند. این فروشگاه حتی به حوزه مواد تند مصرف (FMCG) هم وارد می‌شود اما در نهایت چیزی که باعث می‌شود نتواند به تجربه خودش اتکا کند، رسیدن به محصولات تازه (Fresh) بوده است:

«این کالاها دو ویژگی خاص دارند. باید با شرایط لجستیکی خاصی تحویل داده شوند. برای مثال محصولات خوراکی که باید سرد و سریع حمل شوند. از سوی دیگر خود مشتری برای دریافت این نوع کالا نیز عجله دارد. خریدار، ماده خوراکی را برای تهیه شام یا ناهارش می‌خواهد و باید ظرف چند ساعت آن را به وی رساند. این دو مورد، چیزهایی بودند که دیجی‌کالا با تخصصی که داشت، نمی‌توانست وارد آن شود.

دیدیم بهتر است به جای اینکه دوباره چرخ را اختراع کنیم و چرخ‌مان هم زیاد گرد نباشد، از چرخی که هست و تمایلی که در هر دو طرف وجود دارد استفاده کنیم. روکولند در این حوزه تخصص داشت، ما هم این تصمیم را گرفتیم تا در نهایت به هسته اصلی کسب‌وکار برسیم که تکمیل کردن حلقه مفقوده و آخر است.»

به عقیده او بسیاری از افراد و رسانه‌ها، برداشت‌هایی متفاوت از واقعیت در خصوص شروع همکاری این دو برند داشته‌اند. سعید می‌گوید دیجی‌کالا در این مسیر همه فعالین حوزه FMGC را تک‌به‌تک بررسی کرده و تنها گزینه قابل قبول، روکولند بوده است؛ آن هم به واسطه تجربه مناسبی که برای مشتری ساخته بود. پس از یافتن گزینه مورد نظر، مدیران دیجی‌کالا به راه‌حل‌های موجود برای آغاز این همکاری فکر کرده‌اند:

«چند ایده وجود داشت. می‌توانستیم روکولند را بخریم، سایتش را ببندیم و روی دیجی‌کالا ادامه دهیم. ایده دیگر این بود که بخشی از سهام روکولند را بخریم و در آن شریک شویم؛ ادامه راه هم با برند روکولند باشد. مورد اول رد شد چون اصلاً هدف ما کشتن رقابت و بستن رقیب نبود. در مورد گزینه دوم خیلی فکر کردیم. با توجه به تجربه‌های مثبت و منفی از دیجی‌استایل، به این نتیجه رسیدیم که درست نیست برای محصولات FMGC یک پلتفرم جداگانه داشته باشیم؛ دلیلش بحث‌های حقوقی، فنی و فشار به کاربر برای داشتن یک پروفایل مجزا بود. این مطالعات بین ۶ تا ۹ ماه زمان گرفت و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که ما به همکاری نیاز داریم که بتوانیم از تجربه‌اش در خود دیجی‌کالا استفاده کنیم.

با روکولند مذاکره کردیم و به توافق رسیدیم که بر اساس قراردادی، ۱۰۰ درصد سهام روکولند را خریداری می‌کنیم، اما نه به شکل پول در برابر سهم. در واقع هلدینگ دیجی‌کالا می‌شود سهام‌دار ۱۰۰ درصد روکولند. تیم، موسس‌ها، تجربه‌ها و هر چیزی که به عنوان IP (محصول کلیدی) در روکولند وجود داشت با کمک تیم‌های مختلف دیجی‌کالا، به دیجی‌کالا منتقل می‌شود. تیم محصول، تکنولوژی، محتوا، لجستیک، عملیات، مارکتینگ و… با هم مشارکت می‌کنند و Fresh by Digikala به عنوان یک ساب-برند دیجی‌کالا شکل می‌گیرد و مالکین، سهام‌داران و موسس‌های روکولند، به جای روکولندی که آینده زیاد بلندمدتی در انتظارش نبود، در Fresh by Digikala سهیم می‌شوند. در واقع به جای کشتن یک استارت‌آپ و روحیه کارآفرینی، می‌توان به این شکل موسس‌ها را به عنوان بخشی از داستان با خود همراه کرد.»

مدیران عامل دیجی‌کالا توضیح می‌دهند که قرارداد با روکولند بر اساس عملکرد است و هرچقدر برند Fresh by Digikala بزرگ‌تر شود، منفعت موسسان و سهام‌داران روکولند هم افزایش پیدا می‌کند. وقتی با آنها در این رابطه صحبت می‌کنید متوجه می‌شوید که مو لای درز اعتقادشان به گرفتن تصمیم درست در این رابطه نمی‌رود. بارها توضیح می‌دهند که چرا و چگونه تصمیم درستی گرفته‌اند و ماه‌ها از زوایای مختلف استراتژیک به راه‌حل درست ادغام فکر کرده‌اند؛ وقتی هم که با عینک استدلال‌های خودشان به این صورت مسئله نگاه می‌کنید، نمی‌توانید با آنها موافق نباشید: کارآفرینی را نکشته‌اند.

نکته مهمی که سعید به آن اشاره کرد این بود که آینده زیاد بلند مدتی در انتظار روکولند نبوده چون نوع این کسب‌وکار و ارزش اندک سبد‌ها، با هزینه‌ها یکسان نیست. حمید با تکمیل گفته‌های برادرش این مسئله را بیشتر باز می‌کند:

«کسب‌وکار FMGC، کسب‌وکار لجستیک است. آن هم نه لجستیکی که شما کالا را در جعبه بگذارید و ببرید در یک مدل به صرفه‌ی پستی، تحویل دهید. حمل خاص می‌خواهد. از طرفی ارزش کالا در مقایسه با هزینه‌های توزیع و فروش، بسیار پایین است. در یک کیلو میوه ۷ هزار تومانی، حدود ۱۵ هزار تومان هزینه توزیع و فروش دارید. FMGC به عنوان یک کسب‌وکار مستقل تقریباً در هیچ‌کجای دنیا نتوانسته بقای خود را ادامه دهد. توصیه ما هم به سایر بازیگران این حوزه این است: با هر فرمولی که حساب کنید، هیچ طرح تجاری پایداری برای سوپرمارکت‌های آنلاین مستقل دیده نمی‌شود. این روزها زیاد هم می‌بینیم که سوپرمارکت‌های آنلاین در حال شکل گیری به عنوان یک نقطه خالی در بازار هستند. اما از نظر ما این روند ادامه‌داری نیست. اما وقتی این کسب‌وکار می‌آید در کنار دیجی‌کالا، و با اهداف دیگری آمیخته می‌شود، ساده‌ترین صرفه‌جویی‌اش این است که هزینه جذب مشتری جدید ندارد. از طرف دیگر ما با این روند می‌توانیم مشتریان جدیدی که زیاد هم اهل تکنولوژی نیستند را جذب کنیم؛ اتفاقی که با خود دیجی‌کالا امکانش وجود نداشت.»

اگرچه مدیران دیجی‌کالا از تصمیم‌های خود مطمئن هستند و حساب‌ همه جا را هم کرده‌اند اما مدت کمی پس از برگزاری رویداد آغاز همکاری روکولند و دیجی‌کالا، حاشیه‌ها شروع و شنیده‌ شد که حدود ۱۰۰ نفر از پرسنل ۱۸۰ نفره روکولند به ادامه کار در دیجی‌کالا دعوت شده‌اند. سعید محمدی در همین رابطه می‌گوید شرکت‌ها باید با هم ادغام شوند تا هم‌افزایی داشته باشند و از منابع همدیگر استفاده کنند. اینطور است که یک تیم تحقیق و توسعه باید مشغول باشد نه دو تیم به شکل مستقل؛ در غیر این صورت بهره‌وری افزایش پیدا نمی‌کند. نکته مهم دیگری که مدیرعامل دیجی‌کالا به آن اشاره می‌کند، تعداد بالای ۱۸۰ نفر پرسنل روکولند است؛ عددی که به اعتقاد او برای کسب‌وکار در حد روکولند «کاملاً بی‌معنی» است:

«می‌توانیم ژست کارآفرینی و اشتغال‌زایی بگیریم. اما حقیقت این است که این روند پایدار نیست. به خاطر پروپاگاندا و اینکه رسانه‌ها دوست دارند، نباید به سمتی برویم که برای یک بازه کوتاه مدت شغل ایجاد کنیم، سپس پروژه شکست بخورد و در نهایت روحیه کارآفرینی خدشه‌دار شود. باید کار درست را انجام داد تا اقتصاد پایدار ایجاد شود. امروز کم‌ترین نرخ بیکاری در اقتصاد‌های پویا مثل آمریکاست؛ چون این تصمیم‌های سخت را گرفته‌اند.»

او توضیح می‌دهد که اولین اقدام پس ادغام روکولند با دیجی‌کالا، گذاشتن این شرط بوده که تمام افراد توانمند باید کارشان را در دیجی‌کالا ادامه دهند. تمام ۱۸۰ نفر مصاحبه‌ شده‌اند؛ مصاحبه‌ای که گویا اتفاق عجیبی هم در این شرکت نیست و حتی اگر شخصی قرار باشد از بخشی به قسمت دیگر دیجی‌کالا منتقل شود هم باید این مصاحبه را انجام دهد. سعید عدد دقیقی نمی‌دهد اما می‌گوید بیشتر از ۱۰۰ نفر از ۱۸۰ نفر پرسنل روکولند به دیجی‌کالا منتقل شده‌اند؛ هرچند او اعتقاد دارد همین عدد هم برای روکولند، عدد بزرگی است.

جدا از تعدادِ بیشتر از نیاز پرسنل روکولند، علت‌های دیگری هم در عدم انتقال همه‌ی ۱۸۰ نفر به دیجی‌کالا وجود داشته است. برای مثال نیروهای فنی که اساساً با تکنولوژی‌های دیگری مشغول به کار بوده‌اند، فعالیت رانندگانی که با دستورالعمل‌های دیجی‌کالا هم‌خوانی نداشته‌اند و در نهایت هم نیروهایی که استعداد کافی برای ورود به دیجی‌کالا را نداشته‌اند.

تعدیل: تصمیم‌ سخت

دیجی‌کالا پایان تابستان امسال یک تصمیم سخت گرفت؛ تصمیمی که باعث تعدیل ۱۷۵ نفر از نیروهایش شد. این تصمیم اگرچه در یک شرایط اقتصادی سخت برای کشور رخ داد اما واقعیت این است که خبر تعدیل نیرو در استارت‌آپ یا شرکتی که یک سال قبل پیش‌بینی می‌کرد به زودی یونیکورن (شرکتی با ارزش یک میلیارد دلاری) شود، تا حدی دور از ذهن و البته پر سر و صدا بود. به همین دلیل بود که تحلیلگران تحلیل کردند و کاربران گمانه‌زنی‌های مختلف‌شان را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشتند. چند ماه بعد از این تصمیم، دیگر خاکستر آتشی که روشن شد در هوا معلق نیست و با دیدی شفاف‌تر می‌توان به آن نگاه کرد.

