در بلک فرایدی ۲۰۱۵ چه گذشت؟

در تقویم مسیحی، آخرین پنج‌شنبه‌ی ماه نوامبر تعطیل است و روز شکرگزاری نامیده شده. از آن‌جا که شنبه و یک‌شنبه هم به‌طور معمول در این تقویم، تعطیل هفتگی است، عموم شرکت‌ها جمعه‌ی میان دو تعطیلی را هم تخفیف می‌دهند. این تعطیلات چهارروزه باعث شده مردم به‌طور سنتی بیشتر مایحتاج سال نوی خود را (یک ماه پیش از آغاز سال نوی مسیحی) در این فرصت تهیه کنند.

فروشندگان هم از این فرصت استفاده کرده و با تخفیف‌های خوب و وسوسه‌انگیز، مردم را به خرید هرچه بیشتر ترغیب می‌کنند. «بلک فرایدی» (‌Black Friday) اصطلاحی است که به جمعه‌ی فردای روز شکرگزاری اطلاق می‌شود و همواره یکی از پر تراکنش‌ترین مقاطع سال را رقم می‌زند. در ادامه با دیجی‌کالا مگ همراه باشید تا به بررسی بلک فرایدی ۲۰۱۵ میلادی بپردازیم.

‌‌   

بر اساس آمارهایی که تاکنون منتشر شده، مجموع تراکنش امسال نسبت به سال ۲۰۱۴ حدود ۱۰ درصد کاهش داشته و از ۱۱٫۶ میلیارد به ۱۰٫۴ میلیارد دلار رسیده. از طرفی میانگین ارزش هر خرید هم در برابر ۱۲۹٫۳۷ دلار سال پیش، با اندک سقوطی ۱۲۷٫۸۴ دلار بود. اما این آمارهای مایوس‌کننده کل ماجرا نیست؛ تغییراتی در بلک فرایدی اتفاق افتاد که آن را به نقطه‌ی عطفی در تاریخ خرده‌فروشی بدل می‌کند.

امسال بیشتر خریداران ترجیح دادند به جای حضور در فروشگاه‌ها و بالا و پایین رفتن از غرفه‌های آن‌ها، در خانه بنشینند و از طریق اینترنت، صفحات فروش آنلاین را بالا و پایین کنند. امسال با رشد زیاد نسبت به ۲۰۱۴، ۴٫۴۵ میلیارد دلار خرید آنلاین انجام شد.

ولی این، همه‌ی تغییر رخ داده نیست؛ آمارها نشان می‌دهند در بلک فرایدی ۲۰۱۵، ترافیک موبایل برای خرید، از دسکتاپ پیشی گرفته و ۵۷٫۲ درصد از کل ترافیک آنلاین را به خود اختصاص داده. این رقم در سال ۲۰۱۰، ۵٫۶ درصد بود.

جالب‌تر این‌که در میان انواع دستگاه‌های موبایل، ۴۴٫۷ درصد از کل خریداران آنلاین ۲۰۱۵ ترجیح دادند با تلفن هوشمند خود خرید کنند. حتی از نظر متوسط ارزش هر سفارش هم دستگاه‌های موبایل قدرت‌نمایی کردند. این رقم برای گوشی، ۱۱۱٫۶۶ دلار، برای تبلت ۱۳۶٫۴۲ و برای دسکتاپ ۱۳۴٫۰۶ دلار بود. همان‌طور که در نمودار زیر می‌بینید، برای اولین بار متوسط ارزش هر سفارش ثبت‌شده در تبلت از دسکتاپ پیشی گرفت.

هرچند هنوز زرق و برق فروشگاه‌های فیزیکی و لذت گشت‌و‌گذار در آن‌ها آن‌قدر گیرا هست که اعلام شکست برای روش سنتی خرید درست نیست؛ با این حال نکته‌ی مهم این است که تجارت آنلاین جایگاه خود را در بازار، تا حد زیادی به‌دست آورده. امروزه خرید از فروشگاهی مانند دیجی‌کالا، دیگر مختص متخصصان کامپیوتر نیست. با ساده‌تر شدن فرآیند خرید، اقبال عمومی به شیوه‌ی خرید آنلاین روز به روز بیشتر می‌شود.

 

لااقل تا چند دهه‌ی آینده قرار نیست فروشگاه‌های فیزیکی حذف شوند؛ یا شاید هم هیچ‌وقت چنین اتفاقی نیفتد. اما این بلک فرایدی یک برنده داشت و آن هم خرده‌فروشی‌های آنلاینی مثل آمازون بودند که بیشترین سهم از خرید‌های این روز را از آن خود کردند.

به نظر شما تمایل مردم به خرید اینترنتی نهایتا به تعطیلی فروشگاه‌های فیزیکی منجر می‌شود؟ راستی تا حالا از طریق اپلیکیشن موبایل دیجی‌کالا خرید کرده‌اید؟

 

منابع: CNBC ،Time ،TheGuardian ،IBM

سرمایه‌گذاری یک میلیارد دلاری مدیران ارشد تکنولوژی برای ساخت هوش مصنوعی

مدیران ارشد صنایع بزرگ حوزه‌ی تکنولوژی جمعا مبلغ یک میلیارد دلار برای تحقیق و توسعه‌ی هوش مصنوعی، روی پروژه‌ای به نام OpenAI سرمایه‌گذاری کرده‌اند. هدف این پروژه پیشرفت در راستای منافع نوع بشر اعلام شده است.

حامیان و سرمایه‌گذاران پروژه‌ی OpenAI عبارتند از:

«ایلان ماسک» (Elon Musk)، مدیر ارشد تسلا موتورز (Tesla Motors) و SpaceX، «پیتر ثی‌یل» (Peter Thiel)، از موسسان شرکت Infosys، شرکت بزرگ تکنولوژیک در هند تحت عنوان Paypal، و خدمات وب آمازون (Amazon).

شرکت تازه تاسیس OpenAI اعلام کرده که تحقیقات و پروژه‌ها را بدون در نظر گرفتن محدودیت مالی پیش خواهد برد تا به هدف خودش که همان تاثیر مثبت روی نوع بشر است، دست پیدا کند.

