مکان برگزاری کنفرانس : دانشگاه DMIT
استاد : دکتر سید محسن آزاد مدت کنفرانس : ۱۳۰ دقیقه زمان : ۹۵/۱۱/۳۰
موضوع کنفرانس : صنعت خردهفروشی
ما باید بدانیم زیر ساختهای چه صنعتی را تأمین میکنیم و در چه صنعتی فعالیت میکنیم؟ زیرا با شناخت آن میتوانیم موقعیت کاری، سازمانی و حرفه ای خود را بهتر بشناسیم و همچنین در ارتباط با تمام زیر ساختهای این حوزه، فعال تر عمل کنیم.
فهرست مطالب:
۱- مفاهیم و کلیات صنعت مجتمعهای تجاری و خردهفروشی
۲- تحلیل وضعیت صنعت خردهفروشی در جهان
۳- تحلیل صنعت خردهفروشی در ایران
۴- فرصتها، چالشها و روندهای صنعت خردهفروشی در ایران
خرده فروشی واژه ای فرانسوی است و شامل لوازم و اجناسی است که در یک بازار بزرگ خریداری میشود.
پیشینه خردهفروشی در جهان:
۱- اولین فروشگاه بزرگ در سال ۱۷۹۲ توسط هنری وارتون تأسیس شد.
۲- خرده فروشی بزرگی به نام بن مارشه در سال ۱۸۵۲ توسط آقای آریستید بوسکیو (برای فروش اجناس خرازی و پارچه) افتتاح شد.
۳- اولین فروشگاه عرضه اقلام متنوع (نسل اول سوپر مارکتهای ضروری) در سال ۱۸۷۹ توسط وولورث در نیویورک آمریکا تأسیس شد.
۴- اولین فروشگاه زنجیرهای به نام آتلانتیک پاسفیک در سال ۱۹۲۲ در آمریکا افتتاح شد.
۵- در سال ۱۹۲۹ حدود ۲۲ درصد کل خردهفروشی در کشور آمریکا توسط فروشگاههای زنجیرهای انجام میشد.
۶- در سال ۱۹۹۷ بیش از ۶۰ درصد خردهفروشی در آمریکا به وسیله فروشگاههای زنجیرهای انجام میشد.
روند تکاملی صنعت خردهفروشی در قرن ۲۰:
۱۹۲۰-۱۹۲۹ : فروشگاههای زنجیرهای به سرعت رشد کردند.
دهه ۱۹۳۰ : سوپرمارکتها شکل گرفتند و نخستین مراکز خرید مدرن افتتاح شد.
دهه ۱۹۴۰ : خردهفروشی پس از جنگ احیاء شد.
دهه ۱۹۵۰: دراگ استورها یا فروشگاههای دارو و لوازم آرایشی و بهداشتی به شکل زنجیرهای رشد کرد.
دهه ۱۹۶۰: سوپر مارکتهای بزرگ یا مگا استورها و مگامالها افتتاح شد و برای سرعت بخشیدن به فرآیند خردهفروشی از دستگاههای اسکنر و بارکد استفاده شد.
دهه ۱۹۷۰: مراکز فروش خانگی توسعه یافت.
دهه ۱۹۸۰: دوره ادغامها و اکتسابها در خردهفروشی آغاز شد.
دهه ۱۹۹۰: خردهفروشی جهانی شد و خردهفروشی الکترونیکی و فروشالکترونیکی کتاب، توسط آمازون آغاز شد.
دهه ۲۰۰۰: یورو در اروپا رایج شد و یک بازار واحد و یکپارچه برای بازارهای خردهفروشی در اروپا ایجاد شد.