سناریوهای مختلفی پس از اعلام تصمیم دیجی‌کالا شنیده می‌شد. قوی‌ترین سناریو، تغییر حالت در خود دیجی‌کالا بود. گفته می‌شد این شرکت از حالت فروشگاهی به حالت مارکت‌پلیس تبدیل شده و دیگر نیازی به این تعداد پرسنل (۲۴۱۴ نفر) ندارد و بهانه‌اش هم شرایط اقتصادی موجود است. برخی نظریه‌پردازان با رد سناریوی اول و اشاره به اینکه نیروهای تعدیل شده، کمتر از ۱۰ درصد کل پرسنل بوده‌اند، می‌گفتند دیجی‌کالا اگرچه از فرصت استفاده کرده، اما این استفاده برای رهایی از نیروهایی بوده که بازدهی لازم را نداشته‌اند.

سناریوی سوم اما می‌گفت که این اقدام دیجی‌کالا، یک سیگنال سیاسی به حاکمیت بوده است؛ سیگنالی که یا به گرفتن امتیاز خاصی مرتبط است یا می‌خواهد در مورد وضعیت اقتصادی فعلی و شروع دور جدید تحریم‌ها هشدار دهد.

فارغ از اینکه این سناریوها و نظریه‌ها چقدر با واقعیت تطابق دارند و چقدر افراد مختلف بر حسب منافع‌شان علاقه دارند تا نسخه‌های مختلف را باور کنند، سوال اینجاست که اکنون خود برادران محمدی کدام سناریو را به واقعیت نزدیک‌تر می‌بینند و اساسا چرا چنین تصمیمی در شرکتی که می‌رفت تا یونیکورن شود، گرفته شد؟ حمید ماجرای این تعدیل را توضیح می‌دهد:

«در این مورد با حداکثر شفافیت، در فرایندی بسیار شفاف، با مشارکت مدیران ارشد سازمان، دو الی سه ماه پیش از اعلام این تصمیم با پایش شرایط، همه موارد را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم. زمانی که متوجه شدیم این تصمیم سخت اما ضروری درست است، اولین کارمان این بود که موضوع را با تیم خودمان یعنی ۲۴۱۴ نفر در میان بگذاریم. رو در رو، شفاف و پوست‌کنده صحبت کردیم. گفتیم شرایط چیست و چرا این تصمیم را گرفته‌ایم.

سعی کردیم پکیج خروج مناسبی برای این افراد در نظر بگیریم تا به سرعت با خلاء مالی روبه‌رو نشوند. نامه‌ای به پرسنل زدیم و با تشریح بسیار و جزییات دقیق، توضیح دادیم. از مدیر ارشد تا ساده‌ترین نیروها، یک پیام را دریافت کردند. فکر هم کردیم که بهترین راه برای اطلاع رسانی این خبر به بیرون، گفتن همان چیزی است که به پرسنل خودمان گفته‌ایم.

واقعیت این است که ۱۷۵ نفر از ۲۴۱۴ نفر تعدیل شدند. این کمترین حالتِ چیزی بود که می‌شد نامش را تعدیل گذاشت. این تصمیم برای من سخت و دردآور بود. و ما صادقانه حرف داخل را با بیرون گفتیم، اما اینکه حالا سه برداشت از آن می‌کنند عجیب و غلط است.»

مدیرعامل دیجی‌کالا بیشتر بودن تعداد افراد تعدیل شده را تکذیب می‌کند و در مورد سناریوی تغییر ماهیت دیجی‌کالا به مارکت‌پلیس نیز می‌گوید که این اتفاق حدود دو سال پیش رخ داده در حالی که امروز خود دیجی‌کالا هنوز به همان شکل سابق، خرده فروشی هم می‌کند و به نیروهایش نیاز دارد. اعتقاد دارد اگر در بیانیه می‌گفتند دیجی‌کالا به دلیل تغییر در ماهیت به نیروهایش نیاز ندارد، تحلیلگران تقصیر را به گردن شرایط اقتصادی می‌انداختند. سعید اما در مورد سناریوی ارسال سیگنال به حاکمیت می‌گوید:

«گفته می‌شود این اقدام انجام شده تا حاکمیت و دولت برای دادن امتیاز به دیجی‌کالا تحت فشار قرار گیرند. این مدلِ امتیاز گیری نیست که شما ابتدا خودتان را بزنید! روش این است که صحبت کنید و بگویید اگر حمایت شویم تعدیل نمی‌کنیم، اینکه ابتدا تعدیل کنید بعد بخواهید امتیاز بگیرید شدنی نیست. باید به آینده نگاه کرد؛ اگر امروز تصمیم درست را نگیرید باید مدتی بعد چند برابر این تعداد تعدیل شوند.»

محمدی‌ها توضیح دادند که قرارداد نیروهای تعدیل شده از دو جنس بوده است. افرادی که تا پایان شهریور قرارداد داشته‌اند و افراد بیشتری که قراردادشان تا پایان سال بوده است. تعدیل در میانه شهریور اعلام می‌شود و دسته اول که تا پایان همان ماه قرارداد داشته‌اند، حقوق کامل ماه شهریور را دریافت می‌کنند. برای دسته دوم، حقوق تا دو ماه پس از شهریور ماه نیز پرداخت می‌شود. از طرفی دیجی‌کالا سیستم پایش عملکردی را هم برای اندازه‌گیری عملکرد کارکنانش در اختیار دارد که بر اساس آن به افراد پاداش می‌دهد که این موضوع نیز شامل بعضی از پرسنل تعدیلی شده است.

رقابت: اتحاد سوک و آمازون

دیجی‌کالا سال گذشته گفته بود که به دنبال خروج از مرزهای ایران در سال ۱۳۹۷ و آغاز فعالیتش در کشورهای منطقه است. با تغییر شرایط اقتصادی در همان ابتدای سال جاری، می‌شد پیش‌بینی کرد که امسال هیچ‌کدام از استارت‌آپ‌های ایرانی بزرگ که سودای حضور در بازار منطقه را داشتند، به شکل موقت رویای خود را فراموش کنند.

با این حال برادران محمدی می‌گویند همچنان پیگیر این مسئله هستند. حمید می‌گوید:

«طبق برنامه‌ریزی‌ها، قرار بود امسال گسترش فعالیت ما به خارج از ایران آغاز شود. خروج از ایران به معنای حضور در کشورهایی است که در منطقه ما هستند، بازار رقابت خیلی بزرگ و جدی در آنها وجود ندارد، سایز مناسبی دارند و حضور در آنها برای دیجی‌کالا منطقی است. اکنون در حال آغاز کارهای مقدماتی هستیم و احتمالاً شروع فعالیت در کشورها، به امسال نمی‌رسد؛ احتمالاً سال آینده این مسئله آغاز می‌شود. به دلیل شرایطی که امروز در آن حضور داریم، این پروسه کمی کند‌تر شده است.»

این پروسه در حالی کندتر شده که موضوع دیگری هم فعالیت دیجی‌کالا در منطقه خاورمیانه را تهدید می‌کند؛ تهدیدی کاملاً آشنا برای دیجی‌کالا به نام آمازون. بزرگ‌ترین فروشگاه اینترنتی جهان در سال ۲۰۱۷ فروشگاه Souq را که در دبی مستقر است، خرید. مبلغ این خرید بر اساس گزارشی که تک‌کرانچ منتشر کرد، به ۵۸۰ میلیون دلار رسیده بود.

اگرچه در لحظه نگارش این گزارش، ارزش هر سهم آمازون حدود ۱۵۰۰ دلار و ارزش کل سهام آمازون چیزی حدود ۷۵۰ میلیارد دلار است اما در شهریور ماه امسال، آمازون برای مدت کوتاهی با افزایش قیمت هر سهم به ۲۰۵۰ دلار، طعم تریلیون دلاری شدن را چشید. این آمار و ارقام را صرفاً از این جهت مرور می‌کنیم تا بدانیم دیجی‌کالا می‌خواهد در منطقه‌ای فعال شود که فروشگاه Souq با چنین پشتیبان قدری در آن حضور دارد. اما آیا همین مسئله تردیدی در تصمیم مدیران دیجی‌کالا ایجاد کرده است؟

حمید می‌گوید واقعیت این است که آمازون به منطقه نیامده، بلکه «سوک» در منطقه فعال است و هنوز خبری از تکنولوژی عملیاتی آمازون در منطقه نیست:‌

«بازاری که سوک در آن فعال است، عموماً بازار کشورهای عرب‌زبان حاشیه خلیج فارس تا نزدیک مصر است. سوک هم نگران حضور در بازارهای غیر عرب‌زبان است. ما تصمیم نداریم به مارکت‌های عرب‌زبان حاشیه خلیج فارس برویم. به دنبال همسایه‌های ایران مثل عراق، ترکیه، آذربایجان، ارمنستان، افغانستان و تاجیکستان هستیم. در این کشورها احتمال رقابت با سوک کم است. سوک هم البته کسب‌وکاری در حد و اندازه دیجی‌کالا است که درگیری‌های بسیاری دارد.

این فروشگاه در پنج کشور فعال است و اینطور نیست که گسترش بیشتر برایش هزینه نداشته باشد. اگر اینطور بود، آمازون به راحتی در ۲۰۰ کشور فعال می‌شد. این نوع گسترش، با گسترش‌های نرم‌افزاری مانند یوتوب و گوگل تفاوت دارد و کار بسیار سنگینی می‌برد؛ از زنجیره تامین و لجستیک گرفته تا خدمات پس از فروش و تهیه محتوای محلی. از همه مهم‌تر، قانون‌گذاری‌های به شدت متفاوت و محلی است که اصلاً شاید اجازه فعالیت یک شرکت در قالب مارکت‌پلیس را ندهد.»

سرمایه‌ خارجی: رویای میلیارد دلاری

دولت دوازدهم در گزارش ۱۰۰ روز اول خود در بخش سرمایه‌گذاری خارجی از دیجی‌کالا به عنوان شرکتی یاد می‌کند که ۱۰۰ میلیون دلار سرمایه خارجی وارد ایران کرده است. از زمان انتشار این گزارش تا همین اواخر بحث‌های زیادی در همین رابطه وجود داشته است؛ از کاغذی بودن صندوقی موسوم به International investment Internet UA Cooperatief که این سرمایه گذاری را انجام داده تا ورود و جذب این پول توسط دیجی‌کالا.