از طرف دیگر هوش مصنوعی همیشه موضوعی بوده که رویکردهای متناقضی را برمی‌انگیخته؛ شرکت‌های تکنولوژیک متعددی از جمله مایکروسافت، تویوتا و اپل کارهایی در این زمینه انجام داده‌اند. در این خصوص، برخی محققان نسبت به این اقدامات هشدار داده و گفته‌اند که به اعتقاد آن‌ها پیشرفت‌های هوش مصنوعی در نهایت، تهدیدی برای انسان محسوب می‌شود؛ خود آقای ماسک به تازگی در دانشگاه MIT به دانشجویان گفت که هوش مصنوعی “بزرگ‌ترین تهدید برای موجودیت انسان” است.

سال گذشته نیز «استیون هاوکینگ» (Stephen Hawking)، فیزیکدان نظریه‌پرداز بریتانیایی، گفت: “هوش مصنوعی این قابلیت را دارد که با سرعتی تصاعدی خودش را بازطراحی کند.” به این ترتیب می‌تواند در پی تحولات بیولوژیکی جایگزین انسان امروز شود.

اما متخصصان دیگری هم هستند که عقیده دارند تا جایگزینی انسان توسط هوش مصنوعی راه درازی باقی است.

 

Open AI در وب‌سایت رسمی خود نوشته که هدف از این سرمایه‌گذاری کلان، دست‌یابی به پیشرفت‌هایی در حوزه‌ی هوش دیجیتال است که در درجه‌ی اول منافع انسانی را در نظر دارد و در کنار آن، بازگشت این مبلغ را.

 

البته هنوز نمی‌توان تخمین زد که هوش مصنوعی تا چه اندازه می‌تواند برای جوامع بشری مفید باشد؛ در صورت استفاده‌ی نادرست هم نمی‌توان فعلا در مورد مخرب بودن آن اظهار نظر قاطعی ارایه داد. در این تکنولوژی باید ارتقای توانایی‌های انسان مورد توجه باشد و آزادی را تا حدی فراهم کند که تهدیدی برای امنیت عمومی نباشد.

 

OpenAI اعلام کرده که در چند سال آینده تنها بخشی از این بودجه را خرج می‌کند.

نرم‌افزار هوش مصنوعی جدید گوگل سریع‌تر از همیشه یاد می‌گیرد

گوگل با نرم‌افزار هوش مصنوعی Tensor Flow می‌خواهد جایگاه‌اش را در عرصه یادگیری ماشینی تثبیت کند.

 

غول‌های تکنولوژی مثل گوگل، فیس‌بوک و آمازون، همه به دنبال پیشرفت یادگیری ماشینی هستند تا سرویس‌هایی را که ارایه می‌دهند هوشمندتر کنند.

 

گوگل قصد دارد نرم‌افزار متن بازی به نام TensorFlow را با هدف تسریع یادگیری کامپیوترها منتشر کند. این نرم‌افزار که سال‌هاست روی آن کار می‌شود، شاخه‌ای از هوش مصنوعی به نام «یادگیری ماشینی» است. نرم‌افزارهای یادگیری ماشینی به گونه‌ای طراحی می‌شوند که حجم عظیمی از داده‌ها و اطلاعات را مدیریت و پردازش کنند و با گذر زمان، بتوانند به‌طور مستقل و بی‌نیاز از برنامه‌نویس از تجربه‌های مختلف یاد بگیرند.

این تکنولوژی هم‌اکنون به گوگل سرچ، گوگل فوتوز و جی‌میل راه پیدا کرده است. غول‌های تکنولوژی مثل گوگل، فیس‌بوک و آمازون، همه به دنبال پیشرفت یادگیری ماشینی هستند تا سرویس‌هایی را که ارایه می‌دهند هوشمندتر کنند؛ مثل جست و جوی هوشمند، تبلیغات هدفمند و پیشنهاد محصول و کالا. یادگیری ماشینی وارد دنیای پیچیده‌ای می‌شود. محققان این عرصه می‌خواهند الگوهایی از کامپیوترها را طراحی کنند که توانایی دیدن و شناخت آنچه را که به آن خیره‌اند، داشته باشند. گوگل می‌گوید،  Tensor Flow در آینده در گوشی‌های هوشمند و هزاران کامپیوتر اجرا خواهد شد. اما در مرحله‌ی اولیه فقط روی یک دستگاه به کار گرفته خواهد شد.

نرم‌افزار Tensor Flow از روی نحوه‌ی ساز و کار مغز در تشخیص اشیا، الگوبرداری شده است؛ و می‌توان از آن استفاده‌های تحقیقاتی و کاربردی داشت. گوگل Tensor Flow را شروع خوبی برای پیشرفت دنیای تکنولوژی می‌داند. متن باز بودن نرم‌افزار مورد اشاره، این امکان را به توسعه‌دهندگان می‌دهد که نتیجه‌ی تحقیقات‌شان را در یک نرم‌افزار مفید به کار گیرند، بدون اینکه مجبور باشند دوباره کدنویسی کنند.

منبع: The New York Times

چهار فناوری که ارسال یک‌ساعته‌ی کالا را امکان‌پذیر می‌کند

حدود چند ماه پیش شرکت آمازون سرویس جدیدی را معرفی کرد. آمازون با سرویس Prime Now می‌خواهد در محدوده‌ی منهتن شهر نیویورک، ارسال یک‌ساعته‌ی کالا را برای مشتریان ویژه‌اش امکان‌پذیر کند. فقط فروشگاه اینترنتی آمازون نیست که خود را برای ورود به این مرحله آماده کرده؛ تقریبا تمامی فروشگاه‌های اینترنتی مطرح دنیا به دنبال تحقق این خواسته‌ی مشتریان هستند. اما چگونه این کار ممکن است؟

همان‌طور که نوشتیم، آمازون سرویس تحویل یک‌ساعته‌ی خود را در حال حاضر تنها در یک محدوده‌ی جغرافیایی کوچک و آن هم برای مشتریان ویژه راه انداخته است. در ضمن این سرویس برای همه‌ی کالاهای موجود دایر نیست و برای برخی از کالاها ارایه نمی‌شود. بنابراین، شرکت آمازون به عنوان یکی از پیش‌رو ترین فروشگاه‌های آنلاین دنیا، با چالش عظیمی برای همه‌گیر شدن تحویل یک‌ساعته‌ی کالا روبرو است.