پیشینه خردهفروشی در ایران:
• سال ۱۳۲۸: تأسیس فروشگاه تعاونی مصرف سپه
• سال ۱۳۳۴: راه اندازی فروشگاه اتکا
• سال ۱۳۳۶: تأسیس فروشگاه زنجیرهای فردوسی
• سال ۱۳۴۹: افتتاح فروشگاه زنجیرهای کوروش
• سال ۱۳۷۲: افتتاح فروشگاه شهروند در آبان ۱۳۷۲ توسط آقای کرباسچی
• سال ۱۳۷۳: تأسیس اولین فروشگاه رفاه در چهار دانگه اسلامشهر در اسفند ماه ۱۳۷۳
• سال ۱۳۷۹: افتتاح فروشگاههای پروما
• سال ۱۳۸۸: افتتاح نخستین هایپرمارکت چند ملیتی (فرانسوی – اماراتی) به نام هایپراستار (Hyper star)
عوامل مؤثر بر رشد خردهفروشی در ایران: مصرفگرایی در ایران شتاب گرفته، سبک خرید مردم متفاوت و زمانها محدود شده است. هر چه فضا مدرنتر شود، زمان مردم باارزشتر و زمان خرید برای مردم، تفریحی میشود، ولی تاکنون، فضای خردهفروشی در کشور مدرن نشده و از بعد فرهنگی، همیشه محل چالش بوده است. از دیگر عوامل میتوان کوچک شدن سبد خانوارها را نام برد.
مفاهیم و ارکان چرخه خردهفروشی از دید آقای مک نایر:
مفهوم این چرخه، ابتدا توسط مک نایر از دانشگاه هاروارد معرفی شد. هدف اصلی این مفهوم توصیف چگونگی تغییر مراکز خردهفروشی در طی چرخه زندگی تکاملی آنهاست. این چرخه دائماً فرآیند خرید و فروش مدرن را تحت تأثیر قرار میدهد. ما از هر جایی وارد این چرخه شویم، میتوانیم یک فضای خردهفروشی جدید را در صنعت تعریف کنیم.
مدلهای خردهفروشی: فروشگاههای چندبخشی، فروشگاههای رفاهی، سوپرمارکتها، فروشگاههای تخفیفدار، بازار بزرگ، فروشگاههای تخصصی، هایپرمارکتها و مراکز خرید بزرگ.
فروشگاههای چند بخشی (Department stores): شامل فروشگاههایی میشود که طیف وسیعی از محصولات را ارائه میکند، معمولاً صندوق واحد دارند، به برندها فضاهای خود را اجاره میدهند و از تجمع فضاها، کسب و کار خود را رونق میدهند. این فروشگاهها سه دستهاند:
فروشگاه کاملأ لوکس ۲- فروشگاه مخصوص طبقه متوسط ۳- فروشگاه کالاهای قیمت پایین
فروشگاههای رفاهی (Convenience Stores): فضای کوچکی دارد که طیفی از محصولات روزمره در آن عرضه میشود و برندهای مخصوص به آن داده نمیشود.
سوپرمارکتها (Supermarket): شامل خردهفروشهایی است که تمرکزشان روی مواد غذایی و کالاهای خانگی است و محل تأسیس این سوپرمارکتها، معمولاً در مناطق مسکونی و مجتمعهای بزرگ و جایی است که در دسترس باشد.
هایپرمارکتها (Hypermarket): ترکیبی از سوپرمارکتها و دپارتمان استورهاست. فروش محصولات با حجم بالا و حاشیه سود پایین است. دامنه وسیع محصولات از مواد غذایی تا کالاهای تجاری را عرضه میکند و تمرکز آن بیشتر بر فروش مواد غذایی تازه است.
مراکز خرید بزرگ (Superstore, Megastore, Supercenter): طیف وسیع عرضه محصولات غذایی و غیر غذایی است. محصولات تنوع زیادی دارند و محل تأسیس آنها در محیطهای برون شهری و یا مالهاست.
فروشگاههای تخصصی (Brand store, Specialty store) : یعنی برندهایی که در همه جا شعبه دارند و بعضی از آنها وارد مالها میشوند، مانندAdidas . فروش محصولات با تنوع کمتر، کیفیت بالاتر و تمرکز بر یک کالای خاص و قیمت بالاست.
فروشگاههای تخفیفدار (Discount stores): طیف وسیعی از محصولات را با قیمتی پایین عرضه میکند. جایی است که مردم به خاطر ارزان بودن به آنجا میروند.
بازار بزرگ (Mall, Mega mall): به فضاهایی بسیار بزرگتر از بازارهایی که اشاره شد، گفته میشود. مانند مگامال و ایرانمال. در این فضاها، خردهفروشی با تفریح و فراغت ترکیب شده است و دامنه متنوع و وسیعی از محصولات در این فروشگاهها عرضه میشود.