حاشیه‌های پیرامون سرمایه‌ای که دیجی‌کالا می‌گوید جذب کرده از همان ابتدا زیاد بود. احتمالی مطرح شد مبنی بر اینکه سرآوا خودش در یکی از شرکای IIIC سرمایه‌گذاری کرده و این پول صرفاً جابه‌جا شده تا دیجی‌کالا ارزشی اسمی پیدا کند. یکی دیگر از احتمالات مطرح شده مربوط به جلبی یا جذبی بودن این سرمایه‌گذاری بود و گمانه‌زنی شد که ممکن است حتی یک سنت از این سرمایه‌گذاری وارد ایران نشده باشد.

سعید محمدی در توضیح حاشیه‌های این سرمایه‌گذاری می‌گوید:

«در سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات استعلامی از سازمان سرمایه‌گذاری خارجی گرفته شده است. سازمان سرمایه‌گذاری خارجی یا «فیپا»، در واقع تضمین و مجوز سرمایه‌گذاری را می‌دهد. در واقع تایید می‌کند که سرمایه‌گذار می‌تواند مبلغی را وارد کشور کند. اینطور هم نیست که بدون این مجوز، امکان سرمایه‌گذاری خارجی در کشور وجود نداشته باشد. این یک مجوز حمایتی برای سرمایه‌گذار خارجی است. سازمان سرمایه‌گذاری خارجی در واقع ورود این پول به کشور را مجاز اعلام کرده است. تصور کنید در وزارت بازرگانی ثبت سفارش کنید، و تایید واردات یک محصول را بگیرید. حالا اینکه وارد شد یا خیر را گمرک می‌داند. داستان جلبی و جذبی هم همین است و از جای درست سوال نشده بود.»

حمید محمدی، روند این سرمایه‌گذاری را به این شکل تعریف می‌کند و در مورد ابهام مربوط به کاغذی بودن صندوق IIIC نیز توضیح می‌دهد:

«اواخر سال ۹۴ ما مذاکره با شرکت خارجی یعنی IIIC را آغاز کردیم که یک صندوق اروپایی برای جذب سرمایه شرکت‌های اروپایی است. IIIC متشکل از چهار شرکت شامل پامگرنت و سه شرکت اروپایی دیگر است. این صندوق به نیت سرمایه‌گذاری در دیجی‌کالا و شرکت‌های تحت مالکیت سرآوا ثبت شده است. بحثی وجود داشت که این شرکت، کاغذی است و اصلاً ساختمانی ندارد. در حالی که این یک صندوق است و قرار نیست عملیاتی داشته باشد. اگر این صندوق ثبت نمی‌شد، چهار شرکت اروپایی باید به شکل مجزا فرایند دریافت مجوز فیپا را طی می‌کردند و پول وارد می‌کردند. از طرفی برای ما هم مطلوب نبود که با چهار ماهیت حقوقی روبه‌رو باشیم. این صندوق تشکیل شد تا ما با یک رگولیشن، یک تفاهم‌نامه خرید سهام، یک ماهیت حقوقی، یک توافق را انجام دهیم.

در همان سال ۹۴، قرارداد امضا شد و به مرور پول وارد کشور شد، چون این نوع سرمایه‌گذاری ها یکجا به کشور وارد نمی‌شود. در حقیقت کسب‌وکار هم یکجا به چنین رقمی نیاز نداشت. ما طرح کسب‌وکاری داریم و بر اساس اهداف، نیازمندی‌ها و توسعه، این پول کم‌کم وارد کشور شد. آخرین بخش‌های آن نیز چندین ماه پیش با ورود به کشور، به پایان رسید و سرمایه‌گذاری تکمیل شد. تا یوروی آخر هم تکمیل شد. چون در اصل مبلغ به یورو بود و معادل دلاری‌اش، ۱۰۰ میلیون دلار می‌شد.»

مدیرعامل دیجی‌کالا عنوان می‌کند که این سرمایه‌گذاری که به شکل چندبخشی وارد کشور شده است، صرف اقداماتی نظیر راه‌اندازی مرکز پردازش جدید، گسترش ناوگان لجستیکی، توسعه پلتفرم سوپرنوا، راه‌اندازی دیجی‌استایل، سرمایه‌گذاری در فیدیبو و حوزه FMGC شده است.

با این حال در آذر ماه ۹۶، زمانی که گزارش ۱۰۰ روزه سر و صدای زیادی به راه انداخته بود، دیجی‌کالا خودش دست‌به‌کار شد تا توضیح دهد و شفاف‌سازی کند. دیجی‌کالا از این سرمایه‌گذاری به عنوان «بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری خارجی در حوزه ICT» یاد کرد. نکته مهم اینجاست که دیجی‌کالا در بخش پایانی بیانیه مطبوعاتی‌اش در رابطه با خبر سرمایه‌گذاری ۱۰۰ میلیون دلاری، می‌گوید: «پیش‌بینی می‌شود با توجه به توسعه زیرساخت‌ها و روند پیش رو، امسال ارزش دیجی‌کالا از مرز یک میلیارد دلار عبور کند.»

در واقع ارزش دیجی‌کالا در سال ۹۴ و پس از جذب ۱۰۰ میلیون دلار در ازای ۲۱ درصد از سهام، به ۵۰۰ میلیون دلار رسید. با گسترش فعالیت‌ها که تنها یکی از آنها، ایجاد بزرگ‌ترین مرکز پردازش کالای خاورمیانه است، بی‌راه نیست اگر نشود به خط آخر بیانیه مطبوعاتی خود دیجی‌کالا و اعلام این شرکت برای تبدیل شدن به یک یونیکورن در بازه نزدیک خرده گرفت. اما مسئله اینجاست که همه چیز بر اساس برنامه‌ریزی‌ها پیش نرفت و شرایط اقتصادی، با سال ۹۴ و ۹۵ تفاوت بسیاری دارد. سوال اینجاست که حالا و بر اساس این شرایط، با ریالی که بخش زیادی از ارزش خود را نسبت به یک سال پیش از دست داده، آیا دیجی‌کالا باز هم به زودی یونیکورن خواهد شد؟

حمید اعتقاد دارد که باید دید ارزش یک استارت‌آپ چیست و از جنگ و دعواهای بی‌دلیل پرهیز کرد: «زمانی که یک شرکت عمومی و در بازار بورس نیست، معیاری هم وجود ندارد و بهتر است گمانه‌زنی‌هایی بر اساس تصورات و حدس‌وگمان غیر اصولی هم وجود نداشته باشد. البته محاسبه و پیش‌بینی ارزش، یک علم و در میان پیچیده‌ترین تخصص‌های مالی است. در نهایت اما ارزش یک شرکت خصوصی، عددی است که بر اساس جذب سرمایه به دست آمده و معامله انجام شده. بله می‌شود حدس‌وگمان‌هایی داشت. می‌شود آخرین سرمایه‌گذاری که مربوط به سال ۹۴ بوده را دید و گفت در آن زمان میزان فروش دیجی‌کالا و ارزش آن چقدر بوده، و امروز میزان فروش آن چقدر است و در نهایت به ارزش امروزش رسید. این یک رابطه تناسبی بسیار ساده است. اما بهتر است یا برای IPO [عرضه عمومی سهام] صبر کنیم یا منتظر دور بعدی سرمایه‌گذاری باشیم.»

سعید به شرایط ناپایدار فعلی از نظر اقتصادی اشاره می‌کند و می‌گوید نمی‌شود تحلیلی از آینده داشت، چراکه هنوز هم نرخ واقعی دلار مشخص نشده است: «زمانی که ما آن بیانیه را دادیم همه چیز روشن بود؛ پارامترها مشخص بود. امروز پارامترها تغییر کرده و مشخص نیست چه عددی باید جایگزین‌ آنها کرد. ما امروز در مورد یک کمپانی صحبت می‌کنیم، در حالی که امروز دقیقاً مشخص نیست یک پراید چه قیمتی دارد.»

حدس‌وگمان‌ها در مورد قیمت‌ استارت‌آپ‌ها موضوعی است که با ورود آنها به بورس و فرابورس حل می‌شود. در مورد دیجی‌کالا، علاقه مدیران برای ورود به بورس و فرابورس وجود دارد:

«علاقه بسیاری به عمومی کردن سهام شرکت داریم و اکنون با بورس و فرابورس پروسه را پیش می‌بریم. البته نیاز به تغییرات و اصلاحاتی در رویه‌های پذیرش شرکت‌ها وجود دارد. قوانین بورس‌های ایران، چندان مساعد استارت‌آپ‌ها نیست و اصلاً برای شرکت‌های تکنولوژیک طراحی نشده. در واقع ارزش شرکت‌ها در بورس ایران و کلاً در سازوکارهای سنتی، بر مبنای سودی است که تولید می‌کند. یکی از شروط پذیرش این است که شرکت در سه سال گذشته سودآور بوده باشد. این به مفهوم آن است که دست‌کم ده سال از عمر یک شرکت فناوری گذشته و سه سال آخر هم سود آور باشد.»

آنطور که برادران محمدی می‌گویند این قوانین مناسب فضای استارت‌آپی نیست چون موانع بزرگی هستند و از سوی دیگر، شرکت می‌تواند سال‌ها زیان بدهد اما رشد بسیار بالایی داشته باشد. حمید محمدی در همین رابطه می‌گوید:

«در همه صنایع اصولاً شرکتی سودآور است که دیگر ضریب رشد بیشتر از ۴۰ درصد ندارد. شرکت‌هایی که به سرعت در حال گسترش هستند و تمام تلاش‌شان صرف رشد بالا می‌شود، نمی‌توانند و نباید سودآور باشند. مثل این است که یک شرکت سود را در جیبش بگذارد و دیگر به سراغ توسعه محصول جدیدی نپردازد یا هزینه تحقیق و توسعه نکند.»

با این وجود محمدی‌ها همچنان در حال مذاکره برای عمومی کردن سهام خود هستند و احتمال قطعی می‌دهند که در سال آینده این اتفاق رخ دهد. در آن زمان است که باید دید ارزش دیجی‌کالا بر اساس نظام عرضه و تقاضا در چه جایگاهی قرار خواهد گرفت.

دیوار شیشه‌ای: بازی در زمین نابرابر

آمار مشخصی وجود ندارد که چند درصد از کالاهای وارداتی به بازار سنتی ایران قاچاق هستند اما دیجی‌کالا در کنار سایر فروشگاه‌های آنلاین در یک بازار خاکستری، زیر نورافکن شفافیت قرار گرفته‌اند و از پشت دیوارهای شیشه‌ای مشغول به کارند. برای لحظه‌ای خودتان را در یک میدان بازی تصور کنید که داور شما را ملزم به رعایت قوانین می‌کند اما رقبای‌ شما به دلیل ناشناخته‌بودنِ ناشی از اندازه کوچک یا داشتن رانت، نیازی به رعایت قوانین بازی ندارند.