این روزها صحبت از فناوری‌هایی به میان آمده که تا چند سال خبری از آن‌ها نبود؛ یا حداقل تنها در قالب ایده‌هایی خلاقانه بر روی کاغذ وجود داشت. برای گسترش سیستم ارسال فوری، روش‌های جدیدی را باید به کار بست. در ادامه به چهار فناوری اشاره می‌کنیم که می‌توانند در کنار هم و به کمک هم این عملیات به‌ظاهر ساده اما به‌عمل پیچیده را اجرایی کنند.

‌‌‌

 ۱. انبارهای رباتیک

چه بخواهیم و چه نخواهیم، در آینده‌ی پیش رو ربات‌ها نقشی مهم را در زندگی ما ایفا خواهند کرد. کارخانه‌ها و انبارها اولین جاهایی هستند که ربات‌ها جای انسان‌ها را می‌گیرند. استفاده از ربات‌ها در انبارهای فروشگاه‌های آنلاین مزایای زیادی را به همراه دارد. اول از همه این‌که این ماشین‌های هوشمند از لحاظ مکانیکی ساختار ساده‌ای دارند و به‌راحتی خود را شارژ می‌کنند؛ تقریبا نیازی به نظارت مستقیم ندارند و بدون خستگی طبق برنامه‌های از پیش تعیین‌شده کار خود را انجام می‌دهند. از آن‌جایی‌که قرار نیست انسان‌ها در راهروهای انبار تردد کنند، می‌توان استفاده‌ی بهتری از فضای موجود کرد. از همه مهم‌تر این‌که چینش و یافتن کالاها در زمان کوتاه‌تری صورت خواهد گرفت. فاکتور سرعت کار در انبار و پردازش کالا، رابطه‌ی مستقیمی با سرعت ارسال کالا به مشتری دارد.

‌‌‌

 ۲. سیستم پشتیبانی هوشمند

آمازون بر روی پروژه‌ای نرم‌افزاری کار می‌کند که می‌تواند حدس بزند مشتریان‌اش در آینده چه کالاهایی را خواهند خرید. پیش‌بینی خواسته‌های مشتریان از طریق بررسی خریدهای قبلی کاربر، ثبت صفحه‌های مشاهده‌شده توسط او و حرکات ماوس او صورت می‌پذیرد. بر اساس اطلاعات به‌دست آمده می‌توان کالاهایی مشخص را به انبارهایی نزدیک به مشتریان احتمالی ارسال کرد تا در صورت سفارش کاربر، کالا در حداقل زمان ممکن به او تحویل داده شود. به این فرایند اصطلاحا «پیش-ارسال» (pre-ship) گفته می‌شود. گرچه این کار با پیش‌بینی‌های ضمنی هم ممکن است؛ اما «هوش مصنوعی» دقت کار را به‌مراتب بالا برده و خطا را به صفر نزدیک می‌کند. اجرای تمام و کمال این روش مستلزم یک سری شرایط است که از آن جمله می‌توانیم به سیستم پشتیبانی هوشمند، داده‌کاوی (data mining) گسترده و وجود شبکه‌ای عظیم از انبارها در مناطق جغرافیایی مختلف با پراکندگی زیاد اشاره کرد.

‌‌

 ۳. خودروهای خودران!

هر روز خبرهای مختلفی را در مورد خودروهای بدون راننده می‌شنویم. گوگل و اپل این بخش را جدی گرفته و برنامه‌های گسترده‌ای برای آن دارند. شرکت‌های خودروسازی هم در این زمینه قدم‌هایی جدی برداشته‌اند. اما تقریبا همه‌ی تلاش‌ها بر روی نقل و انتقال مردم متمرکز است. کمتر کسی به ارسال کالا از طریق خودروهای بدون راننده فکر می‌کند. این خودروها برای انتقال کالا از نقطه‌ای به نقطه‌ی دیگر، بهترین گزینه هستند؛ به‌خصوص اگر مدل‌های ارزان و ساده‌ی این خودروها برای انتقال کالاها طراحی شود.

در حال حاضر، شرکت آمازون برای سرویس تحویل یک‌ساعته‌اش از دوچرخه‌سواران استفاده می‌کند. شاید این شیوه، به طور موقتی و در محدوده‌های جغرافیایی کوچک، نیاز آمازون را برطرف کند؛ اما راه‌حل نهایی چیز دیگری‌ست. به نظر می‌رسد در آینده، خودروهای بدون راننده نقشی حیاتی را در سیستم ارسال فروشگاه‌های آنلاین ایفا کنند.

‌‌‌‌

 ۴. ارسال با پهپاد

آمازون در سال ۲۰۱۳ از یک ایده‌ی جاه‌طلبانه پرده برداشت و بحث از پهپاد برای ارسال کالا را مطرح کرد. گوگل هم در سال ۲۰۱۴ اطلاعاتی را در مورد «پروژه‌ی وینگ» (Wing Project) منتشر کرد. سه شرکت پستی FedEx ،DHL و UPS هم پروژه‌های آزمایشی زیادی را دراین‌باره انجام می‌دهند. گرچه در شرایط فعلی این موضوع کمی تخیلی به نظر می‌رسد، اما ظاهرا ارسال کالا با این پرنده‌های کوچک غیرنظامی در آینده به عملیاتی عادی تبدیل خواهد شد. پیش از عملی شدن استفاده از پهپادها، یک سری مسایل باید حل بشوند؛ به طور مثال برای این پهپادها باید باتری کوچک‌تری طراحی شود؛ همچنین پیش از هر چیزی باید قوانین و مقررات استفاده از این پهپادها به طور کامل توسط دولت‌ها و سازمان‌های مرتبط تدوین شود.

 

آینده‌ی سیستم ارسال فوری روشن است. همین حالا هم در برخی موارد امکان ارسال فوری کالا وجود دارد. اما به نظر می‌رسد به کمک فناوری‌های پیشرفته‌تر، مثل مواردی که در این نوشته به آن‌ها اشاره شد، می‌توان یک جهش اساسی در این زمینه ایجاد کرد. آن‌چه امروز تخیلی به نظر می‌رسد، روزی به نوستالژی آیندگان تبدیل خواهد شد.

‌‌‌

منبع: MakeUseOf

هشت کتاب که جف بزوز به مدیران جهان پیشنهاد می‌کند

بنیان‌گذار و مدیرعامل بزرگ‌ترین فروشگاه اینترنتی جهان یعنی «آمازون» (Amazon)، خواندن هشت کتاب را به تمامی مدیران و بازرگانان جهان پیشنهاد می‌کند.