کل فروش در سال ۲۰۱۳ در صنعت خردهفروشی در بخشهای مختلف دنیا، ابعاد متفاوتی داشته است. ۳ میلیارد نفر از جمعیت دنیا در هند و چین است و به تبع آن صنعت خردهفروشی این مجموعهها باید بیشتر باشد. در آمریکای شمالی، بهعنوان دومین بازار بزرگ هدف، حدود ۴ میلیون نفر است. در اروپای غربی ۳ میلیون نفر، آمریکای لاتین و جنوبی ۲ میلیون نفر، اروپای شرقی ۱ میلیون نفر و کل آفریقا به علاوه خاور میانه، آخرین بخش دنیا در صنعت خردهفروشی مدرن است. باید نگاه جهانی داشته باشیم و ببینیم کشورها چه مخاطبانی دارند. پیش بینی سال ۲۰۱۷ در مقایسه با اتفاقات ۲۰۱۶ از منظر نرخ رشد فروش خرده فروشی مدرن است.
۱۰ خرده فروش برتر دنیا:
۱- WalMart ۲- Carre four ۳- Tesco ۴- Metro Ag ۵- Kroger ۶- Schwarz ۷- Costco ۸- home depot ۹- Walgreen crop ۱۰-Aldi
همانگونه که میبینیم، ۵ خردهفروش آمریکایی و ۳ خردهفروش آلمانی در بین ۱۰ خردهفروش برتر دنیا حضور دارد.
وضعیت ۲۵۰ خرده فروش برتر دنیا: مجموع فروششان ۵/۴ تریلیون دلار، حاشیه سود خالصشان حدود ۳ درصد و نرخ رشد سالانه شان حدود ۵ درصد است. متوسط اندازه هر کدام از فروش سالیانه ۹۱/۱۷ بیلیون دلار، حداقل آن ۶۵/۳ صدم میلیارد است و ۶۶ درصد درآمدشان از رفتن به کشورهای دیگر شکل گرفته است. رشد درآمدیشان ۳/۴ درصد، بازگشت دارایشان همین حدود و کسب درآمدشان در سایر کشورها ۴/۲۳ درصد است و هر برندی که ایجاد شده، حداقل به ۱۰ کشور دیگر وارد شده است.
حجم خردهفروشی در کشور ایران، تقریباً ۱۳۲ هزار میلیارد تومان است، در حالی که کل بودجه سالیانه کشور ما ۱۲۰ هزار میلیارد تومان است، یعنی عملاً خردهفروشی ایران، از کل بودجه عمومیکشور بیشتر است. فضای خردهفروشی، فضای بسیار مهمیاست، چون از قدیمیترین حرفهها در دنیا محسوب میشود. بین ۲۵۰ قدرت برتر در زمینه خردهفروشی، تعداد کمپانیهای توزیع شده به این صورت است: ۸ عدد از خردهفروشیها در خاورمیانه و آفریقا، ۵۳ عدد در آسیا و اقیانوسه و ۹۳ عدد در اروپاست. رهبران اقتصادی دنیا، در اروپا و آمریکا قرار دارند.
در واقع رشد سالیانه آنها حدود ۵ درصد، رشد درآمدشان حدود ۳/۴ درصد، حاشیه سود خالصشان، حدود ۳ درصد و بازگشت دارایی شان حدود ۳/۴ درصداند، اما بازار ایران، خاورمیانه، اقیانوسیه و آفریقا به دلیل بکر بودن، فروش فوق العاده دارد و ۱۶ درصد رشد سالیانه را به خود اختصاص داده است و رشد درآمدشان حدود ۲۰ درصد، حاشیه سودشان ۶ درصد و نرخ بازگشت دارایی شان حدود ۵/۶ درصد است. به لحاظ قدرت اقتصادی، کشور آمریکا در دنیا اول است، چین، ژاپن، آلمان، انگلیس، فرانسه و ایتالیا در رتبههای بعد قرار دارند. هر کدام از این کشورها روی یک پایه اقتصادی تمرکز کرده اند. عملاً قیمتگذاری الماس، طلا، نفت و فلزات گرانبها در انگلیس (لندن) اتفاق میافتد. صنعت خردهفروشی، صنعتی است که به شرایط اقتصادی، ارز مبدأ و مقصد و صادرات و واردات نیز بستگی دارد.