واضح‌ترین مثال این مسئله، واردات موبایل است. تا پیش از اجرای طرح رجیستری این همان اتفاقی بود که در بخش موبایل دیجی‌کالا می‌افتاد. این فروشگاه متهم به گران‌فروشی بود و بازار سنتی به عنوان رقیبش، با دور زدن قواعد بازی محصولی ارزان‌تر را به دست مصرف‌کننده می‌رساند. اگرچه امروز این مسئله در کالای موبایل حل شده چون همه بازیگران مجبورند موبایلی بفروشند که قانونی وارد کشور می‌شود اما همین مشکل همچنان در هزاران محصول ریز و درشت دیگر وجود دارد. محمدی‌ها می‌گویند بزرگ‌ترین مشکل‌شان از روز اول دیجی‌کالا تا امروز، رقابت شفاف در یک سیستم غیرشفاف بوده است.

با این‌حال آنها به سراغ راه‌های جدید هم رفته‌اند. دو سال پیش زمانی که دیجی‌استایل را به عنوان فروشگاه دوم خود راه‌اندازی کردند مسیر و رویکرد تازه‌ای را جهت تامین کالا در پیش گرفتند. این رویکرد، تعامل مستقیم با برندها بود و دیجی‌استایل نمایندگی مستقیم فروش اینترنتی ۲۵۰ برند خارجی را دریافت کرد؛ بدون دخالت هیچ‌ واسطه‌ای. این در حالی بود که خود دیجی‌کالا چنین رویکردی نداشت و بیشتر کالاهایش را از تامین‌کنندگان داخلی تهیه می‌کرد.

حالا همین تجربه کم‌کم در حال وارد شدن به دیجی‌کالا است و فعلا برای بخشی از محصولات الکترونیکی در پیش گرفته شده. سعید در همین رابطه گفت:

«با استفاده از تجربه دیجی‌استایل، به این نتیجه رسیدیم که در دیجی‌کالا و بعضی حوزه‌ها شاهد خلاء هستیم و پارتنر خوبی هم در ایران وجود ندارد. به همین دلیل مجوز واردات موبایل بعضی برندها را گرفتیم و به دنبال آن بودیم تا اگر امکان دارد، نمایندگی مستقیم از خود برند بگیریم. البته بعضی از برندهای آمریکایی به دلیل تحریم چنین همکاری را با ما نخواهند داشت اما در هر حال امروز ساز و کاری طراحی شده و مجوزهایی هم دریافت کرده‌ایم تا کم‌کم محصولات IT را وارد کنیم؛ از لپ‌تاپ و هاردهای اکسترنال و موبایل گرفته تا دوربین‌های عکاسی و پرینتر. دامنه واردات ما در یک پروسه شفاف و قانونی در آینده به محصولات غیرالکترونیکی هم خواهد رسید.»

دیجی‌کالا در واقع می‌خواهد واردکننده موبایل باشد؛ همان پیشنهادی که مدت‌ها پیش وزیر ارتباطات آن را ارائه داده بود. اما واردات موبایل از آنچه در نگاه اول به نظر می‌رسد پیچیده‌تر است. از صحبت خود محمدی‌ها هم به نظر می‌رسد که این کار بیشتر از روی الزام است تا علاقه. می‌گویند اولویت‌شان این است که بتوانند با تامین‌کنندگانی همکاری کنند که بتوانند پارتنر آنها هم باشند. اما در نهایت در بسیاری از حوزه‌ها، از جمله موبایل، همراهی در کنار خود نمی‌بینند.

نیافتن همراه البته یک بحث، و سبز شدن مانع‌ها جهت جلوگیری از رشد تجارت الکترونیکی در ایران بحث دیگری است. عقیده‌ دارند که در این بازار خاکستری، فروش اینترنتی و تجارت الکترونیکی به مفهوم شفافیت، منفعت برای مشتری، توزیع سراسری و عادلانه در همه کشور است. در این راه اما آنها از موانعی سخن به میان می‌آورند که جلوی بزرگ شدن بازارهای اینترنتی به دلیل شفافیت موجود در آنها را می‌گیرد. سعید محمدی می‌گوید:

«امروز به قیمت یک لپ‌تاپ در نقاط مختلف ایران توجه کنید. بازار تهران با قیمت بازار اصفهان و بوشهر تفاوت می‌کند. حاشیه سود در تهران ۵۰ هزار تومان است، در اصفهان به ۱۰۰ هزار تومان می‌رسد، در یک شهر کوچک ۲۰۰ و در یک روستا ۴۰۰ هزار تومان است. چرا کسی که احتمالاً قدرت خرید کمتری هم دارد باید محصولی را با قیمت بالاتر بخرد؟ سیستم توزیع سال‌ها در کشور اینطور با واسطه‌گری بوده است. فروش اینترنتی یعنی یک قیمت برای همه کشور؛ و این مدل، چندان برای فعالین این عرصه‌ها خوشایند نیست.»

اما آنچه حتی برای کاربران دیجی‌کالا هم خوشایند نبود، دیدن قیمت‌های سرسام‌آور در این فروشگاه در زمان ارائه ارز به نرخ دولتی به واردکنندگان موبایل و سپس ناموجود شدن همه کالا در این فروشگاه اینترنتی بزرگ بود. وقتی این موضوع را با محمدی‌ها مطرح می‌کنم می‌گویند از برچسب‌هایی که خورده‌اند خبر دارند. می‌گویند در مقطعی اگر محصولی را می‌فروختند متهم به گران‌فروشی و هم‌دستی با واردکنندگان می‌شدند و اگر نمی‌فروختند، به احتکار متهم می‌شدند.

اما واقعیت این است که پس از انتشار لیست دریافت‌کنندگان ارز دولتی از سوی وزارت ارتباطات و سپس بانک مرکزی، کمیته‌ای به نام «کمیته ثبت تلفن همراه» کار خود را آغاز کرد تا روند فعالیت واردکنندگان و فروشندگان را بررسی کند. این کمیته متشکل از وزارت صمت، وزارت اقتصاد، وزارت اطلاعات، گمرک، ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، سازمان حمایت، سازمان تعزیرات و البته سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی بود. بر اساس آنچه برادران محمدی می‌گویند، نمایندگان این کمیته در همان روزهای اول به دیجی‌کالا هم سر زدند و اسناد مختلف را مورد بررسی قرار دادند. در نهایت هم متهمان اصلی پرونده، واردکنندگان موبایل معرفی شدند و دادگاه آنها همچنان در جریان است.

حمید محمدی در پاسخ به این سوال که در آن روزها دقیقاً چه اتفاقی افتاد و چرا در ادامه تصمیم گرفته شد تا محصولات گروه موبایل را در دیجی‌کالا فروخته نشود، گفت:

 

«تصمیم گرفتیم در زمانی که منطقی پشت قیمت‌گذاری‌ها نیست، کالا تامین نکنیم و نفروشیم. دیجی‌کالا به یک منبع نامحدود کالا متصل نیست، بلکه یک خرده فروشی آنلاین است که کالا را روزانه، چند روز یک بار، یا به شکل هفتگی تامین می‌کند و سپس آن را می‌فروشد. عمر بیشتر محصولات در انبار ما بین یک تا دو روز است و صرفاً بخشی از کالاها عمر بیشتری دارند.

بیشتر کالاهایی که بحث تخلف در مورد آنها مطرح بود عمری کمتر از ۱۰ روز در انبار ما داشتند. زمانی که اتهام احتکار به ما زده می‌شد چند ماهی از بحث واردات کالا گذشته بود و اصلا کالایی موجود نبود. با قطعیت می‌گوییم که تمام کالاهایی که در سایت دیجی‌کالا قیمت دارد، در انبار دیجی‌کالا هم موجود هستند. سایت با انبار کاملاً و به شکل تکنولوژیک لینک است. در زمان فروش آخرین عدد از یک کالا، محصول به شکل اتوماتیک ناموجود می‌شود.»

منبع: دیجیاتو

  • نیما
  • ۰
  • ۰

هواوی برای سال ۲۰۱۹ برنامه‌های بزرگی در سر دارد. این شرکت می‌خواهد آمار فروش گوشی‌های خود را به‌طور قابل توجهی افزایش دهد و جایگاه سامسونگ را به‌عنوان بزرگ‌ترین سازنده گوشی‌های هوشمند جهان از آن خود کند. قبل از این که به امکان‌پذیر بودن این هدف و دیگر پیش‌بینی‌ها بپردازیم، بهتر است یک گام به عقب برداریم و به مرور مهم‌ترین اتفاقاتی که در سال ۲۰۱۸ برای هواوی رخ داده-خوب، بد و زشت-بپردازیم.

خوب

هواوی در سال ۲۰۱۸ محصولات فوق‌العاده‌ی زیادی را روانه‌ی بازار کرد. در ماه مارس، از گوشی P20 پرو پرده‌برداری کرد که نخستین گوشی مجهز به دوربین سه‌گانه محسوب می‌شود. این گوشی علاوه بر باتری عالی و دوربین باکیفیت، از طراحی بسیار جذابی هم بهره می‌برد. سپس هواوی از یک پرچم‌دار دیگر به نام میت ۲۰ پرو رونمایی کرد که آن هم سروصدای زیادی راه انداخت. این گوشی هم از لحاظ ویژگی‌های مختلف حرف زیادی برای گفتن داشت. این گوشی از تراشه کایرین ۹۸۰ بهره می‌برد که مجهز به دو واحد پردازش عصبی است و از لحاظ هوش مصنوعی، قدرت زیادی را برای این گوشی و دیگر گوشی‌های مبتنی بر آن به ارمغان می‌آورد. همچنین اولین تراشه ۷ نانومتری جهان محسوب می‌شود و در مقایسه با اسنپدراگون ۸۴۵ از ۳۷ درصد قدرت بیشتر و ۳۲ درصد مصرف انرژی کمتر بهره می‌برد.

علاوه بر این دو پرچم‌دار، این شرکت از گوشی‌های فوق‌العاده دیگری هم پرده‌برداری کرد که برخی از آن‌ها تحت عنوان برند آنر معرفی شدند. از بین این گوشی‌ها، می‌توانیم به نوا ۴ مجهز به نمایشگر حفره‌دار، آنر مجیک ۲ با طراحی کشویی و گوشی گیمینگ آنر پلی اشاره کنیم. هواوی همچنین در زمینه‌ی نرم‌افزار هم عملکرد خوبی داشت. نسخه‌ی نهم رابط کاربری EMUI نسبت به نسخه‌های قبلی طراحی ساده‌تری دارد و از امکانات قابل توجهی هم بهره می‌برد. به‌عنوان مثال می‌توانیم به قابلیت Password Vault اشاره کنیم که گذرواژه‌ها را رمزگذاری می‌کند و با بهره‌گیری از سیستم تشخیص چهره یا اثر انگشت، پر کردن بخش‌های مربوط به گذرواژه‌ها امکان‌پذیر می‌شود. علاوه بر این، نباید GPU Turbo 2.0 را از قلم بیندازیم که هنگام انجام بازی‌ها، بهره‌وری پردازنده و مصرف انرژی بهبود می‌یابد.