آمازون فعالیت خود را در سال ۱۹۹۴ میلادی و با فروش اینترنتی کتاب آغاز کرد. با اینکه پیشرفت کسب و کار آمازون باعث شد تا در نهایت هر نوع کالایی را بفروشد، ولی کتاب (چاپی و دیجیتال) همواره کالای اصلی این فروشگاه بوده و مدیران آمازون، توجه ویژه‌ای به آن دارند.

بنیان‌گذار و مدیرعامل حال حاضر آمازون، آقای «جف بزوز» (Jeff Bezos) به عنوان یکی از موفق‌ترین مدیران جهان و شخصی که بازه‌ی زیادی از زندگی خود را با کتاب‌ها گذرانده، خواندن هشت کتاب زیر را به تمامی مدیران جهان پیشنهاد می‌کند.

‌

عنوان: Good to Great

نویسنده: Jim Collins

این کتاب که سومین اثر «جیم کالینز» (Jim Collins) است، به ارائه‌ی تعدادی راه حل برای سازمان‌هایی که «ژن موفقیت» (Successful DNA) ندارند، اشاره دارد. کالینز در این کتاب می‌گوید: «تنها راهی که بتوانید به چشم‌انداز سازمانتان برسید، داشتن تعهد بلند مدت به ساختن سیستمی برای حفظ هسته‌ی سازمان و تشدید فرآیند پیشرفت است.»

‌

عنوان: Data-Driven Marketing

نویسنده: Mark Jeffery

این کتاب به عنوان یک راهنمای شفاف و دقیق جهت رسیدن به سود بیشتر از طریق بازاریابی، معرفی شده است. در این کتاب، ۱۵ راه حل کلی معرفی می‌شود که فارغ از شرایط سازمان، حداقل یکی از آن‌ها برای رسیدن به سود بیشتر از طریق بازاریابی، کاربرد دارد.

«مارک جفری» (Mark Jeffery) درباره کتابش می‌گوید: «تجربه‌ی من نشان می‌دهد که اکثر بازاریابان، خود را در مقدار زیادی داده و اطلاعات غرق می‌کنند و نمی‌دانند چگونه به نتایج مورد نظر برسند.»

‌

عنوان: Lean Thinking

نویسنده: James P. Womack و Daniel T. Jones

این کتاب در رابطه با حذف زمان‌های اضافی در پروسه‌های سازمانی و تبدیل آن‌ها به منابع سود ده جدید، صحبت می‌کند.

‌

عنوان: Memos From the Chairman

نویسنده: Alan Greenberg

این کتاب، مجموعه‌ای از نکات و ترفندهای مختلف است که در قالبی طنزگونه بیان شده.
در بخشی از این کتاب آمده: «سازمان Bear Stearns با سرعت زیادی در حال پیشرفت است و همه به این موضوع کمک می‌کنند. این موضوع که بتوانیم در هر زمانی با همکارانمان صحبت کنیم، امری ضروری است. همه‌ی ما باید ناهار بخوریم، گلف بازی کنیم و به سفر برویم، ولی باید راهی برای ارتباط با منشی یا همکاران خود در هر زمانی فراهم کنیم. ممکن است تصمیمی بزرگی در حال انجام گرفتن باشد و نظر شما نقشی کلیدی در آن ایفا کند. من بر روی ۲۰۰ سازمان که طی چند سال گذشته از Wall Street حذف شده‌اند، مطالعه کرده‌ام و متوجه شدم که در ۶۲.۳۴۹ درصد آن‌ها، افراد کلیدی در زمان‌های حیاتی در دسترس نبوده‌اند. این حماقت اینجا رخ نخواهد داد.»

‌

عنوان: Sam Walton

نویسنده: Sam Walton و John Huey

این کتاب در مورد خاطرات یک مرد آمریکایی اصیل است که (طبق گفته آمازون) از لباس وطن خود خارج شده.
در بخشی از این کتاب آمده: «همه‌ی ما به پرواز علاقه داریم و هواپیماهای زیبایی هم وجود دارند. من نزدیک به ۱۸ هواپیما داشتم ولی همه‌ی آن‌ها را دست دوم خریداری کرده بودم.»

‌

عنوان: The Black Swan

نویسنده: Nassim Nicholas Taleb

این کتاب در مورد رویدادهای است که دقیقا زمانی که انتظارشان را نداریم، رخ می‌دهند.
در بخشی از این کتاب آمده: «همه‌ی ما وقتمان را با گفتگو در مورد مسائل تکراری و شناخته شده صرف می‌کنیم، در حالی که جهان اطرافمان تحت سلطه‌ی ناشناخته‌هاست.»

‌

عنوان: The Innovator’s Dilemma

نویسنده: Clayton M. Christensen

کتابی انقلابی که نحوه‌ی تجارت شما را تغییر خواهد داد. این کتاب در مورد یک ایده‌ی رادیکال است: «سازمان‌های بزرگ به دلیل آنکه همه چیز را درست انجام می‌دهند، شکست خواهند خورد.»
در بخشی از این کتاب آمده: «سازمان‌ها به دلیل اینکه به مشتریان خود گوش می‌دهند، در فناوری‌های جدید سرمایه‌گذاری می‌کنند و بازار را به دقت مورد بررسی قرار می‌دهند، جایگاه رهبری خود را از دست می‌دهند.»

‌

عنوان: The Mythical Man-Month

نویسنده: Fredrick P. Brooks Junior

این کتاب درباره‌ی مدیریت پروژه‌های پیچیده‌ی نرم‌افزاری و در ابعاد بزرگ‌تر، کلیه‌ی پروژه‌های بزرگ و پیچیده‌ی تجاری است. در این کتاب به نکته‌ای کلیدی اشاره شده است: «اضافه کردن افراد (هر چقدر متخصص) به پروژه‌ای که در مراحل پایانی خود به سر می‌برد، باعث طولانی‌تر شدن پروژه خواهد شد.»

‌

منبع: Inc

۶ شرکت بزرگ که از گاراژ شروع به کار کردند

تمامی شرکت‌های بزرگی که امروزه به عنوان نام‌های شناخته شده و موفق در صنعت تکنولوژی شناخته شده‌اند، بر پایه‌ی اراده، اعتقاد و پشتکار بنا شده‌اند. مهم نیست که از کجا و با چه میزان هزینه شروع به کار کنید؛ تمامی موارد که برای ایجاد یک شرکت موفق به آن نیاز خواهید داشت، علاقه، تعهد و شهامت است. اگر به این موضوع ایمان ندارید، نگاهی به این شش شرکت بزرگ بیندازید که همه‌ی آن‌ها از یک گاراژ شروع به کار کرده‌اند.