کشورهایی که ظرفیت صادرات و واردات روانی نداشته باشند، دچار مشکل میشوند. شما وارد صنعتی شده اید که در دنیا از تمام صنایع پیشی گرفته است و در منطقه، نرخ رشد بسیار وحشتناکی دارد. اگر این مسیر را به درستی بشناسیم، زیرساخت آن را فراهم کنیم و کج سلیقگی نکینم، فروش مدرن آینده ایران و منطقه به آن گره خواهد خورد.
فروش مدرن چه زیرساختهایی دارد: ۱- بازار هدف ۲- تنوع خانواده محصولات ۳- سیستم مدیریتی ۴- صادراتی بودن کشور.
کشور آلمان اولین کشور دنیا در این حوزه است. توسعه پایدار در دنیا با مفهوم زنجیرهای شدن صنعتهای مختلف، بویژه خردهفروشی هم تراز بوده است. باید توسعه پایدار را به درستی بشناسیم. در صنعت خردهفروشی چه اقلامیفروخته میشود؟ چهار خانواده محصول وجود دارد که مورد توجه قرار گرفته است:
۱- پوشاک و مد ۲- خواربار مصرفی ۳- لوازم خانگی و تفریحات و سرگرمی ۴- سایر نیازهای روزمره مردم (از ابزار گرفته تا سرامیک و غیره).
در موضوع پوشاک و مد، حاشیه سود نرخ بازگشت دارایی، از بقیه بیشتر است. مجموعههای چینی، مجموعه صنعت خردهفروشیهای در حال رشد است. دیجیکالا در سال، ۷۰۰ میلیارد تومان فروش دارد، یعنی میانگین روزانه ۲ میلیارد تومان. کل فضای خردهفروشی ایران ۱۳۲ هزار میلیارد تومان است. سهم دیجی کالا در این فضا ۸۵ درصد است. یک پاساژ در چهارسو به اندازه دیجی کالا فروش دارد. اگر ارزش مضامین را درست بشناسیم، طبیعتاً سهمها را نیز بهتر خواهیم شناخت. در دنیا به ترتیب آمازون و اپل فروش آنلاین فوق العاده ای دارند. اینها فضای فروش فیزیکی نیز دارند. آمازون حدود یک ماه پیش فضایی را تأسیس کرد که با دوربین و پردازش تصویر پیش میرود و فروشنده ندارد، یعنی کسی در آنجا نیست، ولی هیچکس جرأت دزدی ندارد. این کار اعتبار است. ۸۹ درصد محصولات دیجی کالا، محصولات دیجیتال است.
نسبت Q در صنعت خردهفروشی = ارزش شرکت در بورس چقدر است.
هر چه داراییهای ملموس و ارزش برند بیشتر باشد، این عدد بیشتر از یک میشود و هر چه کالای انباری و فاسد باشد و زمین و ملک، اقتصادی نباشد، از یک به سمت صفر نزدیکتر میشود. دلیل ریزش سهام بانکها، به این دلیل است که ارزش صوری دفتری اقتصادی ایجاد کردهاند. ملکی را گران و دوباره تجدید ارزیابی کردهاند. برای اینکه هر سال زیان ندهند، بعد از مدتی بانک مرکزی ملک را میگیرد و میگوید، ارزیاب دادگستری قیمت گذاری میکند. ۷ درصد ارزش سهام بانک ملت، ماه پیش ریخته شد.
خرده فروشی وقتی ارزشمند است که ارزش برند و دارایی داشته باشد. شاخص توسعه خردهفروشی جهانی، چهار مورد است:
۱- جذابیت بازار (بکر باشد و توسعه خردهفروشی را افزایش دهد) ۲- ریسک یک کشور (ریسک کشور ایران کم است، به همین علت، سرمایه گذاری خارجی در این کشور اتفاق نمیافتد) ۳- اشباع بودن ۴-زمان (زمانی که لازم است تا خردهفروشی در یک جا توسعه پیدا کند).