هواوی

تلاش‌های هواوی در زمینه‌ی سخت‌افزار و نرم‌افزار در سال ۲۰۱۸ تا حد زیادی مثمر ثمر واقع شد. در سه‌ماهه نخست این سال، هواوی حدود ۳۹.۳ میلیون گوشی روانه‌ی بازار کرد که نسبت به سال ۲۰۱۷، این آمار ۱۳.۸ درصد افزایش یافته است. در این مدت، بعد از سامسونگ و اپل، هواوی مقام سوم بزرگ‌ترین سازنده گوشی‌های هوشمند را از آن خود کرد. در سه‌ماهه دوم این سال، وضعیت برای هواوی بهتر شد و حدود ۵۴.۲ میلیون گوشی را در بازار عرضه کرد که نشان‌دهنده‌ی افزایش ۴۰ درصدی نسبت به مدت مشابه سال ۲۰۱۷ است. در این مدت هواوی توانست اپل را کنار بزند و به رقیب مهمی برای سامسونگ بدل شد. در سه‌ماهه سوم هم با فروش ۵۲ میلیون گوشی همچنان این مقام را نگه داشت که در مقایسه با مدت مشابه سال ۲۰۱۷، آمار فروش گوشی‌های این شرکت ۳۳ درصد افزایش داشته است.

اطلاعات مربوط به سه‌ماهه چهارم هنوز منتشر نشده ولی گفته می‌شود این شرکت طی سال ۲۰۱۸ حدود ۲۰۰ میلیون گوشی فروخته است که رکورد مهمی برای این کمپانی محسوب می‌شود. مجموع فروش گوشی‌ها در این سه فصل، در مجموع به ۱۴۵.۵ میلیون گوشی می‌رسد و به همین خاطر احتمالاً در سه‌ماهه چهارم، هوای موفق به فروش ۵۴.۵ میلیون گوشی شده که حدود ۳۳ درصد بیشتر از مدت مشابه سال ۲۰۱۷ است.

بد

هواوی

البته در سال ۲۰۱۸ شرکت هواوی با حواشی زیادی روبرو شد. این کمپانی به دلیل فریب دادن اپلیکیشن‌های بنچمارک با انتقادات زیادی روبرو شد. در ماه سپتامبر، سایت AnandTech گزارشی را منتشر کرد که در آن آمده بود هواوی نرم‌افزاری را در گوشی‌های خود نصب می‌کند که هنگام فعالیت اپلیکیشن‌های بنچمارک، قدرت پردازشی گوشی را به حداکثر می‌رسانند. این نرم‌افزار چنین کاری را بدون توجه به تولید بیش از حد گرما انجام می‌دهد و به همین خاطر، قدرت مصنوعی موقتی زیادی ایجاد می‌شود که در دنیای واقعی چنین قدرتی امکان‌پذیر نخواهد بود. بعد از انتشار این گزارش، برخی از سایت‌های به بررسی این موضوع پرداختند و متوجه شدند گوشی‌هایی مانند P20، P20 پرو، نوا ۳ و آنر پلی از این ترفند بهره می‌بردند.

هواوی همچنین در سال ۲۰۱۸ در کشور آمریکا با مشکلات قانونی مواجه شد. یک کمپانی آمریکایی به نام PanOptis اعلام کرد که برخی از گوشی‌های این شرکت بدون پرداخت حق امتیاز، از پتنت‌های این شرکت استفاده کرده‌اند. در نهایت هواوی گناهکار شناخته شد و به پرداخت ۱۰.۵ میلیون دلار جریمه محکوم شد.

این درگیری‌های حقوقی و فریب در نتایج بنچمارک‌ها وجهه این شرکت را تخریب می‌کنند. البته باید خاطرنشان کنیم که درگیری‌های حقوقی-آن هم در زمینه‌ی پتنت‌ها-در دنیای تکنولوژی اصلاً موضوع عجیبی محسوب نمی‌شوند و متأسفانه در صنعت گوشی‌های هوشمند هم فریب در نتایج بنچمارک‌ها به پدیده‌ای عادی بدل شده است. بسیاری از شرکت‌ها در گذشته در این زمینه متهم به فریب نتایج بنچمارک شده‌اند که از بین آن‌ها می‌توانیم به شرکت‌هایی مانند وان‌پلاس، اوپو و سامسونگ اشاره کنیم. با این وجود، اگر هواوی می‌خواهد در سال ۲۰۱۹ جای سامسونگ را بگیرد، باید تا آنجایی که می‌تواند از هرگونه حاشیه دوری کند. «وارن بافت» که یکی از مهم‌ترین سرمایه‌گذاران جهان است، می‌گوید: «شهرت و اعتباری که طی ۲۰ سال ایجاد شده، در عرض ۵ دقیقه نیست و نابود می‌شود.»

زشت

هواوی

مهم‌ترین مشکل هواوی در اوایل سال ۲۰۱۸ آغاز شد وقتی که اپراتور مخابراتی AT&T در آخرین دقایق به دلیل وجود «فشارهای سیاسی» از همکاری با هواوی پا پس کشید. ظاهراً نگرانی‌هایی در مورد همکاری این شرکت با دولت چین و امکان جاسوسی از شهروندان آمریکایی وجود داشت و به همین خاطر شرکت ورایزون هم تصمیم گرفت با هواوی همکاری نکند.

این موضوع یک شکست سنگین برای هواوی بود. اگرچه در حال حاضر گوشی‌های هواوی در آمریکا به فروش می‌رسند، اما این کار از طریق وب‌سایت هواوی و برخی از خرده فروشی‌ها انجام می‌شود. با این وجود، هواوی برای اینکه بتواند در بازار آمریکا حضور قابل توجهی داشته باشد، باید به‌صورت گسترده با اپراتورهای مخابراتی قرارداد همکاری امضا کند زیرا بیش از ۹۰ درصد گوشی‌های این کشور از طریق اپراتورها فروخته می‌شوند.

طی این سال، وضعیت هواوی در کشور آمریکا تا حد زیادی وخیم‌تر شد. در ماه فوریه، ۶ رییس نهادهای امنیتی آمریکا، از جمله FBI،CIA و NSA، به کاربران توصیه کردند که از محصولات هواوی استفاده نکنند. به گفته‌ی این افراد، بهره‌گیری از این محصولات به شرکت هواوی یا دولت چین اجازه می‌دهد زندگی شخصی افراد را زیر نظر بگیرند و کارهای مختلفی انجام دهند. به خاطر همین نگرانی‌ها، پنتاگون به تمام پایگاه‌های نظامی اعلام کرد که استفاده از محصولات هواوی و ZTE در این مکان‌ها ممنوع است. قبل از این موضوع، فروشگاه‌های زنجیره‌ای Best Buy هم بدون اینکه توضیحی را ارائه دهند، فروش محصولات هواوی را متوقف کردند.

هواوی

هواوی همچنین در استرالیا هم با مشکلات متعددی روبرو شد. به خاطر نگرانی‌های مربوط به امنیت ملی، دولت استرالیا بهره‌گیری از تجهیزات مخابراتی هواوی و ZTE را برای تأمین زیرساخت‌های اینترنت ۵G ممنوع اعلام کرد و انتظار می‌رود دولت ژاپن هم به‌زودی این ممنوعیت را رسماً اعلام کند. دولت آمریکا در تلاش است دیگر هم‌پیمانان خود مانند آلمان و ایتالیا را هم به تحریم تجهیزات مخابراتی شرکت‌های چینی ترغیب کند. بنا بر گزارش‌های منتشر شده، دولت آمریکا به این کشورها اعلام کرده که اگر این تحریم را اجرا کنند، مشوق‌های مالی دریافت می‌کنند.

از جمله جدیدترین خبرهای مربوط به این موضوع، می‌توانیم به دستگیری مدیر مالی هواوی و دختر بنیان‌گذار این شرکت در کانادا اشاره کنیم که این دستگیری به درخواست دولت آمریکا انجام شده است. دلیل اصلی این دستگیری، زیر پا گذاشتن تحریم‌های آمریکا علیه کشورهایی مانند ایران و سوریه توسط شرکت هواوی است. در حال حاضر، خانم «منگ» با پرداخت وثیقه ۷.۵ میلیون دلاری به‌طور موقت آزاد شده ولی حق خروج از کانادا را ندارد. طبق حکم دادگاه، او باید از پابند الکترونیکی استفاده کند و بین ساعات ۱۱ شب تا ۶ صبح باید در خانه‌ی موردنظر بماند. فارغ از نتیجه‌ی نهایی این جریان، این موضوع شهرت هواوی را خدشه‌دار کرده است.

بیشتر بخوانید: HTC در سال ۲۰۱۹: آخرین فرصت برای بقا

هواوی در سال ۲۰۱۹؛ چه انتظاراتی داشته باشیم؟

هواوی

ریچارد یو، مدیرعامل بخش گجت‌های مصرفی هواوی

در سال ۲۰۱۹ هواوی گجت‌های قابل توجهی را معرفی خواهد کرد. یکی از آن‌ها آنر ویو ۲۰ است که مدتی پیش عرضه آن در چین آغاز شد ولی عرضه بین‌المللی آن از تاریخ ۲۲ ژانویه آغاز خواهد شد. این گوشی جذاب از نمایشگر حفره‌دار و دوربین اصلی ۴۸ مگاپیکسلی بهره می‌برد. یکی دیگر از مهم‌ترین گوشی‌های مورد انتظار این شرکت، گوشی‌های سری P30 است. در رابطه با این گوشی‌ها هنوز اطلاعات موثقی منتشر نشده ولی احتمالاً دوربین اصلی مدل پرو توجهات زیادی را جلب خواهد کرد. طبق برخی از گزارش‌ها، گفته می‌شود مدل پرو این سری از دوربین چهارگانه بهره می‌برد.

در ضمن نباید معرفی نخستین گوشی تاشو ۵G این شرکت را از قلم بیندازیم. ظاهراً مراحل ساخت این گوشی به پایان رسیده و احتمالاً در نمایشگاه MWC شاهد معرفی آن خواهیم بود. به غیر از تاشو بودن این گوشی، هنوز هیچ خبر موثق دیگری در مورد ویژگی‌های آن منتشر نشده است. این گجت‌هایی است که هواوی در سه‌ماهه نخست سال ۲۰۱۹ معرفی خواهد کرد اما در ادامه گجت‌های هیجان‌انگیز دیگری هم به بازار عرضه می‌شود. یکی از آن‌ها جانشین میت ۲۰ پرو خواهد بود که البته هنوز فاصله‌ی زیادی تا معرفی آن داریم و به همین خاطر نمی‌توانیم با قاطعیت زیادی به گمانه‌زنی بپردازیم.