 

‌

گوگل (Google)

بله، بزرگ‌ترین موتور جستجوی جهان در گاراژ اجاره شده توسط «لری پیج» (Larry Page) و «سرجی برین» (Sergey Brin) آغاز به کار کرد. این دو که در سال ۱۹۹۸ میلادی از دانشگاه استنفورد فارغ‌التحصیل شده بودند، گاراژ خانه‌ی دوست خود را اجاره کرده و ماه‌ها بر روی موتور جستجوی گوگل کار کردند. هدف آن‌ها از ساخت گوگل، ایجاد محلی برای دسترسی به تمامی اطلاعات جهان برای مردم عادی جامعه بود. امروزه گوگل نه تنها محبوب‌ترین موتور جستجوی جهان است، بلکه سرویس‌های مهم دیگری نظیر «جیمیل» (Gmail)، «گوگل پلاس» (Google+) و «گوگل درایو» (Google Drive) را هم ارائه می‌کند.

‌
اپل (Apple)

بدون شک اپل یکی از پرطرفدارترین شرکت‌های جهان است ولی کمتر کسی به این موضوع توجه کرده که اپل توسط سه مرد جوان و در یک گاراژ تاسیس شده است. «استیو جابز» (Steve Jobs)، «استیو وزنیاک» (Steve Wozniak) و «رونالد وین» (Ronald Wayne)، اولین کامپیوتر اپل را در سال ۱۹۷۶ در گاراژ خانه‌ی استیو جابز ساختند. این کامپیوتر که «اپل ۱» (Apple I) نام داشت توانست با قیمتی معادل ۵۰۰ دلار به فروش برود. پس از مدت کوتاهی، این تیم ۳ نفره کامپیوتر «اپل ۲» (Apple II) را عرضه کردند و توانستند با ایجاد محصولات مبتنی بر سیستم‌عامل «مکینتاش» (Macintosh)، میلیون‌ها دلار سرمایه جذب کنند. امروزه، اپل باارزش‌ترین برند جهان است و از مهم‌ترین محصولات آن می‌توان به گوشی‌های «آیفون» (iPhone)، تبلت‌های «آی پد» (iPad) و نوت‌بوک‌های «مک بوک» (MacBook) اشاره کرد.

‌

مایکروسافت (Microsoft)

تمامی کاربران کامپیوترهای شخصی، قطعا با نام شرکت «مایکروسافت» (Microsoft) آشنا هستند. این شرکت در یک گاراژ کوچک توسط «بیل گیتس» (Bill Gates) و «پاول آلن» (Paul Allen) فعالیت خود را آغاز کرد. این دو با همکاری شرکت IBM، اهمیت زبان برنامه‌نویسی و سیستم‌های عامل را بیشتر کرده و توانستند مبلغ ۸۰ هزار دلار بابت لیسانس اول سیستم‌عامل خود دریافت کنند. سال‌ها بعد و پس از تلاش شبانه‌روزی، این دو توانستند، پیشرفته‌ترین و برترین سیستم‌عامل خود را با نام «ویندوز» (Windows) عرضه کنند. امروزه، ویندوز محبوب‌ترین نرم‌افزار جهان است و ۸۰ درصد کامپیوترهای شخصی از این سیستم‌عامل استفاده می‌کنند.

‌
آمازون (Amazon)

وب‌سایت Amazon.com بزرگ‌ترین فروشگاه اینترنتی جهان است که در سال ۱۹۹۴ میلادی، به عنوان یک فروشگاه آنلاین کتاب، توسط «جف بزوز» (Jeff Bezos) تاسیس شد. بزوز این وب‌سایت را در گاراژ خانه‌اش در واشنگتن تاسیس کرد و در ابتدای کار، تنها با ۴۰ هزار دلار سرمایه، امکان ارسال کتاب‌هایش را برای ۴۸ کشور فراهم آورد. اولین کتاب وی در تابستان ۱۹۹۵ به فروش رفت و پس از چند سال، آمازون به بزرگ‌ترین فروشگاه آنلاین جهان تبدیل شد.

‌
دیزنی (Disney)

«والت دیزنی» (Walt Disney) و «روی دیزنی» (Roy Disney) اولین فیلم‌های خود را در سال ۱۹۲۳ میلادی و در گاراژ عموی خود ساختند. آن‌ها کار خود را با ساخت مجموعه‌ی «کمدی آلیس» (Alice Comedies) آغاز کردند که در حقیقت بخشی از مجموعه انیمیشن‌های «آلیس در سرزمین عجایب» (Alice in Wonderland) بود. دیزنی با مشکلات بسیار زیادی در کار خود مواجه شد و پس از ضرر و زیان فراوان، توانست نظر سرمایه‌گذاران را به خود جلب کند. امروزه دیزنی یکی از محبوب‌ترین و پردرآمدترین شرکت‌های جهان است.

‌

هیولت پکارد (HP)

دو دوست؛ «بیل هیولت» (Bill Hewlett) و «دیو پکارد» (Dave Packard)، در گاراژ خانه‌ی پکارد، شرکت «اچ‌پی» (HP) را بنا نهادند. این شرکت در سال ۱۹۳۹ میلادی و با هزینه‌ی ۵۳۸ دلاری آغاز به کار کرد. اوسیلاتور صوتی مدل HP200A، محصولی بود که توانست یک جهش بزرگ در شرکت HP ایجاد کند. والت دیزنی، ۸ عدد از این محصول را خریداری کرد و رقم قابل توجهی را به HP پرداخت کرد. از آن به بعد، اچ‌پی با سرعت زیادی پیشرفت کرد و به یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان کامپیوترهای شخصی، لپ‌تاپ و سرویس‌های کامپیوتری مبدل شد.

‌

در حال حاضر ارزش هر کدام از این ۶ شرکت، بیش از ۲۵ میلیارد دلار است.