اولین برند دنیا به لحاظ شاخص Q هرمس است. در واقع ارزش برند، به داراییهاست. اپل نیز به همین صورت است. در پوشاک و مد، نسبت Q بین شرکتهای برتری که در این حیطه بوده اند، ۱/۲ است. در مورد کالای سرگرمی۵/۲ است. اعتبار کسی که کالای بزرگ دارد، به مراتب بیشتر از یک لباس فروش است. شاخص عملکرد خردهفروشی در آمریکا ۶/۱ است. Q در پوشاک و کفش ۳/۳، در موضوع صرافی ۱۵/۱، در فروشگاههایی که فقط نقد فروشی است ۱۵/۱ و در فروشگاههای دارای تخفیف، ۶/۱ است. به لحاظ جغرافیایی، مجموعه آمریکا، مکزیک و کانادا ۵۹/۱ است، آمریکای لاتین فوقالعاده پایین و اروپا ۱ درصد است.
در رابطه با جذابیت بازار، قطر، شیلی و برزیل از فضاهایی به شمار میروند که برای خردهفروشی کشش جدی دارند. در آفریقا طبیعتاً اشباع بازار کم است و کاملا ً خلاء وجود دارد. در مورد ریسک باید بگویم، هر چه ثبات در کشور بیشتر باشد، مناسب تر است و به لحاظ شعار زمان، در مجموعههای اطراف چین، زمان بسیار مهم است. اگر خرده فروش بخواهد کشوری را برای فروش انتخاب کند، احتمال موفقیت در چین ۶۵ درصد، اروگوئه ۶۵ درصد، شیلی ۶۲ درصد، قطر ۵۹ درصد، مغولستان ۵۸ درصد، گرجستان ۵۸ درصد، امارات ۵۸ درصد، برزیل ۵۷ درصد، مالزی ۵۶ درصد و ارمنستان ۵۵ درصد است. جایگاه ایران در این رتبهبندی ۲۹ است.
جذابیت بازار ایران، ۵/۳۳ درصد است. به دلیل ریسک سود بانکی، تورم، بیکاری و رشد اقتصادی، جذابیت بازار ما کم است. همچنین ریسک کشور ما ۴/۳ درصد، اشباع بازار ۲/۸۹ درصد و فشار زمان ۳۱ درصد است. در عمر صنعت خردهفروشی در کشورها ورود، اوج گیری، بلوغ و خروج داریم. وقتی طبقه متوسط در حال رشد باشد، باید ورود پیدا کرد. وقتی مصرف کنندهها بخواهند، فرهنگ جدیدی از خردهفروشی ببینند و همچنین دولت محدودیتها را کم کند.
سرمایهگذاری نباید محلی باشد، بلکه باید دارای ابعاد حداقل ملی یا منطقه ای باشد و باید استراتژی نیروی ماهر کاری برای پستهای مدیریتی باشد. وقتی میخواهیم در صنعت خردهفروشی اوج بگیریم، باید ارزش سر قفلی را بشکنیم. در فرآیند ساخت مال، مهمترین کاری که برای اقتصاد دنیا میکند، این است که ارزش سرقفلی را میشکند. پس عملاً اگر املاک و مستغلات مقرون به صرفه باشد، اوج گیری شکل میگیرد. البته باید با سازماندهی وارد شد. اینجا جایی است که مدیر خارجی به ما کمک میکند. بلوغ وقتی حاصل میشود که مصرف کنندهها به اندازه کافی از خریدشان در بازار جواب بگیرند، املاک و مستغلات کم شده، رقابتهای منطقه ای و محلی زیاد شده و معمولاً در این حالت باید سازمانی عمل کرد (به شهرهای جدید و به کسب و کارهای جنبی وارد شویم). اگر خود مختار حرکت کنیم و کار خود را ادامه دهیم، به سمت سناریوی خروج نزدیک میشویم. موقع خروج وقتی است که هزینههای خردهفروش زیاد شده، مردم کانالهای بهتر و جدیدتری پیدا کرده اند و املاک و مستغلات دیگر متناسب با آن نیست.