یکی از مهم‌ترین سؤالاتی که در رابطه با این گجت‌ها مطرح می‌شود این است که آیا فروش آن‌ها به حدی می‌رسد که هواوی بتواند مقام سامسونگ به‌عنوان بزرگ‌ترین سازنده گوشی‌های هوشمند را از آن خود کند؛ زیرا همانطور که اشاره کردیم، این موضوع اصلی‌ترین هدف هواوی در سال ۲۰۱۹ است. اگرچه هر چیزی ممکن است، ولی طبق شواهد و قرائن نباید انتظار عملی شدن چنین هدفی را داشته باشیم. هرچند هواوی می‌تواند بر سکوی اول بایستد، اما به احتمال زیاد در سال ۲۰۱۹ این موضوع محقق نمی‌شود زیرا فاصله‌ی بین این دو کمپانی آن‌قدر زیاد است که در عرض فقط ۱۲ ماه نمی‌توان چنین فاصله‌ی را از میان برد.

هواوی

اگر بخواهیم با دقت بیشتری اظهارنظر کنیم، باید به آمار فروش این دو شرکت در سال ۲۰۱۸ نگاهی بیندازیم. در سه فصل مالی ۲۰۱۸، هواوی در مجموع ۱۴۵.۵ میلیون گوشی فروخته و ۱۳.۶ درصد از سهم بازار را در اختیار دارد. در همین مدت، سامسونگ موفق به فروش ۲۲۲ میلیون گوشی شده و سهم بازار این گوشی‌ها ۲۰.۸ درصد است. با توجه به این اطلاعات، هواوی در سال آینده باید بتواند ۷۷ میلیون گوشی بیشتری به فروش برساند. چنین رقمی اصلاً پایین نیست و در ضمن آمار فروش گوشی‌های سامسونگ هم باید ثابت باقی بماند و افزایش پیدا نکند.

با توجه به اینکه هواوی به بازار آمریکا دسترسی ندارد، تحقق چنین هدفی در سال ۲۰۱۹ به احتمال زیاد امکان‌پذیر نخواهد بود. با توجه به اینکه دولت دونالد ترامپ شمشیر را برای شرکت هواوی از رو بسته است، به این زودی‌ها این دو طرف به توافق نخواهند رسید. البته از آنجایی که آمریکا بازار بسیار مهمی محسوب می‌شود، مطمئناً هواوی به تلاش خود برای جلب اعتماد دولت آمریکا ادامه خواهد داد و شاید بتواند در این زمینه به موفقیت‌هایی دست پیدا کند.

شاید در این سال هواوی از طریق گوشی‌های برند آنر حضور خود را در آمریکا افزایش دهد. البته گوشی‌های این برند هم از طریق اپراتورها به فروش نمی‌رسند و کاربران برای خرید آن‌ها باید از طریق فروشگاه‌های آنلاین اقدام کنند. اگرچه مدیران آنر اعلام کرده‌اند که این شرکت همچنان زیر مجموعه هواوی باقی می‌ماند، ولی با جدا شدن این شرکت‌ها، برند آنر می‌تواند از حواشی پیرامون هواوی فاصله بگیرد و با خیال راحت‌تری به‌صورت گسترده وارد بازار آمریکا شوند.

هواوی

اگرچه به نظر ما در سال ۲۰۱۹ هواوی نمی‌تواند جای سامسونگ را بگیرد، ولی احتمالاً آمار فروش گوشی‌های این شرکت به روند صعودی خود ادامه خواهند داد. در چند سال گذشته، هواوی در بازار اروپا موفقیت‌های قابل توجهی داشته و با افزایش بودجه‌های مربوط به بازاریابی، این محبوبیت می‌تواند از این هم بیشتر شود.

هواوی همچنین بودجه‌ی زیادی را به اینترنت ۵G اختصاص داده است. در سال ۲۰۱۸، این شرکت بودجه ۸۰۰ میلیون دلاری در بخش تحقیق و توسعه فناوری ۵G سرمایه‌گذاری کرد اما در این زمینه یک مشکل وجود دارد. روزبه‌روز به تعداد کشورهایی که تجهیزات مخابراتی هواوی را تحریم می‌کنند، افزوده می‌شود. به همین خاطر هواوی تلاش خواهد کرد که در آسیا و اروپا با مشتریان جدیدی به توافق برسد. چنین کاری مطمئناً چندان ساده نخواهد بود ولی هواوی برای اینکه نشان دهد در زمینه‌ی امنیت بسیار جدی است، اعلام کرده که طی ۵ سال آینده ۲ میلیارد دلار برای بهبود امنیت محصولات خود هزینه خواهد کرد.

بیشتر بخوانید: بخش سخت‌افزار گوگل در سال ۲۰۱۹؛ سال تغییر راهبردها

مسیر آینده هواوی

هواوی

در سال ۲۰۱۹، هواوی‌ باید رویکرد موفقیت‌آمیز خود را ادامه دهد که این رویکرد هم چیزی نیست جز عرضه گوشی‌های فوق‌العاده با قیمت‌های مختلف و سرمایه‌گذاری هنگفت بر بازاریابی برای تقویت قدرت برند. البته در این میان، باید کارهای دیگری هم انجام دهد. هواوی‌ در چند سال گذشته به لطف عرضه گوشی‌های باکیفیت مقرون به صرفه خیلی سریع توانست به یکی از مهم‌ترین شرکت‌های حوزه گوشی‌های هوشمند بدل شود. اما با افزایش شهرت این برند، هواوی‌ تصمیم گرفت پرچم‌داران گران‌قیمت و البته بسیار قدرتمندی را روانه‌ی بازار کند. هواوی‌ برای اینکه بتواند آمار فروش پرچم‌داران خود را افزایش دهد، بهتر است تا حدی قیمت آن‌ها را پایین بیاورد. البته ما از ارائه گوشی پرچم‌دار با قیمت گوشی‌های وان‌پلاس صحبت نمی‌کنیم ولی در کل بهتر است پرچم‌داران این شرکت تا حدی ارزان‌تر از قیمت پرچم‌داران عرضه شده توسط رقبای مهم باشد.

یکی دیگر از مشکلاتی که هواوی‌ باید حل‌وفصل کند، رابط کاربری EMUI است. اگرچه این رابط کاربری طی سال‌های گذشته بسیار بهتر شده است، اما باز هم مشکلات و ضعف‌های زیادی دارد. این رابط کاربری از اپلیکیشن‌های پیش‌فرض متعددی بهره می‌برد که بیشتر کاربران از آن‌ها استفاده نمی‌کنند و از لحاظ ظاهری هم شباهت زیادی به iOS دارد. بهبود این رابط کاربری می‌تواند تأثیر زیادی در افزایش رضایت کاربران داشته باشد. بهتر است هواوی‌ برای بازطراحی EMUI از رابط کاربری گوشی‌های وان‌پلاس به نام OxygenOS الگوبرداری کند که یکی از بهترین رابط‌های کاربری اندروید محسوب می‌شود. این رابط کاربری نه‌تنها تجربه‌ی مشابه اندروید خالص را ارائه می‌دهد، بلکه در مقایسه با آن از ویژگی‌های جذابی هم بهره می‌برد. با توجه به این موضوع، هواوی باید ظاهر این رابط کاربری را ساده‌تر کند و در کل آن را سبک‌تر کند.

در نهایت، هواوی‌ باید بودجه‌ی زیادی را به بهبود وجهه خود اختصاص دهد تا بتواند با همکاری اپراتورهای آمریکایی، گوشی‌های خود را در این کشور روانه‌ی بازار کند. آمریکا یکی از مهم‌ترین بازارهای جهان برای گوشی‌های هوشمند است و اگر هواوی‌ می‌خواهد به رشد خود ادامه دهد، دیر یا زود باید وارد این بازار شود.

شما در مورد هواوی‌ چه فکر می‌کنید؟ آیا به نظر شما در سال ۲۰۱۹ می‌تواند مقام سامسونگ را از آن خود کند؟ نظرات خود را در بخش کامنت‌ها با ما و دیگران در میان بگذارید.

بیشتر بخوانید: نگاهی به رشد شگفت‌انگیز کمپانی هواوی

منبع: Android Authority

  • نیما
  • ۰
  • ۰

آنچه که بیشترین نقش را در موفقیت خیره کننده آمازون داشته است، بدون شک وجود انبار‌های اتوماتیک و فوق پیشرفته‌ی این شرکت به حساب می‌آید. این انبارها به قدری مکانیزه و مدرن طراحی شده‌اند که یافتن کالا‌ها و بسته‌بندی‌ها را تا حد بسیار زیادی آسان کرده و در نتیجه محصول مورد نظر مدت کمی پس از سفارش، برای مشتری ارسال خواهد شد. آمازون اکنون حدودا ۱۵۰ انبار در سراسر آمریکا تأسیس کرده که در برخی از آن‌ها از فناوری رباتیک برای یافتن کالا‌ها استفاده می‌شود. در این مقاله سعی داریم نگاهی بیاندازیم به درون یکی از انبارهای شرکت آمازون تا ببینیم اصلی‌ترین عامل موفقیت این غول خرده فروشی جهان چگونه کار می‌کند.

شرکت آمازون یکی از بزرگ‌ترین و موفق‌ترین خرده فروشی‌های آنلاین محسوب می‌شود که جف بزوس، مدیرعامل کنونی این شرکت، در تاریخ ۵ جولای ۱۹۹۴ آن را تأسیس کرد. از زمان تأسیس این فروشگاه حدودا ۲۵ سال می‌گذرد و در این مدت آمازون توانست به شهرت و قدرتی مثال زدنی در سطح جهانی دست پیدا کند.

 

ربات‌ در نقش انسان

تصویری که مشاهده می‌کنید، مجموعه‌ای از ربات‌های هوشمند آمازون هستند. آمازون در سال ۲۰۱۲، شرکت روباتیک «کیوا» (Kiva) را خریداری کرد تا از این طریق، فرایند حمل و بسته‌بندی کالاهای و بسته‌بندی‌ها را به شکل تازه‌تر و البته پیشرفته‌تری دنبال کند. وجود این ربات‌ها، کاهش تعداد نیروی انسانی را سبب شده و در نتیجه علاوه بر افزایش سرعت و دقت کار، باعث صرفه‌جویی در هزینه‌ها می‌شود. البته در بخش‌هایی از آمازون فرایند دریافت و ارسال سفارشات همچنان به روش‌های قدیمی صورت می‌گیرد اما رفته رفته شاهد جایگزینی همه‌ی آن‌ها با ربات‌ها خواهیم بود.