‌

‌

منبع: Inc

 

جف بزوس از ماه‌نشین بلو مون شرکت بلو اوریجین رونمایی کرد

شب گذشته جف بزوس (Jeff Bezos)، بنیان‌گذار و مدیر شرکت فضایی خصوصی بلو اوریجین (Blue Origin) و بنیان‌گذار سایت آمازون، از ماه‌نشین این شرکت که بلو مون نام دارد رونمایی کرد.

ماه‌نشین بلو مون می‌تواند ماه‌نوردها و محموله‌های بزرگ را به سطح ماه منتقل کند. به گفته‌ی بزوس این ماه‌نشین می‌تواند چهار ماه‌نورد بزرگ را به صورت همزمان به ماه ارسال کند. علاوه بر این ماه‌نشین بلو مون با انجام اصلاحاتی توانایی ارسال فضانورد به ماه را نیز دارد.

جف بزوس شب گذشته اعلام کرد که پیش از سفرهای سرنشین‌دار با بلو مون بلو اوریجین این ماه‌نشین را در یک ماموریت بدون سرنشین آزمایش خواهد کرد.

به گفته‌ی مسئولان بلو اوریجین این ماه‌نشین می‌تواند انسان را در سال ۲۰۲۴ به ماه برساند. جف بزوس شب گذشته گفت که شرکتش در سه سال اخیر مشغول طراحی این ماه‌نشین بوده است. به این ترتیب گمانه‌زنی‌هایی درباره‌ی پیشنهاد شرکت بلو اوریجین به ناسا نیز مطرح شده است. با توجه به تصمیم دولت ترامپ برای بازگشت فضانوردان آمریکایی به ماه در سال ۲۰۲۴ ناسا به شدت در تلاش است تا مقدمات این سفر را تنها در طول پنج سال فراهم کند. اکنون به نظر می‌رسد بلو اوریجین حداقل در زمینه‌ی ماه‌نشین از ناسا جلوتر است.

طرحی گرافیکی از ماه‌نشین بلو مون در سطح ماه.

ناسا هنوز درباره‌ی سطح‌نشین مورد استفاده در ماموریت خود تصمیم‌گیری نکرده است. هنوز تردیدهایی درباره‌ی امکان‌پذیر بودن سفر سرنشین‌دار به ماه در سال ۲۰۲۴ وجود دارد، اما در هر صورت آن چه مشخص است این است که رقابتی جدی برای سفر به ماه در میان شرکت‌های فضایی خصوصی و آژانس‌های فضایی شکل گرفته است. بلو اوریجین هم روز گذشته به طور رسمی وارد این عرصه شد.

جف بزوس هفته‌ی گذشته تصویری از کشتی اندورنس (Endurance) ارنست شکلتون (Ernest Shackelton) را در توئیتر منتشر کرد و در شرح آن تنها تاریخ روز گذشته را نوشت. توئیتی که نشان از اعلام خبر مهمی داشت و هوشمندانه انتخاب شده بود. ارنست شکلتون از کاشفان قطب جنوب بود که دهانه‌ای در قطب جنوب ماه به افتخار او نام‌گذاری شده است. قطب جنوب ماه سرشار ار یخ آب است و جزء گزینه‌های مناسب برای احداث پایگاه‌های دائمی بشر در ماه به شمار می‌رود.

جزئیاتی از ماه‌نشین « بلو مون » شرکت بلو اوریجین

پنج‌شنبه‌ی گذشته جف بزوس (Jeff Bezos)، مدیر و بنیان‌گذار شرکت فضایی خصوصی بلو اوریجین (Blue Origin) و بنیان‌گذار سایت آمازون، از ماه‌نشین شرکت فضایی خود رونمایی کرد. به گفته‌ی او این ماه‌نشین که بلو مون (Blue Moon) نام دارد می‌تواند محموله‌های بزرگ و حتی فضانوردان را به ماه منتقل کند.

بلو مون ماه‌نشین نسبتا بزرگی است که به منظور انتقال محموله‌های علمی، ماه‌نورد و حتی فضانوردان به سطح ماه طراحی شده است. به گفته‌ی بزوس بلو مون می‌تواند مدارگردهای کوچک را نیز در مدار ماه قرار دهد.

ماه‌نشین بلو مون شباهت‌هایی با ماه‌نشین ماموریت آپولو دارد. اما تفاوت‌های مشخصی نیز میان این دو وجود دارد. واضح‌ترین نکته مخزن سوخت کروی این فضاپیما است که نام فضاپیما نیز روی آن نوشته شده است. علاوه بر این پایه‌های فرود بلو مون نسبت به فضاپیمایی که در ماموریت آپولو از آن استفاده شد کوچک‌تر است.

ماه‌نشین ماموریت آپولو ۱۱.

اما شاید مهم‌ترین نکته نحوه‌ی عملکرد فضاپیما باشد. سطح‌نشین‌های ماموریت آپولو به طور ویژه برای ماموریت‌های سرنشین‌دار ساخته شده بودند و در برخی موارد نیاز به کنترل دستی فضانوردان داشتند. اما بلو مون یک فضاپیمای کاملا خودکار و روباتیک است که می‌تواند پس از فرود محموله‌ها را به صورت روباتیک روی سطح ماه قرار دهد. این سامانه می‌تواند به صورت همزمان چهار سطح‌نورد بزرگ را به سطح ماه منتقل کند.

علاوه بر این بلو مون با کمک ستاره‌ها و عوارض سطحی ماه می‌تواند به طور خودکار فرآیند موقعیت‌یابی را انجام دهد. طبق گفته‌ی بزوس دقت بلو مون در فرود دایره‌ای به شعاع ۲۳ متر در اطراف محل تعیین‌شده برای فرود است.

سوخت هیدروژن، انتخاب هوشمندانه

این ماه‌نشین از موتورهای جدید BE-7 بلو اوریجین استفاده خواهد کرد که قرار است در تابستان پیش رو تست شوند. این موتور از هیدروژن مایع و اکسیژن مایع به عنوان سوخت استفاده می‌کند. به نظر انتخاب این سوخت انتخابی هوشمندانه بوده است. می‌دانیم که مقدار زیادی یخ آب در سطح ماه وجود دارد که می‌توان با تجزیه‌‌ی آن به هیدروژن و اکسیژن سوخت موتورها را تامین کرد.