نگاشت دوره عمر صنعت خردهفروشی کشورهای با شاخص
در سال ۱۹۹۰ لهستان سراغ بازارهای مدرن رفت. به این دلیل که دیوار برلین فرو ریخت، یعنی اروپای شرقی به غربی نزدیک شد و مردم آلمان به سمت بازاری جدید حمله ور شدند. ولی در سال ۲۰۰۵ این داستان خاتمه یافت و ظرف ۱۵ سال کشوری به آن پهناوری کاملاً پوشش یافت. ترکیه در سال ۲۰۰۸ به تازگی وارد این فضا شد (خرده فروشی مدرن) و در سال ۲۰۱۴ به بلوغ رسید. ما در ایران باید تمام این مراحل را تحلیل کنیم.
وضعیت خردهفروشی: ۱۸ درصد از ساختار مدرن برای خردهفروشی، در ایران ایجاد شده است که این عدد در دنیا ۸۰ درصد است. روند رشد ایجاد واحدهای خردهفروشی در ایران، سالانه ۱۲ درصد است. حجم خردهفروشی ایران ۳۰ برابر استاندارد دنیاست، یعنی به شدت بازار جذابی است. در ایران ۲ میلیون واحد صنفی دارای مجوز و ۸۰ هزار، بدون مجوز فعالیت میکنند که واحدهای صنفی از یک زیر پله ای تا هایپر مارکت را در برمیگیرد. سهم فروشگاههای زنجیره ای از توزیع بازار کشور ۴ درصد است. که اگر مکانهای مدرن را نیز به آن اضافه کنید، ۱۸ درصد میشود. سوپرمارکتها و هایپرمارکتها از سال ۲۰۱۱ بازار ایران را با شوک مواجه کرد و روز به روز وضعیت آن بهتر شد. پتانسیل خردهفروشی در زمینه خوار و بار بسیار بالاست. فروشگاه کوچک بسیار زیاد است و واردات باعث شده تا این کسب و کار نیز رونق پیدا کند. پس طبیعتاً ۱۹۳ هزار باقی مانده، سایر محصولات است.
ایران بعد از چین و هند سوم است. آنها جمعیت ۵/۱ میلیاردی را با ۵ میلیون واحد صنفی راه اندازی میکنند و ایران با ۸۰ میلیون جمعیت، ۲ میلیون واحد صنفی دارد، یعنی سرانه هر ۴۰ نفر، یک مغازه دارد. ظرف ۲۰ سال، ۲۵۰ هزار مگا استور، ۸۰ درصد بازار ایران را پوشش خواهد داد و کلاً ۲۰ درصد برای خرده فروشهای کوچک میماند. روند رشد خردهفروشی ۱۲ درصد است، یعنی بازاری کاملاً نوظهور. ۱۲۰۰ مجتمع تجاری در کشور وجود دارد و ۴۰۰ مال در آستانه بهره برداری است. اینها زیر ساخت کانالهای فروش مدرن است. ۴ میلیون نفر از مردم ایران در این صنعت روزی میخورند. ۱۶ درصد اشتغال در واحدهای صنفی است و تقریباً جمعیت جوان و میانسال کشور مایلند تا ترکیبی از خرید و تفریح داشته باشند، یعنی خرید با طعم لذت. این لذت، کلید واژه فروش مدرن است.
اگر ما فضایی ایجاد کنیم که همه قسمتهای آن مدرن باشد، اما ظرفیت تفریحی خانوادگی نداشته باشد، استقبال از آن نخواهد شد. ما ۸۰ درصد میوه و تره بار، ۷۰ درصد کالاهای فاسدشدنی و ۱۰۰ درصد کالاهای غیر فاسدشدنی را پوشش میدهیم و توزیع میکنیم. در دنیا به ازای هر ۱۵۰ نفر، یک واحد صنفی در نظر گرفته شده است. در اروپا برای هر ۳۰۰ نفر، یک واحد صنفی است، اما در ایران برای هر ۴۰ نفر یک واحد صنفی است. چون ۸۰ میلیون جمعیت و ۱۲ میلیون واحد صنفی دارد. در متوسط هر واحد صنفی متراژ آن مهم است. در ایران، میانگین مساحت واحدهای صنفی ما کمتر از ۷۰ متر است. در ژاپن این عدد ۸۳۲ متر و در آمریکا ۴۱۴۳ متر است. هر چه تورم کاهش پیدا کند و ثبات اقتصادی ایجاد شود، خرده فروشی در کشور تقویت میشود. هر چه نوسانات ارزی کمتر شود، خردهفروشی تحت تأثیر قرار میگیرد.