این ربات‌ها چگونه کار می‌کنند؟

هریک از ربات‌های آمازون وظایف خاصی دارند. برای مثال یکی از آ‌ن‌ها تنها برای برداشتن محصولات از قفسه‌ها و برخی دیگر نیز برای بسته‌بندی و جابجایی آن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. نحوه‌ی عملکرد این ربات‌ها نیز بسیار آسان است. بسته‌ها در ابتدا روی ربات‌های نارنجی رنگ کوچکی قرار می‌گیرند. این ربات‌ها توسط یک کامپیوتر مرکزی کنترل می‌شوند و با استفاده از نشانگرهایی که بر روی زمین ترسیم شده‌اند، حرکت می‌کنند. آمازون هم‌اکنون بررسی راه‌های چیدن خودکار از قفسه‌ها را آغاز کرده است، اما هنوز ربات‌های آن قادر به دستکاری‌های بداهه و کاملا هوشمندانه نیستند. مساحت زمین انبار حدودا ۴۰ هزار متر مربع است که بیش از ۳۰۰ حفره بر اساس کد‌ پستی شهرها در آن وجود دارد و ربات‌ها با بررسی کد پستی روی بسته‌بندی، کالا را دقیقا به سمت حفره‌های مربوطه هدایت می‌کنند.

به محض رسیدن به حفره‌ها، ربات‌ها کالا را از روی سطح غلطکی خود به داخل آن‌ها سر می‌دهند. در آن‌جا نیز سفارشات توسط انسان‌ها طبقه بندی شده و سپس به مرحله‌‌ی آخر یعنی کامیون‌های باربری رسیده و آماده‌ی تحویل به مشتری شوند. بعد از اتمام کار نیز ربات‌ها با نظم خاصی در کنار یکدیگر قرار گرفته و آماده‌ی دستورات بعدی می‌شوند.

در این ربات‌های کوچک، سیستم‌های مختصاتی مخصوصی طراحی شده‌ که باعث می‌شود ربات‌ها مسیر حرکت یکدیگر را تشخیص داده و از برخوردهای احتمال در امان باشند. همچنین با استفاده از همین سیستم مختصاتی است که این ربات‌ها می‌توانند از مسیر حرکت مستقیم خارج شده و به شارژر خود متصل شونو و یا در زمان مناسب به کار برگردند. گاهی اوقات انتخاب مسیر درست کمی مشکل‌ می‌شود، چراکه در برخی موارد ممکن است برای برخی کد پستی‌ها، بیشتر از یک حفره وجود داشته باشد. در این شرایط، سیستم مختصاتی بار دیگر وارد عمل می‌شود و با محاصبه‌ی الگوی رفت و آمدها، ربات‌های کوچک را به سمت حفره‌ی درست هدایت می‌کند.

جهت درک چگونگی انجام این کار، آمازون شبیه‌سازی را طراحی کرده‌است که می‌گوید ربات‌ها باید چه سرعتی داشته باشند؟ و همچنین برای دریافت بسته و در عین حال جلوگیری از بخورد‌های احتمالی، ربات‌ها باید چه زمانی شتاب بگیرند و چه زمانی از سرعت خود بکاهند؟ گاهی اوقات ممکن است بر اثر یک ضربه، تکان یا برآمدگی، بسته‌بندی از روی روبات به پایین بیافتد که این مسئله موجب می‌شود ربات‌های دیگر مسیر حرکت خود را عوض کنند و در این صورت اوضاع کمی بهم می‌ریزد. البته همه‌ی روبات‌ها در قسمت کناری خود به کمربندی مجهز هستند که اگر وسیله‌ای در شرف افتادن باشد، آن را برداشته و بار دیگر روی پشت خود قرار می‌دهند.

همکاری؛ راز موفقیت در انبارهای شرکت آمازون

علی‌رغم اینکه ربات‌ها به خوبی می‌توانند از پس کارهایی که به آن‌ها محول می‌شود برآیند، اما بازهم به کمک انسان‌ها نیاز دارند. برای مثال تصور کنید رباتی در حال جابجایی سطل رنگ است. بنا به دلایلی سطل سوراخ می‌شود و رنگ از آن به بیرون و یا به درون حفره‌ها می‌ریزد. در این شرایط یکی از افرادی که در آن بخش مشغول به کار است، سیستم مربوط به آن حفره را خاموش کرده و ربات‌ را به مسیر دیگری هدایت می‌کند.

برخی افراد تصور می‌کنند هرچه تعداد ربات‌ها بیشتر باشد کار‌ها سریع‌تر و راحت‌تر پیش می‌رود اما حقیقت چیز دیگری را نشان می‌دهد. می‌توان در محوطه‌ی انبارها بیش از ۸۰۰ ربات را هدایت کرد اما هنگامی که مشکلی پیش بیاید، کنترل آن همه ربات بسیار سخت و وقت گیر خواهد بود. بنابراین آمازون ترجیه می‌دهد تنها از ۴۰۰ الی ۵۰۰ ربات برای جابجایی بسته‌بندی‌ها در انبار خود استفاده کند، درحالیکه باقی ربات‌ها در گوشه‌ای پارک هستند تا نوبت به آن‌‌ها برسد.

همچنین انسان‌ها باید در بخش پایینی حفره‌ها، تمام بسته‌ها را در جعبه‌ای به ارتفاع حدودا ۲ متر دسته‌بندی کنند. اما اگر ربات‌ها تمام سفارشات کد پستی خاصی را در یک حفره بیاندازند، دسته‌بندی آن‌ها برای افرادی که در آن بخش مشغول به کار هستند بسیار سخت خواهد بود. بنابراین ربات‌ها بسته‌ها را در حفره‌های متعددی که مربوط به یک کد پستی هستند پخش می‌کنند و اینگونه از پر شدن یک حفره جلوگیری می‌کنند تا انسان‌ها نیز بتوانند به راحتی سفارشات را دسته‌بندی کنند.

در ویدئوی زیر می‌توانید به طور دقیق‌تری شاهد فعالیت ربات‌ها و نظارت یک نیروی انسانی روی آن‌ها باشید. در این ویدئو خانم کاترین کاچونا، در رابطه با عملکرد ربات‌ها توضیحاتی را مطرح می‌کند. طبق گفته‌ی خانم کاچونا، او باید کاملا روی ربات‌های یک بخش نظارت داشته باشد، این درحالی‌ است که چیز خاصی در رابط با آن‌ها نمی‌داند. او وظیفه‌ دارد نقطه‌هایی که تراکم ربات‌ها در آن‌ زیاد است را بررسی کند و از برخوردهای احتمالی ربات‌ها جلوگیری کند. همچنین اگر رباتی دچار مشکل شد، وظیفه‌ی خانم کاچونا است که به آن رسیدگی کند تا باقی ربات‌ها دچار مشکل نشوند.

 
 
 
 

ایده‌های ناب و هیجان‌انگیز رباتیک در فروشگاه آمازون به اینجا ختم نمی‌شود. این شرکت در سال ۲۰۱۶ برای اولین بار کالای سفارشی یکی از مشتریان را با پهباد تحویل داد اما به دلیل وجود مشکلات و محدودیت‌های از قبیل وزن زیاد محصولات، هک شدن سیستم پهباد و سرقت آن، محدودیت‌های امنیتی برخی کشورها برای پرواز پهبادها و عواملی از این دست، آمازون نتوانست به طور گسترده از پهباد برای ارسال سفارشات به مشتریان استفاده کند. همچنین آمازون امیدوار است در آینده بتواند ایده‌ی انبار‌های متحرک را عملی کند. طبق این ایده، آمازون قصد دارد در صورت امکان، از کشتی‌های هوایی یا زیپلین‌ها برای توزیع کالاهای پر مصرف بین مشتریان استفاده کند. این امر نه تنها سرعت ارسال را افزایش می‌دهد، بلکه از هزینه‌ی حمل کالا نیز می‌کاهد.

شاید تنها نکته‌ی منفی در رابطه با استفاده از ربات‌ها در شرکت‌های بزرگی چون آمازون، موجب کاهش نیروی انسانی شود. نیروهای انسانی ربات‌ها را دوست خوبی نمی‌بینند، اما حقیقت این است که ربات‌ها دقیق‌تر و سریع‌تر از انسان‌ها هستند و بدون نیاز به غذا یا خواب می‌توانند به صورت پیوسته حجم سنگین کارها را به دوش بکشند. مخصوصا اگر این سفارشات شامل مواد غذایی باشند. البته این ربات‌ها بدون نیروهای انسانی از پس وظایفشان بر نخواهند آمد اما نمی‌توان این حقیقت را که وجودشان تعداد نیروهای انسانی را تا حد زیادی کاهش داده انکار کرد. با همه‌ی این تفاسیر، مسلما همه‌ی مشتریان تمایل دارند سفارشات هرچه زودتر به دستشان برسد و این امر با حضور ربات‌ها بدون دردسر و با هزینه‌ی کمتری صورت می‌گیرد. بنابراین وجود ربات‌ها نه تنها برای شرکت‌ها بلکه برای مشتریان نیز بسیار ضروری است.

  • نیما
  • ۰
  • ۰

به تازگی دونالد ترامپ و تیم کوک با یکدیگر ملاقاتی داشته‌اند که در آن به گفتگو درباره مسائل بسیاری مهمی پرداختند. گرچه شاید این دو مدیر ارشد در حوزه‌های شغلی و حتی روحیاتشان با یکدیگر تفاوت‌های بسیاری داشته باشند، اما همیشه سعی داشته‌اند از دیگری امتیازاتی بگیرند. ترامپ خواستار انتقال خط تولید محصولات اپل به داخل خاک آمریکا است تا جنگ تجاری‌اش با چین را پیش ببرد و کوک نیز به دنبال این است که آیفون‌ها را از آسیب‌های احتمالی جنگ تجاری که ترامپ بین آمریکا و چین به راه انداخته مصون نگه دارد.

طبق اعلام رویترز، این دو نفر روز گذشته با یکدیگر ملاقات کرده‌اند. مدیر عامل اپل در این دیدار با ترامپ درباره خطر اعمال تعرفه ۲۵ درصدی روی دسته جدیدی از محصولات وارداتی از چین گفتگو کرد. این گروه جدید از محصولات که شامل آیفون‌های اپل نیز می‌شود، محصولاتی هستند که از چین وارد ایالات متحده می‌شوند و باید مالیات پرداخت کنند.