سفر سرنشین‌دار با بلومون

بلو مون برای انتقال تجهیزات علمی و ماه‌نوردها به سطح ماه طراحی شده است. اما با اعمال تغییراتی بلو مون می‌تواند برای سفرهای دو طرفه‌ی فضانوردان نیز مورد استفاده قرار بگیرد. با اضافه شدن یک مرحله‌ی دیگر به این ماه‌نشین این امکان برای فضانوردان فراهم خواهد شد تا پس پایان ماموریت در سطح ماه، با سوخت نسبتا کم، به مدارگردی که در مدار ماه قرار دارد سفر کنند و از آن جا راهی زمین شوند. و این همان ایده‌ای است که ناسا به دنبال انجام آن است و گیت‌وی (Gateway) نام دارد؛ یک ایستگاه فضایی در مدار ماه که محلی برای عبور و مرور فضاپیماها خواهد بود.

در حال حاضر ناسا نیز به شدت در تلاش است تا پیش‌نیازهای سفر سرنشین‌دار به ماه در سال ۲۰۲۴ را فراهم کند. برنامه‌ی جدید آمریکا برای سفر به ماه که مایک پنس، معاون ترامپ، آن را اعلام کرد مورد استقبال جف بزوس قرار گرفته است. بلو اوریجین هنوز به طور رسمی پیشنهادی برای همکاری به ناسا ارائه نکرده است. هر چند که این شرکت نیازی به ناسا ندارد و در حال حاضر نیز مشتری‌هایی برای ماه‌نشین جدید خود دارد.

البته این در حالی است که بلو اوریجین نسبت به شرکت‌های مشابه، همچون اسپیس ایکس (SpaceX)، در سال‌های اخیر دستاوردهای کمتری داشته است. موفقیت بلو مون در گرو تست‌ موفق موشک‌ها و موتورهای جدید بلو اورجین خواهد بود که باید به زودی به انجام برسد.

عکس کاور: معرفی ماه‌نشین بلو مون توسط جف بزوس.

Credit: Blue Origin

در فروش ویژه‌ی «آمازون پرایم‌دی» چه گذشت؟

در ۱۵ جولای (۲۵ تیر)، شرکت آمازون به مناسبت بیستمین سالگرد تاسیس‌اش، فروش ویژه‌ای داشت. در این فروش ویژه که با نام «پرایم‌دی» (Prime Day) معرفی شد، آمازون سعی کرد بهترین تخفیف‌های سال را به خریداران پیشنهاد بدهد. آمازون ادعا کرده بود که این رویداد حتی از دو فروش ویژه‌ی «بلک فرایدی» (Black Friday) و «سایبر ماندی» (Cyber Monday) هم بزرگ‌تر و باشکوه‌تر است. «پرایم‌دی» که فقط به کاربران ویژه‌ی آمازون، موسوم به «پرایم یوزرز» (Prime Users) اختصاص داشت، از همان ابتدا با انتقادات زیادی روبرو شد. در ادامه در نظر داریم برخی از ریشه‌ها و شواهد ماجرا را برای‌تان بازگو کنیم. با ما همراه باشید.

بیشترین هجمه‌ی انتقادات به رویداد «پرایم‌دی» از جانب کاربران شبکه‌های اجتماعی بود. بسیاری از کاربران با اظهار ناامیدی از تخفیف‌های آمازون، بیان می‌کردند که اکثریت کالاهای مشمول فروش ویژه، کیفیت پایینی دارند. اکثریت کاربران اتفاق‌نظر داشتند که سخت‌افزارهای خود آمازون، از معدود کالاهای باکیفیت این فروش ویژه بودند که متاسفانه همان‌ها هم موجودی‌شان به اندازه‌ی تقاضای کاربران نبود. اسپیکرهای «اکو» (Echo) و برخی دیگر از گجت‌های آمازون در کمتر از یک ساعت ناموجود شدند و کاربران زیادی در لیست انتظار قرار گرفتند.

شرکت «ادوبی» (Adobe) بر اساس حدود ۴ میلیون نظر ثبت شده در شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌های مختلف، گزارشی را در مورد رویداد «پرایم‌دی» منتشر کرد. این گزارش، عدم موفقیت آمازون در جلب نظر کاربران در شبکه‌های اجتماعی را تایید می‌کند. تا عصر روز ۱۵ جولای، حدود ۹۰ هزار بار در شبکه‌های اجتماعی به نام «پرایم‌دی» اشاره شد. جالب اینجاست که در مورد «بلک فرایدی» در سال ۲۰۱۴، این رقم حدود ۱.۶ میلیون بود؛ یعنی رویداد «بلک فرایدی» تقریبا ۲۰ برابر «پرایم‌دی» در شبکه‌های اجتماعی انعکاس داشت.

 

۷۴ درصد از کسانی که در شبکه‌های اجتماعی از «پرایم‌دی» صحبت می‌کردند، آمریکایی بودند. ۱۰ درصد از نظرات هم به انگلیسی‌ها اختصاص داشت. در ایالات متحده‌ی آمریکا، ۴۲ درصد افراد دید مثبتی نسبت به «پرایم‌دی» داشتند. در انگلستان نظرات مثبت، ۵۲ درصد بود. بیشتر شکایات کاربران در ارتباط با به‌دردنخور بودن کالاهای تخفیفی بود.

شرکت تحقیقاتی «اموبی» (Amobee) که زمینه‌ی ارایه‌ی راهکارهای بازاریابی فعالیت دارد، مطالعه‌ی مشابهی را انجام داد. بر اساس اطلاعات این شرکت، تا ساعت ۱ عصر روز «پرایم‌دی»، تنها ۲۳ درصد توییت‌های کاربران رویکردی مثبت داشت. بر اساس همین منبع، ۱۲ درصد توییت‌ها منفی و ۶۵ درصد آن‌ها بی‌طرف بود. «اموبی» گفته است که روز قبل از این رویداد (به عنوان یک روز معمولی)، ۲۲ درصد توییت‌ها مثبت و ۷ درصد توییت‌ها منفی بود. همان‌طور‌ که از این آمار مشخص است، به‌رغم افزایش توییت‌های منفی روز «پرایم‌دی»، توییت‌های مثبت هم از یک روز معمولی اندکی بیشتر بود. این شرکت اعتقاد دارد آمازون با تمام نگرانی‌های موجود در مورد بازخوردهای منفی، فروش خوبی را در این روز تجربه کرده است.