چالشهای موجود در صنعت خردهفروشی:
۱- تعداد فروشگاههای کوچک زیاد است. ۲- قیمت کالا در حال افزایش است. ۳- انتخاب الگوی بازار مشکل است. ۴- تحریم وجود دارد. ۵- سرمایهگذاران داخلی از این صنعت هراس دارند. ۶- هزینه ملک و ارزش سرقفلی بسیار بالاست. ۷- تجهیزات نرمافزاری و سختافزاری که زیر ساخت فروش مدرن باشد، وجود ندارد. ۸- رقابت با فروشگاههای دولتی که محصول را به قیمت عرضه کننده میدهند، برای بخش خصوصی سخت است. ۹- شناخت کاملی که بتواند ذائقه مردم را نیاز سنجی کند، بسیار کم است. ۱۰- مسائل فرهنگی و اعتقادی باعث میشود که هر کدام از فروشگاههای مدرن را نماد کاپیتالیسم، تهاجم فرهنگی یا مشکلات اعتقادی ببینند. ۱۱- بین خردهفروشان، دائم بحث و گفتگو است. ۱۲- چانهزنی وجود دارد. ۱۴- حریم خصوصی مصرفکنندگان در نظر گرفته نمیشود. ۱۵- خرده فروشان سنتی مشتری مداری وجود دارند. ۱۶- امکانی برای اینکه مجموعهای از فروش مدرن و ۱۰ کانال به صورت همزمان استفاده کند، وجود ندارد. ۱۷- امنیت PSPI عملاً دغدغه ایجاد میکند (صندوق فروشگاهی در کشور جا نیافتاده است). ۱۸- هر کسی بخواهد در بین شما بقیه را مدیریت کند، اشک میریزد، چون هیچکدام زیر پرچم هیچ کدام دیگری نمیرویم و شرکتهای پخش و توزیع دولت، در حال کار با صنفهای واحدی کوچکاند، چون برای آنها قدرت ایجاد میشود ۱۹- آموزش فروش مدرن فوقالعاده دشوار است ۲۰- الگوهای فروش مدرن را نمیشناسیم.
فرصتهای پیش رو در صنعت خردهفروشی:
۱- قدرت خرید مردم ۲- زیر ساختهای مدرن ۳- ظرفیت بالای خردهفروشی کشور که حدود ۳۰ برابر استاندارد دنیاست. ۴- تحلیل گرایشات آینده مردم، از روی اتفاقاتی که در دنیا افتاده است ۵- باز اندیشی و طراحی مجدد آن ۶- استفاده از فرصتهای وارداتی ۷- استفاده از ورود کشورهای خارجی در این صنعت ۸- شناسایی نقاط قوت و تمرکز روی آنها ۹- کاهش هزینههای عملیاتی در فروش مدرن ۱۰- استفاده از زیر ساخت تجارت الکترونیکی ۱۱- استفاده از شرایط رفع تحریمها بعد از برجام ۱۲- استفاده از محیطهای عمومیدر مراکز خرید ۱۳- زیر نظر قراردادن عادتهای مردم ۱۵- استفاده از برقراری ارتباط با تأمین کنندگان ۱۶- همکاری با شرکتهای اپراتور مخابرات ۱۷- تبلیغات خوب ۱۸- تقسیمات بازار ۱۹- شرایط آفلاین در کشور ۲۰- تلفن همراه ۲۱- برنامههای خرید
روندهای آتی صنعت خردهفروشی در ایران:
۱- نقش صنعت خردهفروشی بیشتر میشود. ۲- قابلیتهای نسل جوان گستردهتر میشود. ۳- اشتغالزایی بالاتر میرود و مدرن تر میشود. ۴- شکل و محتوای مراکز خرید و مال تغییر میکند. ۵- ظرفیتهای بخش خصوصی فعال تر میشود. ۶- کیفیت و اجزای بصری بیشتر میشود. ۷- توجه به تفریحات خانوادگی بیشتر میشود (کما اینکه در ایران مال اتفاق افتاده است). ۸- برندهای معروف دنیا، زیر ساخت مناسب تری برای آمدن حس میکنند. ۹- تجارت الکترونیکی کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.
- ۹۷/۱۲/۰۹