در حالی که رییس جمهور آمریکا در توییت‌های خود به این موضوع اشاره می‌کند که چین باید تعرفه بپردازد، در عمل می‌بینم که این تعرفه‌ها در واقع مالیات‌هایی هستند که شرکت‌های آمریکایی مجبور به پرداخت آن می‌شوند. در نهایت بعضی از این شرکت‌ها مجبور به افزایش بهای کالای خود می‌شوند که منجر به پرداخت پول بیشتری از سوی خریداران می‌شود و یا بعضی شرکت‌ها متحمل ضررهایی می‌شوند، مانند اپل که مجبور است برای آیفون‌ها و آیپدهایش ۲۵ درصد تعرفه بپردازد ولی برای ثابت نگه داشتن قیمت نهایی این دستگاه‌ها مجبور است هزینه مالیات را خودش بپردازد. تحلیلگران با اشاره به آیفون XR به عنوان یکی از دستگاه‌های محبوب فعلی این شرکت اعلام کرده‌اند که اگر اپل بخواهد تعرفه پرداختی را نیز در نظر بگیرد، قیمت این مدل از آیفون تا ۱۶۰ دلار افزایش پیدا می‌کند.

جنگ تجاری آمریکا و چین

البته در این دیدار درباره مسائل دیگری هم بحث شد. طبق اعلام سخنگوی کاخ سفید، ترامپ و کوک درباره‌ مسائل مهمی مانند تجارت، سرمایه گذاری در ایالات متحده، مهاجرت و حریم خصوصی گفتگو کردند. حریم خصوصی این روزها به بحثی داغ در واشنگتن تبدیل شده که شرکت‌های بزرگی مانند گوگل، اپل، فیس‌بوک و آمازون را تحت فشارهای قانونی قرار داده است. نمایندگان هر دو حزب آمریکا در مجلس و سنا درباره قانونی بحث کرده‌اند که شرکت‌های بزرگ فناوری را مجبور می‌کنند تا به شرکت‌های مستقل کوچکتر تقسیم شوند. سیاست مداران آمریکایی دلیل این تصمیم خود را نگرانی از نحوه به کارگیری قدرت این شرکت‌ها بیان می‌کنند. در همین حال، تیم کوک مدعی است که اپل نباید در رده این شرکت‌ها قرار بگیرد زیرا تنها سهمی معمولی از بازار گوشی‌های هوشمند را در اختیار دارد.

اما آقای مدیر عامل علاوه بر جلوگیری از افزایش قیمت آیفون‌ها و تقسیم شدن شرکتش به شرکت‌های کوچکتر، دلیل دیگری هم دارد تا دونالد ترامپ را متقاعد کند که از وخیم‌تر شدن وضعیت تجاری چین و آمریکا جلوگیری کند. طبق گزارش بلومبرگ، تحلیلگری (که نامش ذکر نشده است) اعلام کرده است در پایان این نبرد تجاری، افت سهام قابل ملاحظه‌ای را برای اپل پیش‌بینی می‌کند. بسیاری از مدیران اپل با افزایش ارزش سهام این شرکت از طریق پاداش‌های محدود کردن واحدهای سهام، مزایایی را دریافت می‌کنند. این مزایا توسط هیئت مدیره اهدا می‌شود و نام مدیران بزرگی از این شرکت، مانند فیل شیلر (مدیر ارشد بازاریابی)، ادی کیو (مدیر بخش نرم افزار و سرویس‌ها)، کریگ فدریگی (مهندس نرم افزار) و آنجلا آرندتس (مدیر سابق خرده فروشی) در فهرست دریافت کنندگان پاداش بزرگ شرکت با توجه به وضعیت سهام آن در سال ۲۰۲۲ به چشم می‌خورد. اگر کوک بتواند رییس جمهور کشورش را متقاعد کند تا دست از لجاجت بردارد، می‌تواند به مدیران اپل در دریافت پاداش‌های چشمگیر کمک کند.

جنگ تجاری آمریکا و چین

دنیل آیوز، تحلیلگر Wedbush Securities، معتقد است پایان جنگ تجاری آمریکا و چین منجر به افزایش ۲۵ دلاری ارزش سهم اپل خواهد شد. کوپرتینویی‌ها هفته گذشته را با ارزش سهم ۱۹۲/۷۴ دلاری به پایان رساندند. اگر ۲۵ دلار پیش بینی شده را به این مبلغ اضافه کنیم، ارزش هر سهم اپل برابر با ۲۱۷/۷۴ دلار خواهد شد که بار دیگر ارزش کلی اپل را به بیش از یک تریلیون دلار می‌رساند. در حال حاضر ارزش کلی اپل حدود ۸۸۷ میلیارد دلار است، اما در ماه اوت سال گذشته این شرکت توانست به عنوان اولین کمپانی آمریکایی به ارزش یک تریلیون دلار دست یابد که در آن زمان ارزش هر سهمش معادل ۲۰۷/۰۵ دلار بود. ارزش کمپانی مدتی بعد به دلیل تغییراتی که در آن رخ داد افت شدیدی را تجربه کرد.

همچنین، تحلیلگر مذکور در یادداشتی اعلام کرد که پایان نبرد تجاری آمریکا و چین می‌تواند ابرهای تیره خطر را که اکنون بر ارزش سهام اپل سایه انداخته‌اند، کنار بزند. آیوز افزود که سرمایه گذاران افزایش اثر تنش تجاری بر ارزش سهام را مشاهده می‌کنند. از سوی دیگر، اگر آمریکا جنگ تجاری را به مرحله بعد بکشاند، قاعده بازی برای اپل تغییر خواهد کرد؛ زیرا این شرکت تا سال آینده میلادی می‌تواند تنها بخش کوچکی از خط تولید خود را به خارج از چین منتقل کند.

با وجود اینکه طراحی آیفون و آیپد در آمریکا انجام می‌شود، این دستگاه‌ها در چین و توسط شرکت‌هایی مانند فاکس‌کان، پگاترون و ریستون تولید می‌شوند. در حال حاضر فاکس‌کان تنها تعدادی آیفون را برای کاربران هندی در هندوستان تولید می‌کند و زمان زیادی لازم است تا بتواند خط تولید خود در این کشور را به سطحی برساند که توان تولید این محصولات را برای عرضه جهانی داشته باشد.

منبع: Bloomberg

  • نیما
  • ۰
  • ۰

تیم کوک، مدیر عامل اپل به لطف فعالیت‎هایش در مقر این شرکت بزرگ چند ملیتی در کوپرتینوی کالیفرنیا توانست در سال جاری میلادی بیش از ۱۰۰میلیون دلار درآمد کسب کند. به دستمزد ماهانۀ او که ۳ میلیون دلار است، ۹ میلیون دلار پاداش و ۸۹ میلیون دلار نیز در قالب سهام اپل اضافه شده است.

در قبال دستمزد و پاداش‎هایی که تیم کوک در این سال به دست آورده است، هزینه‌هایی که این شرکت برای تامین امنیت او و همچنین آسان‌سازی فعالیت‎های حرفه‎ای‎ صرف کرده، ناچیز است. شرکت اپل در سال ۲۰۱۷ میلادی ۲۲۴ هزار دلار برای تامین امنیت و ۹۳ هزار دلار نیز برای استفاده تیم کوک از یک جت خصوصی برای انجام سفرهای کاری پرداخت کرده است.

دیگر مقامات ارشد اپل از چنین درآمد هنگفتی برخوردار نبودند. پنج مدیر دیگر این شرکت یعنی لوکا ماستری مدیر ارشد امور مالی، آنجلا آرندتس نایب رئیس و مدیر تمام فروشگاه‌های خرده فروشی اپل در سراسر جهان، جانی سروجی مدیر تیم فناوری‌های سخت‌افزاری، دن ریکو مدیر تیم‌های مهندسی Mac, iPhone, iPad و iPod و درنهایت بروس سیویل معاون ارشد شورای عمومی، در سال جاری میلادی کمی بیش از ۲۴ میلیون دلار دستمزد، پاداش و سهام دریافت کرده‌اند.

توانایی اپل و مدیرانش در نوآوری و مدیریت بحران‌ها در بازار از مهمترین دلایل درآمدزایی قابل توجه این شرکت بوده است و بر این اساس پیش‌بینی می‌شود که این شرکت بتواند با بسیاری از موقعیت‎های پیچیده درسال ۲۰۱۸ نیز بخوبی رو‌به‌رو شود. اپل برای سال آینده کارهای مهمی در پیش دارد از جمله کاهش قیمت آیفون ایکس برای مقابله با معضل کاهش فروش این محصول در بازار و همچنین پشت سر گذاشتن چندین پروسۀ حقوقی در پی کاهش عمدی سرعت آیفون‌های قدیمی.

  • نیما
  • ۰
  • ۰

بازار سهام همواره پیچیدگی های خاص خود را داشته و معمولاً برای تازه واردها سرمایه گذاری در این بازار ریسک بالایی دارد. اما این بی تجربه ها نیستند که همیشه در داد و ستد سهام دچار ضرر می شوند و ممکن است شرکت های بزرگی مانند اپل هم در تصمیمات بازار سهام خود دچار اشتباه شود.

به گزارش وال استریت ژورنال، کمپانی اپل امسال تنها با یک تصمیم نادرست، چیزی در حدود 9 میلیارد دلار ضرر کرده که چنین رقمی حتی برای ساکنین کوپرتینو هم مبلغ بالایی به حساب می آید.

سهامی که اپل با مبلغ 63 میلیارد دلار خریده بود حالا 54 میلیارد دلار ارزش دارد

پس از اصلاح قوانین مالیاتی ایالات متحده در سال 2017 و کاهش نرخ مالیات شرکت های آمریکایی از 35 به 21 درصد، جریان نقدی شرکت اپل رشد فزاینده ای پیدا کرد و این کمپانی تصمیم گرفت پول مازاد را در سازمان خود سرمایه گذاری کند. شرکت ساکن کوپرتینو برای این کار 63 میلیارد دلار از سهام خود را از سهامداران خرد خرید و نقدینگی را در کمپانی حفظ نمود.

اما اشتباه اصلی اپل خرید سهام مورد بحث در دوران اوج قیمت ها (222 دلار به ازای هر سهم) بود که پس از مدتی با افت قیمت ها در بازار سهام ، ضرر قابل توجهی را به شرکت تحمیل نمود. طبق محاسبات فعالان بازار، سهامی که اپل با مبلغ 63 میلیارد دلار خریده بود حالا 54 میلیارد دلار ارزش دارد که افت 9 میلیارد دلاری را نشان می دهد.

 

بازار سهام

 

البته اپل در اتخاذ تصمیم مذکور تنها نبود و بسیاری از شرکت های آمریکایی با پول به دست آمده از کاهش مالیات، اقدام به بازخرید سهام خود کردند که پس از فروکش کردن قیمت ها در بازار بورس، ضررهای هنگفتی را متوجه آنها کرد.

گفتنی است کمپانی اپل هنوز نسبت به گزارش وال استریت ژورنال واکنشی نشان نداده اما جالب است بدانید که در ماه می سال 2018 لوکا میستری مدیر مالی اپل بازخرید سهام مورد بحث را خردمندانه توصیف کرده بود.

  • نیما