دیدگاه‌های مختلفی در مورد تاثیر بازخورد کاربران در شبکه‌های اجتماعی بر روی فروش آمازون وجود دارد. به طور مثال در وب‌سایت تحلیلی «اینترنت ریتیلر» (Internet Retailer) به عدم موفقیت آمازون در ایجاد شور و شعف در کاربران برای روز «پرایم‌دی» اشاره شده است. این در حالی است که تحلیل‌گر ارشد شرکت «ادوبی» دید متفاوتی دارد. به عقیده‌ی او «چیزی به نام شهرت بد وجود ندارد.» او فکر می‌کند که حتی توییت‌های منفی هم در اطلاع‌رسانی وجود چنین رویدادی، نقشی مثبت بازی می‌کنند.

 

شرکت «اکسپرین» (Experian) هم اطلاعات جالبی را منتشر کرده است. به گفته‌ی تحلیل‌گران این شرکت، ۱۵.۲ درصد ترافیک منتهی به سایت Amazon.com در روز «پرایم‌دی» از شبکه‌های اجتماعی آمده بود؛ در حالی که یک هفته قبل‌تر (به عنوان یک روز معمولی)، ۱۱.۳ درصد ترافیک از شبکه‌های اجتماعی بود. جالب است بدانید که سهم سایت‌های خبری هم ۶.۷ درصد بود.

این‌طور می‌توان نتیجه گرفت که نظرات بسیاری از کاربران در شبکه‌های اجتماعی در مورد «پرایم‌دی»، منفی بود؛ با این‌حال همین توییت‌ها خیل عظیمی از کاربران را به سمت آمازون کشاند و به خریدشان منجر شد. قسمت بحث‌برانگیز ماجرا اینجاست که دقیقا همان کالاهایی که در توییتر مسخره می‌شدند(‌مثل حوله‌های میکرو فیبر)، بیشترین فروش را در آمازون تجربه کردند و در دسته‌ی اقلام پرفروش این روز قرار گرفتند. یک قضیه‌ی ‌دیگر هم وجود دارد: آمازون درمجموع اعتنای زیادی به بازخوردهای منفی «پرایم‌دی» در شبکه‌های اجتماعی نداشته است. شاید آمازون به میزان فروش مدنظرش دست‌یافته باشد؛ اما بازخوردهای منفی کاربران می‌تواند در بلندمدت بر روی وجهه‌ی برند آمازون تاثیر منفی بگذارد.

این نکته را از یاد نبرید که تخفیف‌های «پرایم‌دی»، مختص کاربران ویژه‌ی آمازون بود. این کاربران، سالانه ۹۹ دلار حق عضویت می‌پردازند و از خدمات ویژه‌ی «آمازون پرایم» (Amazon Prime) بهره‌مند می‌شوند. شاید یکی از اهداف رویداد «پرایم‌دی» این است که آمازون بتواند کاربران بیشتری را مجاب کند که به عضویت طرح «پرایم» دربیایند. باید دید در بلند مدت، این استراتژی آمازون جواب خواهد داد یا خیر.

 

منابع:  TechCrunch و Time

بعد از اپل، آمازون با شرایط سخت کاری‌اش خبرساز شد

فروشگاه‌های اینترنتی خدمات ۲۴ ساعته‌شان را در هفت روز هفته به صورت بی‌نقص در اختیار مشتریان‌شان قرار می‌دهند. همین موضوع باعث می‌شود فشار کاری بسیاری به کارمندان فروشگاه‌های اینترنتی بزرگ از جمله آمازون وارد شود.

 

روزنامه‌ی نیویورک تایمز با ۱۰۰ نفر از کارمندان آمازون مصاحبه کرده و جزییات شرایط کاری در این فروشگاه بزرگ اینترنتی را شرح داده است.

 

 «جف بزوس» (Jeff Bezos)، مدیر عامل آمازون چارچوب کاری سختی را برای این شرکت و کارمندان‌اش تعریف کرده است؛ او شرایط کاری همراه با رفاه و امتیازات ویژه‌ای مثل باشگاه ورزشی را که گوگل و فیس‌بوک به نیروهای کاری‌شان ارایه می‌دهند را باور ندارد و در عین حال بالاترین و بهترین عملکرد را از آن‌ها طلب می‌کند. هم‌چنین جف بزوس کارمندان‌اش را به انتقاد از هم تشویق می‌کند.

اما اخیرا روزنامه نیویورک تایمز با ۱۰۰ نفر از کارمندان سابق و فعلی آمازون مصاحبه‌ای ترتیب داده و به کمک آنها تصویر دقیقی از شرایط کاری در این شرکت ترسیم کرده است. تایمز نوشته در آمازون کارمند خوب کسی است که برای ساعت‌های طولانی به سختی کار کند، به ندرت مرخصی بگیرد و هیچ‌وقت از فشار کار گله نکند. به عبارتی سخت‌کوشی در فروشگاه‌های اینترنتی یک مزیت برای کارمندان محسوب می‌شود. مدیران انتظار دارند که بلافاصله جواب ایمیل‌های‌شان را دریافت کنند؛ اعضای تیم رتبه‌بندی می‌شوند و هر سال کسی که پایین‌ترین رتبه را داشته باشد کنار گذاشته می‌شود.

فضای کار در آمازون به شدت رقابتی بوده و هر کسی به دنبال این است که از دیگری عملکرد بهتری داشته باشد. از سوی دیگر، اگر کسی مشکلات شخصی یا ناراحتی جسمانی داشته باشد، نمی‌تواند در آمازون به کارش ادامه دهد؛ زیرا آمازون تنها به دنبال نیروهای کارآمد است و آن دسته از کارمندانی که به علت بیماری نمی‌توانند از عهده‌ی استانداردها برآیند و مرتب در شرکت حضور داشته باشند، هیچ جایی در آمازون ندارند و از کار برکنار می‌شوند.
این شرایط سخت کاری و فشارهای ناشی از آن باعث می‌شود بسیاری ازکارمندان آمازون نتوانند زیر بار این فشارها تاب بیاورند و به ناراحتی‌های مختلف جسمی و روحی دچار می‌شوند. تقریبا همه‌ی کسانی که تایمز با آنها مصاحبه کرده، در جریان این گفتگو به گریه افتاده‌اند. اما غم‌انگیزتر اینکه بعضی از کارمندان چنان به ارایه‌ی عملکرد عالی اصرار دارند که کارشان را به هر چیزی حتی زندگی شخصی‌شان ارجح‌ می‌دانند.

منبع: New York Times